پیدایش، سرمایه گذار استارت آپ شما

۱۹ مطلب در تیر ۱۴۰۰ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

هنگامی که ایده خود را در بین گروه مشتریان احتمالی آزمایش می‌کنید. باید بدانید چه سوالاتی بپرسید و چه سوالاتی نپرسید !

در زیر ٤ نوع سوال که باعث نتیجه گیری غلط می‌شود و نباید از آنها استفاده کنید را باهم بررسی می‌کنیم.

 

آیا حاضرید برای خدمات یا کالای X پول پرداخت کنید ؟

این یک سوال خیلی پیش پاافتاده است! زیرا هیچ کس مخصوصا در جوامع مودب امروزی در جواب این سوال نه نمی‌گوید حتی اگر اینکار را بکنند بجای این که این جواب بر پایه نیاز حقیقیشان باشد بیشتر بر اساس ذهنیت قبلی آنهاست.

راه‌‌حل: راه مناسب پیداکردن اطلاعات به صورت غیرمستقیم است. فرض کنید من ایده ساخت ساعت زنگ دار با قابلیت های جدیدی را دارم؛ بجای پرسیدن این سوال که آیا از ساعت زنگدار با قابلیت X استفاده خواهید کرد؟ در مورد نحوه بیدار شدن آنها در هر روز و مشکلاتی که هر روزه برای بیدار شدن با آنها روبرو می‌شوند سوال میکنم.

 

 

آیا ایده کسب و کار X را دوست دارید ؟

این سوال هم یک سوال اشتباه است! چون شما مشتری را در جای کارآفرین می‌نشانید! این وظیفه شماست که خوب بودن، عملی بودن یا سودآور بودن یک ایده را بررسی کنید و به نتیجه برسید! مشتری هرگز درک درستی از تمام مراحل اجرایی ندارد و پاسخ او در بهترین حالت گمراه کننده خواهد بود.

راه حل: مانند سوال قبلی دوباره روی بخشی از زندگی روزانه آنها که ایده کسب وکار میتواند روی آن اثر بگذارد متمرکز شوید و سوال کنید.

 

 

برای کالا یا خدمات X، چقدر حاضرید بپردازید ؟

این سوال منجر به هیچ اطلاعات ارزشمندی در مورد اینکه محصول شما چه قیمتی باید داشته باشد نمی‌شود. مشتری در این حالت به قیمتی که واقعا حاضر به پرداخت آن است اشاره ای نمی‌کند بلکه بیشتر سعی می‌کند جوابی را که شما انتظار دارید بشنوید را بدهد.

راه حل:  سعی کنید از طریق سوال در مورد هزینه راه حل فعلی آنها یا هزینه فرصت هایی که بدلیل نبود راه حل X صرف می‌کنند  اطلاعات کسب کنید. برای مثال در مثال ساعت زنگدار با قابلیت ‌X ، قیمت ساعت زنگدار فعلی آنها و هزینه فرصت های از دست رفته بدلیل ناکارآمدی ساعت فعلی را بپرسید.

 

 

اگر محصول یا خدمات Y را به محصول یا خدمات X ارتقا دهیم آیا شما به محصول و خدمات جدید می‌پیوندید؟

بسیاری از استارتاپ ها در رقابت برای ارتقا وضع موجود هستند و در این رقابت گاهی این سوال اشتباه را از مشتری می‌پرسند که آیا نسخه های بهبود یافته کالا یا خدمات Y را خریداری می‌کنند ؟ هیچ کس در ابتدا به این سوال جواب نه نمی‌دهد. وقتی چنین سوالی را از مشتری می‌پرسید عموما چیزی که در ذهن مشتری شنیده می‌شود این است : بدون هیچ مزاحمت و دردسری برای من آیا یک نسخه ارتقا یافته را دوست دارم ؟ چنین سوالی همیشه منجر به بله می‌شود؛ اما وقتی در نهایت بروزرسانی را ارئه می‌کنید ناراحتی مشتری به چنین اشکالی بروز پیدا می‌کند:

  • قیمت محصول جدید
  • یادگیری دوباره شیوه کار یا استفاده از خدمات جدید
  • انتقال اطلاعات قبلی به محصول جدید

راه‌حل: برسی کنید و ببینید آیا آنها برای داشتن محصولی متفاوت تلاش یا جستجویی داشته اند ؟ اگر جواب نه است شاید آنقدر که شما فکر می‌کنید با محصول فعلی مشکلی نداشته باشند و نیازی جدی احساس نمی‌کنند که حاضر باشند زحمت یا دردسرهای مثال زده شده را تحمل کنند. اما برای مثال اگر آنها تا بحال چندین ساعت زنگدار مختلف تهیه کرده‌اند و هر بار ناامید شده‌اند پس ممکن است هنوز هم دنبال جایگزین باشند.

 

در نهایت همه اینها در باره پرسیدن سوال مناسب است؛ برای یادگیری بیشتر در این زمینه میتوانید ازکتاب تست مامان (the mom test) نوشته راب فیتز پاتریک استفاده کنید. این کتاب در زمینه آزمایش مناسب ایده‌ برای افرادی که شروع به کار (استارتاپی) می‌کنند فوق‌العاده است.

 

منبع:

https://dmondgroup.com/4-%d8%b3%d9%88%d8%a7%d9%84-%d8%a7%d8%b4%d8%aa%d8%a8%d8%a7%d9%87-%d8%a7%d8%b2-%d9%85%d8%b4%d8%aa%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%86-%d8%a7%d8%ad%d8%aa%d9%85%d8%a7%d9%84%db%8c-%db%8c%da%a9-%d8%a7%db%8c%d8%af%d9%87/

  • پیدایش 313
  • ۰
  • ۰

1.احترام

هر شخص حرفه‌ای انتظار دارد با احترام با او رفتار شود. همه برای متوجه شدن احترام قائل شدن و یا نشدن رئیس خود، به فرم‌های صورت و همچنین سخنان آنها توجه می‌کنند.

شما باید با کلمات و اعمال خود نشان‌دهید که برای نقش کارمندان خود ارزش قائل هستید.

2.منابع

تیمی که منابع لازم برای انجام کار خود را نداشته باشد، انگیزه خود را به سرعت از دست می‌دهد. در شروع کار، منابع اصلی شامل بودجه استارتاپ، امکانات و ابزارها و زمان انجام کار می باشند.

مهمترین منبع ممکن است کمک و پشتیبانی شما به عنوان رئیس باشد.

 

3.روابط

تعامل اجتماعی مثبت با اعضای تیم دیگر ( همکار ) منجر به بهبود رضایت شغلی و انگیزش می شود.

برعکس، افرادی که منفی هستند و نگرش‌های منفی فردی خود را به محیط کار می‌آورند، انگیزه دیگران را از بین می برند.

 

 

4.مسئولیت

مسئولیت‌های جدید، باعث ایجاد احترام و اعتدال می‌شود، مانع از رکود می‌شود و افراد را حتی در سطوح بالاتر نیز به چالش می‌کشد.

بیشتر افراد به دلیل این چالش‌ها بالا رفته و پیشرفتهای خود را می‌بینند و با انگیزه‌تر می‌شوند.

 

5.دستاورد

وقتی دستاوردهای فردی بزرگ و کوچک را در مقابل هم سن و سالان خود به دست می‌آورید و آنها را جشن می‌گیرید.

به شما احساس فوق العاده‌ای دست می‌دهد و احساس صلاحیت و اشتیاق بیشتری برای تکرار موفقیت یا پذیرفتن مسئولیت اضافی خواهید داشت.

 

6.پاداش

کارمندان برای حفظ انگیزه خود به پاداش نیاز دارند وگرنه احساس می‌کنند که دستاوردها همه “نمایش” است، و هیچ مفهومی در پشت آن نیست.

پاداش‌های مادی و نقدی شروع خوبی است، اما حتی پاداش های غیرنقدی مانند ناهار با رئیس می تواند انگیزه های قدرتمندی باشد.

 

7.پشتیبان

در ارتش، یک مأموریت مهم همیشه از طرف نیروهای پشتیبان حمایت می‌شود. تهیه پشتیبان به تیم اعتماد به نفس، انگیزه و احساس ارزش می‌بخشد.

در استارتاپ‌ ها، هنگامی که کارمندان از یکدیگر حمایت می‌کنند، انگیزه همه افزایش می یابد.

8.دلایل

یک علت خوب می‌تواند قدرتمندترین انگیزه برای همه باشد. کارگرانی که در طول جنگ جهانی دوم کارهای خط مونتاژ را انجام می‌دادند، بسیار با انگیزه بودند زیرا در پیروزی جنگ کمک می‌کردند.

مطمئن شوید که تیم شما واقعاً معتقد است که کار آنها تأثیر دارد.

 

9.تقویت

هنگامی که یکی از اعضای تیم، مهارت‌های خود را افزایش می‌دهد و یا پیشرفت می‌کند، با توجه به پاداش های قبلی، تقویت این پیشرفت باعث می‌شود که انگیزه چند برابر شود.

تقویت به طور منظم، به دستاورد و پاداش می‌انجامد.

 

10.استخدام

کارمندان وقتی می بینند که “نیروی جدید” به تیم می‌پیوندد، انگیزه بیشتری پیدا می‌کنند. این اتفاق به همه حس تجدید، حمایت اضافی و چشم انداز تازه می‌بخشد.

استخدام، معکوس اخراج  که باعث کاهش انگیزه در همه می شود به افزایش آن کمک می‌کند.

 

با توجه به توضیحات بالا باید هر کارآفرینی با این موارد آشنا باشد تا در صورت نیاز از آن‌ها برای تقویت تیم خود استفاده کند و ار آن در جهت پیشبرد کار خود استفاده کند.

 

 

منبع:

https://dmondgroup.com/%db%b1%db%b0-%d9%86%da%a9%d8%aa%d9%87-%d9%85%d9%87%d9%85-%da%a9%d9%87-%d9%87%d8%b1-%da%a9%d8%a7%d8%b1%d8%a2%d9%81%d8%b1%db%8c%d9%86-%d8%a8%d8%a7%db%8c%d8%af-%d8%a8%d8%af%d8%a7%d9%86%d8%af/

 

  • پیدایش 313
  • ۰
  • ۰

راه اندازی استارت آپ با کسب و کار اینترنتی

امروزه با رواج استفاده مردم از اینترنت، بسیاری از استارت آپ ها با راه اندازی کسب و کار اینترنتی به وجود می آیند و توانسته اند از مزایا و امکانات اینترنت در جهت کاهش هزینه ها و افزایش درآمد و سرعت در ارائه کالا یا خدمت استفاده کنند.
در این مقاله با این مورد بیشتر آشنا می شویم که چگونه کسب و کار های اینترنتی، می توانند استارت آپ را راه اندازی وتوسعه دهند و به مزایای کسب و کار های اینترنتی به خصوص کسب و کار اینترنتی رایگان می پردازیم. و به این مطلب اشاره می کنیم برای بهره مندی از این مزایا، باید برای آموزش کسب و کار اینترنتی وقت گذاشت تا بتوان استارت آپ موفقی راه اندازی و توسعه داد.

مزایای کسب و کار های اینترنتی برای استارت آپ ها

– کاهش هزینه ها

راه اندازی کسب و کار اینترنتی، هم به نفع دارنده استارت آپ است و هم به نفع مشتری؛ زیرا هر دو با حداقل هزینه ها می توانند به مقصود خود برسند.
اولی می تواند با راه اندازی کسب و کار اینترنتی کسب درآمد داشته باشد و دومی هم می تواند با کمترین هزینه، به خدمت یا کالای مورد نظر خود دست یابد.
برای نمونه مثالی از کسب و کار اینترنتی رایگان می زنیم. بسیاری از مردم این روزها به دنبال کسب اطلاعات و دانش هستند و یا دنبال فروش کالا یا خدمت خود. بستر رایگان اینترنت، فضایی را فراهم کرده است که هر دو بتوانند در اسرع وقت به آنچه می خواهند دست یابند از سوی دیگر کمترین هزینه ممکن را متقبل شوند.
از طریق کسب و کار اینترنتی رایگان، افراد کالا یا خدمت خود را عرصه و افراد دیگری آن را خریداری می کنند. وب سایت های مختلف، که با کمترین هزینه و شاید رایگان بتوان به آن ها دسترسی یافت نمونه هایی از کسب و کار اینترنتی رایگان محسوب می شوند.

 

– سهولت

بسیاری از کسب و کارهایی که در بستر اینترنت شکل گرفته اند تنها با استفاده از آموزش کسب و کار های اینترنتی قابل انجام هستند.
مثلا با استفاده از دانش بهره مندی از شبکه های اجتماعی، بسیاری از استارت آپ ها توانسته اند کالا یا خدمت خود را بدون آنکه هزینه ای صرف حواشی کار خود نمایند به فروش برسانند.
یا با استفاده از بسترهای رایگان مانند اپلیکیشن ها و وب سایت های فروش چون دیوار، شیپور می توانند بسیاری از کسانی که در کار خرید و فروش کالا هستند به این کار اقدام نمایند.
خرید و فروش از طریق این اپلیکیشن ها هم می تواند نوعی از کسب و کار اینترنتی رایگان باشد.

 

– شروع راحت تر

از طرفی راه اندازی کسب و کار اینترنتی، نه تنها می تواند شروع یک استارت آپ را رقم بزند، بلکه موفقیت آن را نیز تضمین نماید. بدون آنکه در ابتدای کار هزینه و سرمایه زیادی بطلبد.
زیرا بیشترین مساله ای که صاحبان استارت آپ دارند، در شروع و ابتدای کار جذب سرمایه است و کسب و کارهای اینترنتی تا حد زیادی این مشکل را برطرف کرده است.
کسب و کارهای اینترنتی این روزها همان طور که مورد استقبال استارت آپ ها قرار گرفته اند، مورد توجه مشتریان نیز قرار دارند. تهیه کالا یا خدمتی که بتواند با قیمت کمتر و اطمینان بیشتری انجام شود مشتری را نیز ترغیب می کند تا به خرید اینترنتی روی بیاورد.

 

– جذاب برای مشتری

از سوی دیگر کاهش سفر برای خرید کالا یا خدمت خاص، استفاده از امکانات پست برای دسترسی به محصولات مختلف از مبدا تولید آنها جذابیت های دیگری است که کسب و کار های اینترنتی را برای مشتری نیز جذاب تر کرده است.

 

– بازدهی سریع تر

با راه اندازی کسب و کار اینترنتی، می توان اطمینان داشت که بازدهی و خروجی کار، سریع تر از کسب و کار های سنتی باشد.
از آنجایی که در عصری به سر می بریم که سرعت، اگر حرف اول را نزند یکی از فاکتورهای مهم موفقیت در کسب و کار است؛ موفقیت در استارت آپ هم به آن وابسته است.
بنابراین می توان با استفاده از کسب و کار های اینترنتی، مطمئن شد که در رقابت با سایر رقبا می توان از سرعت کار و بازدهی سریع تر چند قدم جلوتر بود.

 

– اطلاع از بازخورد مشتریان

ضمن آنکه با آموزش کسب و کار اینترنتی اگر به صورت درست انجام شود، راه رسیدن به مشتری نهایی بسیار کوتاه تر می شود.
همچنین برقراری ارتباط با مشتری نهایی، می توان از بازخوردهای او در مراحل مختلف استارت آپ آگاه شد و با داشتن کسب و کار های اینترنتی، می توان در جریان نظرات و بازخوردهای مشتری قرار گرفت.

 

 

– نیاز به حداقل امکانات

راه اندازی کسب و کار اینترنتی، با کمترین امکاناتی که هر استارت آپ نوپایی می تواند داشته باشد امکان پذیر است به شرط آنکه آموزش کسب و کار اینترنتی را گذرانده باشد و با دانش فنی آن آشنایی داشته باشد.
بسیاری از آنها شامل کسب و کار اینترنتی رایگان می شوند، اما همان هم نیاز به آموزش دارند.

 

– محدود نبودن به زمان و مکان

مزیت دیگر کسب و کار های اینترنتی، در این است که ضمن آن که می تواند جزو کسب و کار اینترنتی رایگان محسوب شود، محدود به زمان و مکان خاصی نیست.
امکان تنظیم برنامه کاری توسط صاحب استارت آپ در هر زمان و مکانی فراهم است. بسته به این که بخواهد حجم کار خود را در چه محدوده ای ببندد می تواند زمان خود را تنظیم نماید.

 

– ارتباط مداوم با مشتری

ازدیگر مزیت های کسب و کار اینترنتی، این است که به صورت مداوم می تواند ارتباط خود را با مشتری حفظ کند.
این موردی است که در راه اندازی کسب و کار اینترنتی، می تواند یک نقطه مثبت تلقی شود. به گونه ای که با آموزش کسب و کار اینترنتی، شما فرا می گیرید که چگونه مشتری های قبلی و فعلی را همچنان درگیر محصول، کالا یا خدمت خود نگه دارید.
مثلا با عضویت مشتری در لیست ایمیل های استارت آپ، یا در کانال تلگرام و یا در صفحه اینستاگرام به صورت مداوم وی را در جریان آخرین اتفاقات کسب و کار های اینترنتی خود قرار می دهید و بدین ترتیب می توانید مشتریان وفادار برای استارت آپ خود خلق کنید.
حتی با یک کسب و کار اینترنتی رایگان هم شما می توانید این مزیت را در اختیار بگیرید.

 

عمده ترین معایب کسب و کار های اینترنتی

تا اینجا از مزایا و تاثیر مفید کسب و کار های اینترنتی روی استارتاپ ها گفتیم، حالا چند مورد از بارزترین معایبی که این نوع کسب و کار ها دارند اشاره خواهیم داشت؛

۱. عدم داشتن ارتباط مستقیم و اصطلاحا فیس تو فیس با مشتری برای قانع کردن

۲. عدم امکان تست کالا ها قبل از خریدن

۳. ساعات کاری زیاد و ۲۴ بودن این کسب و کار که به معنای همیشه در دسترس بودن کارکنان آن هاست.

۴. عدم امکان ارائه دادن خدمات حضوری به مشتری

 

منبع: مقالات پیدایش

https://peidaiesh.com/startup/%da%a9%d8%b3%d8%a8-%d9%88-%da%a9%d8%a7%d8%b1-%d9%88-%d8%a7%d8%b3%d8%aa%d8%a7%d8%b1%d8%aa%d8%a7%d9%be/

  • پیدایش 313
  • ۰
  • ۰

ایجاد یک استارت آپ موفق بر اساس یک محصول فیزیکی، پر از چالش‌هایی است که بسیاری از آن‌ها غیرمنتظره هستند. تصمیم‌گیری برای تولید یک محصول سخت‌افزاری و سپس تاسیس یک شرکت برای آن، به معنی آگاهی از مراحل ایده اولیه تا موفقیت در بازار است.

راه‌اندازی یک شرکت به همان اندازه که چالش برانگیز است هیجان‌انگیز نیز هست؛ به ویژه اگر هدف شما استارتاپ سخت‌افزاری باشد. ایجاد یک محصول سخت‌افزاری شامل حل یک مشکل با ارائه‌ی یک محصول فیزیکی، نمونه‌سازی اولیه آن، تولید تعداد مناسبی از محصول برای بازار هدف، توزیع آن‌ها و مراحل دیگر است.

به عنوان یک سازنده خیلی راحت است به صورت مستقیم سمت طراحی و اجرا برویم؛ اما ممکن است یک اشتباه در تعریف اولیه کار صدمه‌ای بزند که جبران دوباره آن خیلی سخت‌تر باشد- خیلی بیشتر از حوزه نرم‌افزار.

در این مسیر با ما همراه باشید. ما با تکرار سریع چرخه “یادگیری، ساخت و اندازه‌گیری” پیش می‌رویم. هدف از هر تکرار، بیشترین یادگیری از کمترین تلاش است. تصمیم بگیرید معیار اندازه‌گیری‌تان را چه چیزی قرار می‌دهید، نظرات و بازخوردها را جمع کنید، خلاصه کنید و به جلو بروید.

 

گام اول: تحقیق

اولین نکته اصلی این است که تکنولوژی محصول شما به خودی خود جالب نیست و مسئله‌ مهم این است که مصرف‌کنندگان با محصول شما چه می‌کنند. فهم این موضوع برای مهندسین سخت است، اما در ساخت یک محصول جواب به ۳ پرسش زیر به فهم شما نسبت به این موضوع کمک می‎کند:

  • محصول شما چیست؟
  • چه کسی آن را می‌خرد؟
  • چرا باید آن را بخرند؟

از خودتان بپرسید سریع‌ترین مسیر برای رسیدن به جواب این سوالات چیست؟ می‌توانید به سمت مشتریان و مصرف‌کنندگان بالقوه بروید. اما قبل از اینکه جواب این سوالات را پیدا کنید، هیچ توجیهی برای ساختن نمونه اولیه وجود ندارد. در این مرحله شما باید با ۵ نفر (یا ۵۰ نفر بستگی دارد به محصول و مشتریان شما) خیلی سریع مصاحبه کنید، ایده خود را اصلاح کنید، دوباره مصاحبه کنید و این فرایند را تکرار کنید. با انجام این کار تمام تعصبات خود را از بین می‌برید و یادگیری خود را افزایش می‌دهید.

 

گام دوم: ساختن حداقل محصول قابل عرضه

هنگامی که شما دانش لازم را به دست آوردید، زمان آن رسیده است که اولین “حداقل محصول قابل عرضه (Minimum Viable Product)” سخت‌افزاری خود را بسازید. اما فراموش نکنید ما اینجا هستیم تا یادگیری خود را افزایش دهیم نه اینکه محصول نهایی را بسازیم. با سوال کردن از خودتان شروع کنید:

شما نیاز دارید که چه چیزی را یاد بگیرید؟

بزرگترین ریسکی که می‌خواهید کاهش دهید چیست؟ (این ریسک می‌تواند ریسک تکنولوژی باشد یا ریسک تعاملات با مشتریان)

معیار شما برای تایید یا رد فرضیات چیست؟ چه نوع تست‌هایی می‌توانید انجام دهید؟

در طی این مرحله شاید تکرارهای زیادی باید انجام دهید تا تصویر واضحی از چیزی که می‌خواهید بسازید و کسانی که می‌خواهند از آن استفاده کنند، برای خود ایجاد کنید. قانون مهم در این مرحله این است که اگر از یک سیم نصب استفاده شده یا نوارهای لوله‌ای یا قطعات پلاستیکی استفاده نکردید، خیلی دور رفتید! این مرحله زمانی نیست که ظاهر طرح را اصلاح کنید بلکه باید چیزی بسازید که فقط کار کند.

نکته مهمی که در ایجاد حداقل محصول قابل عرضه وجود دارد این است که بتوانید مشکلی را به ساده‌ترین شکل ممکن حل کنید. بازار پر از محصولات پیچیده است، بنابراین محصول شما باید بهتر از سایر گزینه‌های موجود عمل کند. به عنوان مثال، ردیاب‌های تناسب اندام شرکت Fitbit، در ابتدا فقط تعداد گام‌ها و خواب افراد را ثبت می‌کرد. اما با گذشت زمان، این شرکت عملکردهای بیشتر و بیشتری را برای حل یک مشکل اساسی به دستگاه‌های خود اضافه کرد.

 

گام سوم: نسخه آلفا

تبریک می‌گویم! شما اکنون یک نمونه اولیه دارید که کار می‌کند و تنها مسئله‌ای که احتمالا باعث خجالت شما شده است، ظاهر آن است. حال زمان آن است بیرون بروید و بازاریابی کنید.

از کوچکترین بازارها برای تست محصول خود استفاده کنید. در این بازارها شانس زیادی وجود دارد که محصولاتی وجود داشته باشند که کارآمد نیستند و می‌توانید محصولاتی را جایگزین کنید؛ اما باید زمان بیشتری برای اثبات ارزش محصول خود برای کاربران صرف کنید. از این زمان استفاده کنید و روابط نزدیک‌تری با کسانی که محصول شما را تست می‌کنند، برقرار کنید. اگر خیلی خوش شانس باشید شما شبکه ارتباطی خواهید ساخت که وقتی بخواهید وارد بازار شوید به عنوان پشتوانه و نیروی قدرت شما خواهند بود.

 

 

گام چهارم: نسخه بتا

بعد از آنکه دیتاهای مورد نیاز برای تولید محصول و کسب‌وکار خود (نرخ بازگشت سرمایه، قیمت مناسب، تیپ شخصیتی کاربران) را جمع‌آوری کردید، شما آماده هستید که به سمت مشتریان سخت‌گیرتری بروید.

اکنون زمان آن است تا فرآیند طراحی صنعتی را شروع کنید. از نمونه‌های اولیه‌ای استفاده کنید که در زندگی واقعی مصرف‌کنندگان بالقوه، کاربرد دارد و حتما مشتریان موجود خود را درگیر کنید. با سرعت به جلو بروید و محصول خود را اصلاح کنید. می‌توانید برای محصولتان از تکنیک‌های ساخت سریع نمونه اولیه استفاده کنید و تست A/B روی محصولتان انجام دهید (دقیقا مثل نرم‌افزار).

حالا شما با کمک یک طراحی ساده وسیله الکترونیکی را ساخته‌اید که نمونه بتای محصول شماست. در این مرحله باید بازار هدف و مشتریان خود را مشخص کنید. مطمئن شوید که مشتریان نمونه بتای شما، همان‌ مشتریان هدف هستند که مشخص کردید- این کار باعث حداکثر یادگیری شما تا این مرحله خواهد شد. اگر می‌توانید تلاش کنید تا مشارکت‌ها را افزایش بدهید و این نشانه بزرگی برای اصلاح مسئله/راه کار شماست. اگر آنها بخواهند در این مشارکت شرکت کنند پس حاضر هستند دوباره محصول شما را هم بخرند.

 

گام پنجم:  عکس‌العمل- اصلاح- بهبود

محصول شما با مشتریان واقعی زندگی می‌کند، این حقیقت باعث می‌شود قسمت سخت ماجرا تازه شروع شود. مشتریان واقعی مشکلات واقعی را با خود می‌آورند: خواسته‌های جدید، موارد استفاده جدید، راه‌های جدید تغییر ظاهر و شکنندگی محصول. (صبر کنید! چرا محصول خود را می‌خواهید دور بیندازید؟)

اما می‌توانید از روابط دوستانه‌ای که با مشتریان خود ایجاد کرده‌اید، استفاده کنید و یادگیری خود را افزایش دهید و طراحی خود را بهبود ببخشید. در این مرحله از روشِ عکس‌العمل- اصلاح- بهبود استفاده کنید:

عکس‌العمل: یعنی سریع‌ترین حالتی که شما می‌توانید تلاش کنید بفهمید چه اتفاقی می‌افتد و اشتباهات را پیدا کنید (حتی اگر مشتری ایرادات نابه‌جایی می گیرد، اگر به آن فکر نکنید و بی‌توجه باشید اشتباه شماست).

اصلاح: سریع‌ترین راه‌حل یک مشکل خاص را، برای همه مشتریان موجود، پیدا کنید (چندین‌بار به صورت کامل آن را بررسی کنید).

بهبود: طراحی خود را بهبود دهید تا مطمئن شوید این اتفاق دوباره نمی‌افتد. مهم‌تر از آن فرآیندتان را بهبود دهید تا مطمئن شوید مشکلات را قبل از اینکه پیش بیایند، فهمیده‌اید.

در پایان باید روابط دوستانه خیلی خوبی با مشتریان خود داشته باشید. زمان درخشش شما فرارسیده است، خدمات مشتریان خود را بهبود ببخشید. در طی این فرآیند از طریق تکرارهای زیاد، به سرعت نسخه‌ی قدیمی را جایگزین و تجهیزات کاملتری را به محصولتان بیافزایید. در نگاه اول ممکن هست بی‌فایده به نظر بیاید. اما این طور نیست، این یک پیشرفت است!

 

گام ششم: رشد کنید

شما طراحی محصول را به وسیله مشتریان و مصرف‌کنندگان خود تایید کردید و حال زمان ساخت محصول رسیده است. در این مرحله آخرین کارهای مربوط به طراحی محصول خود را انجام ‌دهید و به سمت مقیاس بزرگ تولید بروید.

روی جزئیات کوچک، مانند طراحی رفترچه راهنمای استفاده و بسته‌بندی، متمرکز شوید. همچنین این مرحله را با کاربر تست کنید و روی آن کار کنید- جعبه‌گشایی یا unboxing محصول شما، بخش مهمی از تجربه‌ی کاربران است که روی ساخت برند شما تاثیر می‌گذارد.

 

خلاصه

ساخت سخت‌افزار سخت است؛ اما با طی کردن مراحلی که در اینجا گفته شده به شما در جلوگیری از اشتباهات فاجعه‌آمیز و ارتباط با مشتریان کمک می‌کند. هنگامی که حس می‌کنید شکست خورده‌اید، می‌فهمید که همه چیز از بین نرفته است، چرا که ایجاد یک رابطه خوب با مشتریان به شما کمک می‌کند تا هنگام بروز مشکلات، بر آن‌ها غلبه کنید.

مانند هر چیز در زندگی، شما باید دو قدم جلوتر برنامه‌ریزی کنید، روی مراحل بعدی تمرکز کنید و برای حرکن در همه زمان‌ها آماده باشید.

 

منبع:

https://accelerator.sharif.ir/%da%86%da%af%d9%88%d9%86%d9%87-%db%8c%da%a9-%d8%a7%d8%b3%d8%aa%d8%a7%d8%b1%d8%aa%d8%a7%d9%be-%d8%b3%d8%ae%d8%aa%e2%80%8c%d8%a7%d9%81%d8%b2%d8%a7%d8%b1%db%8c-%d8%af%d8%a7%d8%b4%d8%aa%d9%87%e2%80%8c/

  • پیدایش 313
  • ۰
  • ۰

استارتاپ چیست؟

استارتاپ ها نوعی از کسب و کار ها هستند که طبق تعریف پیدایش، استارت آپ ،کسب و کاری مقیاس پذیر است که با خلق ایده ای در جهت رفع نیازی از افراد جامعه راه اندازی می شود. امروزه این نوع کسب و کار ها طرفدار زیادی دارند و هر فردی که ایده های ناب داشته باشد می تواند با راه اندازی یک استارتاپ کسب و کار خود را داشته باشد.

 

کسب و کار سنتی چیست؟

در این نوع از کسب و کار ها، کالا ها به صورت دستی و حضوری یا اصطلاحا فیس تو فیس مبادله می شود و فروشنده با خریدار تعامل مستقیم دارد. در واقع بسیاری از ما روزانه با چندین کسب و کار سنتی سر و کار داریم و نیاز های خود را براورده می کنیم.

 

 

راه اندازی استارتاپ چه برتری و مزیتی نسبت به کسب و کار سنتی دارد؟

– استارتاپ ها تفاوت عمده ای که نسبت به کسب و کارهای رایج دارند در خلاقیت و نوآوری خلاصه می شود که روح اصلی استارتاپ ها را در برمی گیرد. کسب و کارها با هدف بوجود آوردن یک درآمد کم ولی قابل اطمینان که ریسک و خطر پذیری کمتری دارد شکل می گیرند این کسب و کار ها با توجه به نمونه های فراوانی که موجود هست طرح بیزینس خود را پایه گذاری می کنند.

– در استارتاپ ها هدف تنها در کسب درآمد و پول خلاصه نمی شود بلکه استارتاپ ها عمدتا با هدف راه کار های خلاقانه به دنبال رفع یک مشکل یا ساده تر کردن یک مسئله پایه گذاری می شوند که مسلما اگر به نتیجه ی اثربخش برسد به سود دهی برتری نسبت به کسب و کارها نیز خواهد رسید. بنابراین استارتاپ ها باید یک ایده جدید داشته باشند یا نمونه ای بهتر از مدل های مشابه قبلی را ارائه کنند.

– استارتاپ ها به طور ایده آل گرایانه ای به دنبال تغییر هستند و می خواهند تحولی را به دنبال ایده و نوآوری خود وجود بیاورد. ولی در کنار همه این ها استارتاپ ها در ذات خود ریسک پذیری بالایی دارند زیرا ممکن است نتوان با این محصول یا خدمت جدیدی که ارائه شده مشتری ها را به سمت استارتاپ بوجود آمده جذب کرد.

– کسب و کارهای رایج معمولا با ضریب اطمینان بالایی شکل می گیرند به طوری که بعد از مدت زمان تقریبا پیش بینی شده و کوتاهی به سود دهی می رسند ولی بحث استارتاپ ها در این زمینه کاملا متفاوت است. زیرا تا عملی شدن ایده استارتاپ و تجاری کردن آن زمان و هزینه و ریسک بالایی لازم است و ممکن است تا مدت ها درآمد حاصل از آن اندک یا حتی صفر باشد ولی بعد از رسیدن به مرحله تجاری و جذب مخاطبان به این دلیل که ایده و راه حل جدیدی را به همراه خود دارد می تواند با سرعت زیادی رشد کند و درآمد چشمگیری را داشته باشد.

– طبق بررسی پیدایش ، کسب و کار های معمولی یک بخش محدودی از مخاطبان و مشتریان را ممکن است به عنوان هدف خود در نظر بگیرند و رشد خود را محدود به رسیدن به آن هدف کنند ولی در استارتاپ ها حدی برای رشد وجود ندارد و تا هر حدی امکان گسترش آن وجود دارد. بنابراین نرخ رشد متفاوتی دارند.

– استارتاپ ها می توانند به کمک اینترنت، فضاهای مجازی و شبکه های اجتماعی به رسد سریعی دست یابند. اما نباید اشتباه برداشت شود! هرکسب و کاری که در آن از تکنولوژی هایی نظیر وبسایت ها و اپلیکیشن ها و سایر خدمات موجود در فضا های مجازی استفاده می شود لزوما یک استارتاپ تلقی نمی شوند.

– در اکثر استارتاپ ها چون از اینترنت برای گسترده و تجاری کردن ایده خود استفاده می کنند می توان گفت که کنترل و مدیریت افزایش مخاطبان و مشتریان با چالش کمتری نسبت به کسب و کارهای معمول دارد. به طوری که افزایش مشتری لزوما منجر به افزایش نیرو در تیم استارتاپ نمی شود و همین مسئله به رشد سریع تر یک استارتاپ کمک شایانی خواهد کرد. البته این موضوع مورد علاقه سرمایه گذاران نیز می باشد و می تواند به جذب سرمایه گذار کمک نماید.
البته باید توجه داشت که تمامی استارتاپ ها لزوما این قابلیت را ندارند ولی چون اکثر آنها در بستر اینترنت فعالیت می کنند می توان این حسن را برای استارتاپ ها در نظر گرفت. در این قابلیت ممکن است اندکی هزینه ها افزایش یابد ولی در برابر رشد چندین برابری مشتریان ناچیز تلقی می شود.

برای مثال تیم استارتاپ شرکت اسنپ برای هزار مشتری ممکن است همان میزان کارمند و منابع نیاز داشته باشد که برای ده هزار مشتری نیاز دارد. بنابراین هیچ محدودیت مکانی و زمانی نمی تواند جلوی رشد استارتاپ ها را بگیرد و می تواند هم زمان به تعداد زیادی از افراد و مکان های متفاوت خدمات خود را ارائه نماید.

– همچنین یک استارتاپ نیاز به جذب سرمایه گذارانی را دارد که قدرت ریسک و خطرپذیری بالایی داشته باشند. زیرا یک کسب و کار معمول را می توان با کمک خانواده و اطرافیان و وام های بانکی راه انداخت و با رسیدن به سود دهی کم کم آن را رشد و گسترش داد ولی یک استارتاپ همانطور که گفته شد ممکن است تا مدت ها ضرردهی داشته باشد تا به موفقیت برسد و به دنیای تجاری راه پیدا کند.
به همین دلیل سرمایه گذاران اندکی وجود دارند که حاضر به انجام چنین ریسکی باشند. به دلیل اینکه هر سرمایه گذاری به دنبال بازگشت سرمایه خود و سود می باشد فشار زیادی به استارتاپ ها برای موفقیت وارد می شود.

 

منبع: 

https://peidaiesh.com/startup/%d8%a7%d8%b3%d8%aa%d8%a7%d8%b1%d8%aa%d8%a7%d9%be-%d9%88-%da%a9%d8%b3%d8%a8-%d9%88-%da%a9%d8%a7%d8%b1-%d8%b3%d9%86%d8%aa%db%8c/

  • پیدایش 313
  • ۰
  • ۰

استارتاپ ها چگونه قیمت گذاری می شوند؟

در ابتدای شروع و راه اندازی یک استارتاپ، ارزش گذاری اولیه آن نزدیک صفر می باشد. اما به تدریج و با رشد و توسعه استارتاپ، سرمایه گذاران شروع به قیمت گذاری استارتاپ می کنند. تخمین ارزش و قیمت گذاری استارتاپ برای بنیانگذاران آن بسیار حائز اهمیت می باشد، چرا که استارتاپ ها در قبال سهمی که به سرمایه گذاران می دهند، پول دریافت میکنند، لذا این مبلغ رابطه مستقیمی با ارزش و قیمت گذاری استارتاپ دارد.

 

نکاتی در خصوص قیمت گذاری استارتاپ

برای ارزش گذاری یک استارتاپ توجه به نکات ذیل می تواند بسیار مفید و کارساز واقع گردد:
• ارزش گذاری بالا برای استارتاپ ریسک بیشتری داشته و گاهی نیز خطرناک می باشد.
• نرخ موفقیت و شکست استارتاپ ها در مقاطع و مراحل مختلف استارتاپ متغیر است.
• سهام تشویقی بر روی ارزش و قیمت گذاری استارتاپ، تاثیر گذار است.
• سرمایه مورد نیاز استارتاپ در دوره های مختلف آن سرشکن می شود.

 

قیمت گذاری استارتاپ چگونه صورت می گیرد؟

ارزش گذاری یک استارتاپ اولیه و تازه راه اندازی شده، بیشتر یک هنر محسوب میشود تا یک علم. در ارزش و قیمت گذاری یک استارتاپ، فاکتورهایی مانند چسبندگی، معروفیت و درآمد، بسیار اثر گذار می باشد.

طبق بررسی پیدایش برخی از روشهای ارزش گذاری استارتاپ ها به شرح ذیل می باشد:

روش برکاس : قیمت گذاری استارتاپ ها بر اساس ۵ فاکتور کلیدی اصلی
روش کارت امتیازی : قیمت گذاری یک استارتاپ بر اساس میانگین وزنی ارزش یک استارتاپ یا شرکت مشابه
روش ارزش دفتری: قیمت گذاری استارتاپ بر اساس دارایی های استارتاپ به صورت ملموس
روش ارزش انحلال یا نقد شوندگی: ارزش گذاری دارایی های ملموس استارتاپ بر اساس ارزش انحلال
روش سرمایه خطر پذیر: قیمت گذاری استارتاپ بر اساس نرخ برگشت سرمایه مورد نظر سرمایه گذار
روش مجموع عوامل ریسک: قیمت گذاری استارتاپ بر مبنای ۱۲ فاکتور ریسکی استاندارد
روش معاملات مشابه: ارزش گذاری استارتاپ بر مبنای قواعد سه گانه شاخص های اصلی و کلیدی
روش تنزیل جریان نقد: قیمت گذاری استارتاپ، بر اساس کلیه جریان های نقدی ورودی استارتاپ
روش فرست شیکاگو: قیمت گذاری یک استارتاپ بر اساس میانگین وزنی سه روش

 

به منظوری سرمایه گذاری شرکت ها، برای قیمت گذاری استارتاپ ها ، همچنین روشهای Revenue Multiple ، Adjusted Rev Mul ، DCF ، Scorecard و Analytical Benchmarking را می توان نام برد.
به عنوان نمونه برای قیمت گذاری استارتاپ های موفق ایرانی می توان به استارتاپ دیجی کالا و اسنپ اشاره کرد. استارت آپ موفق دیجی کالا در حال حاضر با ارزشی بالغ بر ۱۵۰ میلیون دلار، به عنوان یکی از بزرگترین استارتاپ های موفق قیمت گذاری شده است.

 

همچنین استارتاپ اسنپ توانست پس از ۳ سال سرمایه چندین میلیون یورویی برای خود جذب کند. این استارتاپ به عنوان اولین و بزرگترین سامانه درخواست تاکسی به صورت اینترنتی، موفق گردید در سال ۱۳۹۵ مبلغی معادل ۲۰ میلیون یورو از شرکت MTN دریافت کند. در حال حاضر این اپلیکشن موبایل صدها هزار کاربر به عنوان مسافر و راننده دارد.

 

منبع:

https://peidaiesh.com/startup/%d9%82%db%8c%d9%85%d8%aa-%da%af%d8%b0%d8%a7%d8%b1%db%8c-%d8%a7%d8%b3%d8%aa%d8%a7%d8%b1%d8%aa%d8%a7%d9%be-%da%86%da%af%d9%88%d9%86%d9%87-%d8%b5%d9%88%d8%b1%d8%aa-%d9%85%db%8c-%da%af%db%8c%d8%b1%d8%af/

  • پیدایش 313
  • ۰
  • ۰

روش های توسعه استارتاپ ایرانی

طبق تحلیل های پیدایش یک استارتاپ ایرانی گزینه های بسیاری برای بهره برداری از منابع جدید برای درآمد زایی دارد. به عنوان مثال، می تواند فروش های جدید خود را از طریق یک مدل تجاری نوآورانه تولید کند یا یک محصول یا خدمت جدید را به بازار ارائه کند.

 

توسعه استارتاپ ایرانی و کسب و کار چیست ؟

پایه توسعه استارتاپ ایرانی ها بر پایه ایجاد ارزش در دراز مدت یا ایجاد تصویری مثبت در ذهن مشتریان، ذینفعان، بازارها و غیره است. همچنین روند توسعه استارتاپ  بر پایه شناخت فرصت های جدید است.

 

استراتژی توسعه کسب و کار

استراتژی توسعه استارتاپ ایرانی ها به منظور ایجاد فرصت های مناسب برای ایجاد ارزش در دراز مدت است. در ذیل به برخی از این استراتژی ها اشاره شده است:

۱- به دنبال فرصتی مناسب باشید

ارتباط با افراد مناسب باعث جلوگیری از هدر رفتن زمان و هزینه شما می شود. زیرا که بسیار مهم است که مشتریان بالقوه استارت آپ شما را شناسایی کنند تا کسب و کار شما رونق یابد.

درواقع شما باید بر آن دسته از مشتریانی که به کسب و کار شما اهمیت می دهند تمرکز کنید. همچنین تمرکز و استفاده از شتابدهنده های مناسب نیز می تواند در توسعه کسب و کار و استارتاپ ایرانی شما کمک شایانی باشد.

 

۲- تمرکز بر نیاز مشتری در توسعه استارتاپ ایرانی

آنچه که شما در استارت آپ یا کسب و کار خود ارائه می دهید با آنچه که مشتری نیاز دارد نباید تفاوت زیادی داشته باشد. اگر به دقت به مشتریان خود توجه کنید، می توانید کسب و کار خود را با نیازهای آنان مطابقت دهید و منجر به افزایش رضایت آنان از استارت آپ خود شوید.

در اصل باید با توجه به مسائل و نیازهای مشتریان، محصول یا خدمات را در قالب استارتاپ ایرانی ارائه دهید، در غیر اینصورت مشتری به رقبای شما رجوع خواهد کرد.

 

۳- فعال بودن

فعال شدن در انجمن هایی با موضوع استارت آپ خود بخشی از نیازهای کسب و کار شما را برآورده می کند. زیرا که می توانید مشتریان بالقوه خود را پیدا کرده و با آنها ارتباط برقرار کنید و در نتیجه سفارشات پی در پی در شرکت خود داشته باشید.

 

۴- شعار اصلی توسعه استارتاپ ایرانی : رضایت مشتری

هیچ چیز در جهان بدتر از داشتن مشتریان ناراضی برای استارتاپ ایرانی یا کسب و کار شما نیست، زیرا که نه تنها رابطه شما را با مشتری خراب می کند، بلکه به کسب و کار شما نیز لطمه وارد می کند.

بنابراین به یاد داشته باشید که هنگام برخورد با مشتریان، همدلی را تمرین کنید و خود را در موقعیت مشتری قرار دهید تا مشکل و نیازهای آن را احساس کنید. با انجام این کار، به طور موثر استارت آپ شما رشد خواهد کرد.

 

منبع: 

https://peidaiesh.com/startup/%da%86%d9%86%d8%af-%d9%85%d8%af%d9%84-%d8%aa%d9%88%d8%b3%d8%b9%d9%87-%d8%a7%d8%b3%d8%aa%d8%a7%d8%b1%d8%aa%d8%a7%d9%be-%d8%a7%db%8c%d8%b1%d8%a7%d9%86%db%8c-%d9%88%d8%ac%d9%88%d8%af-%d8%af%d8%a7%d8%b1/

  • پیدایش 313
  • ۰
  • ۰

در این مقاله به این مقوله می پردازیم که استارت آپ چیست؟ چگونه راه اندازی می شود؟ و اطلاعات جالبی راجع به این که استارت آپ ویکند چیست ارائه خواهد شد.

 

استارت آپ چیست؟

طبق واژه نامه کسب و کار (www.businessdictionary.com) در تعریف این که معنی استارت آپ چیست آمده است، مرحله اولیه از چرخه حیات یک کارآفرینی است که کارآفرین از مرحله ایده به مرحله تامین مالی حرکت می کند و ساختار مبانی کسب و کار خود را بنیان می نهد و عملیات یا اقدامات تجاری خود را آغاز می کند.
یک شرکت استارت آپی، شکل تازه ای از کسب وکار است که پاسخی به نیاز و درخواست احساس شده پیرامون کالا یا خدمتی است که از سوی بازار دریافت می شود. هدف از راه اندازی آن، رشد سریع در ارائه چیزی است که بتواند شکاف خاصی از بازار را پر کند.
فارغ از این که معنی استارت آپ چیست، هیچ پارامتر ثابتی نیز در این که چه نوع شرکتی را می توان در زمره استارتاپ ها قرار داد وجود ندارد؛ اما این اصطلاح معمولا برای شرکت های با تکنولوژی بالا که کالاهایی را تولید می کنند تا از تکنولوژی برای ارائه نوع جدیدی از کالا یا خدمت استفاده کنند اطلاق می شود.
به همین ترتیب، هیچ قانون مشخصی در رابطه با زمانی که دیگر شرکت خاصی، استارت آپ محسوب نمی شود، وجود ندارد. برخی پیشنهاد می کنند یک استارتاپ وقتی به یک حجم مشخص رسید، یا مسیرش به سمت سودآوری تکمیل شد، یا سطح بالایی از بودجه های سرمایه گذاری را دریافت کرد دیگر از مرحله استارت آپ گذشته است. برخی نیز معتقدند وقتی استارت آپ به یک شرکت و سازمان عمومی تبدیل شد یا به یک شرکت بزرگ تر پیوست دیگر از مرحله استارت آپی گذشته است.
این روزها این واژه را از زبان بسیاری از افراد درگیر کسب و کار می شنوید و شاید برایتان جالب باشد بدانید AirBnb، فیس بوک، و اوبر هم روزی یک استارت آپ محسوب می شدند.

بعد از پرداختن به معنی استارت آپ، باید به این نکته اشاره کرد استارت آپ ها اصول اساسی دارند که شامل موارد زیر است:

 

سریع راه اندازی می شوند

اخذ تصمیم و تغییر اولویت ها در این نوع کسب و کار به سرعت انجام می شود. رشد و گسترش کسب و کار در یک زمان محدود است و همه چیز در یک استارت آپ سریع اتفاق می افتد.

 

 

بنیانگذاران

علی رغم این که تیم، تاثیر قابل توجهی بر این نوع کسب و کار دارد، اما یک استارت آپ مخلوق بنیانگذارانش است که معمولا شامل یک یا سه نفر از افرادی است که در فعالیت های این کسب و کار نقش اساسی و کلیدی دارند. بنیانگذاران این نوع کسب و کار، ایده ای دارند که می خواهند با اجرای آن تغییراتی در یک بازار ایجاد کنند و متعهد هستند که این ایده را به انجام برسانند.

 

 

سرمایه گذاری

استارت آپ ها تمایل دارند که خودشان بر روی کسب و کار سرمایه گذاری کنند یا در برخی موارد سرمایه هایی از شرکا و سرمایه گذاران دیگر مانند شتابدهنده ها جذب کنند.

 

 

دیدگاه جهانی

یکی از تفاوت های کلیدی یک استارت آپ و یک کسب و کار کوچک در این است که استارت آپ، ایده ای دارد که می تواند در سطح جهانی به کار گرفته شده و بازاریابی شود. در مقابل، کسب و کارهای کوچک، به یک منطقه یا بازار خاص محدود هستند. این دلیل این نکته است که چرا بسیاری از استارتاپ ها سازمان های وابسته به فن آوری ای هستند که کالاها یا خدماتی را که فقط نیاز به اتصال اینترنت دارد ارائه می کنند.

 

 

محدودیت ها

از نظر منابع، اندازه و زمان ( یا ترکیبی از این سه) استارت آپ ها در مضیقه هستند.

 

 

جدید

در حالی که تعریف این نوع کسب و کار در طول زمان تغییر کرده است اما هنوز از این نوع کسب و کار با صفت جدید یاد می شود. به صورتی که عموما به کسب و کارها در اولین سال های خود (حداکثر تا ۵ سال) واژه استارت آپ اطلاق می شود.

 

 

حل مساله

یکی از مهمترین هدف های این نوع کسب و کار ،حل مساله ای است که از طریق کالا یا خدمت جدیدتر انجام می شود و اغلب اوقات به معنای انجام کار بدون داشتن مسیر مشخص و دستورالعمل واضح برای موفقیت نیز هست.

 

 

کسب و کار ثبت شده

در واقع این نوع کسب وکارها یک مرحله بالاتر از داشتن صرفا ایده روی کاغذ هستند.

 

 

فرهنگ تیمی

در حالی که هنوز بحث هایی درباره این که استارت آپ باید چند عضو داشته باشد وجود دارد اما همه موافق این مطلب هستند که صرف نظر از تعداد، همه اعضا در کنار هم تاثیر مستقیمی بر کسب و کار دارند.

 

عدم قطعیت و اطمینان

بیشتر زوایای این نوع کسب و کار ناشناخته است و اغلب امور مربوطه ممکن است به صورت روزانه تغییر کند. ریسک و شکست در ایجاد کسب و کار مهم است و باید توجه داشت بسیاری از ایده ها و مفاهیم به نتیجه می رسند و بسیاری از آنها شکست خواهند خورد.

پس با این حساب باید دیگر متوجه شده باشیم که یک استارت آپ چیست، معنی استارت آپ چیست؟ چه ویژگی هایی دارد؟

 

 

چگونگی راه اندازی استارت آپ

بعد از این که به این مسئله پرداختیم که استارت آپ چیست باید به این نکته اشاره کرد واقعیت این است که هیچ روش بهترینی برای راه اندازی استارتاپ وجود ندارد و بیشتر مانند یک پدیده آزمون و خطا می ماند که از صنعتی به صنعت دیگر متفاوت است و مهمتر این که همه چیز در طی زمان تغییر می کند.
بزرگترین اشتباه بیشتر کارآفرینان این است که فکر می کنند ایده آنها قرار است دنیا را متحول کند و در طول فرایند فکر کردن، فراموش می کنند که یک ایده خلاقانه استارت آپی فقط اولین گام است.
واقعیت دیگر این است که بازار امروزه کاملا اشباع شده است و انتظارات مشتریان تا حدی بالا رفته است که با انجام کارهای ساده نمی توان آنها را راضی کرد. به خصوص اگر ایده بدون هیچ برنامه اجرایی واضح و روشنی باشد محکوم به شکست است.
مراحل زیر کمک می کند دید روشنی از مراحل راه اندازی این نوع کسب وکار داشته باشید:

 

 

با یک ایده روشن شروع کن

برای شروع باید ایده کاملا روشنی از استارت آپ خود داشته باشید. توجه داشته باشید که ایده های بسیاری هستند که منحصر به فرد نیستند و لزوما ایده نباید تک باشد. بلکه باید نسخه بهتری از آنچه که هم اکنون در بازار ارائه می شود را برای مشتری فراهم کند تا بتواند موفق شود.
گوگل، اولین موتور جستجو نبود، فیس بوک هم اولین شبکه اجتماعی نبود بلکه آنها نسخه های بهتری از همتایان خود بودند. رمز موفقیت در این است.

 

 

بازار را تحلیل کن

بعد از آنکه ایده خود را ارائه کردی از خودت بپرس این ایده برای چه کسی است؟
باید خصوصیات مشتریان بالقوه خود اعم از سن، جنیست، وضعیت رابطه، درآمد، سرگرمی و… را مشخص کنی و در نظر بگیری.
بسیاری از اوقات، نیاز است تا شما بر روی مشتریان خود عمیق تر شوید و نیازها، مشکلات و امیدهای مشتری خود را شناسایی کنید تا بتوانید با کالا یا خدمت خود مشکلی از وی را حل کنید. با مشتریان خود پیرامون ایده تان صحبت و بازخوردهای لازم را از وی دریافت کنید.
این تمرین خوبی برای انتخاب بازار هدف و نزدیک شدن به مشتریان آن است.

 

منبع: وبلاگ پیدایش

https://peidaiesh.com/startup/%d8%a7%d8%b3%d8%aa%d8%a7%d8%b1%d8%aa_%d8%a2%d9%be/

  • پیدایش 313
  • ۰
  • ۰

کار در منزل همان چیزی است که نیاز دارید!

آیا کار در منزل یک و کسب درآمد مناسب یک رویاست؟ آیا برای کار کردن حتما به شرکت یا مغازه نیاز دارید؟ آیا نمی توان به کار در منزل به عنوان یک شغل مناسب نگاه کرد؟ جواب تمامی این سوالات یک کلمه است: خیر! امروزه بسیاری از افرادی که در اطراف خود می بینید به کار در منزل خود مشغولند و از این راه درآمد مناسبی نیز کسب می کنند.
طبق بررسی های پیدایش روزانه شرکت های زیادی اقدام به چاپ آگهی های استخدام کار در منزل می کنند تا به وسیله آن هم آزادی عمل بیشتری به کارکنان خود بدهند و هم هزینه های مربوط به تهیه یک مکان بزرگ برای گرد آوردن کارکنان را از لیست مخارج خود حذف کنند. این موضوع به خصوص در شهرهای بزرگ رشد بیشتری داشته است. برای مثال اگر در شهر تهران قدم بزنید ممکن نیست که با آگهی های کار در منزل تهران روبرو نشوید!
در این بین نقش استارتاپ ها چیست؟
شما می توانید از با راه اندازی استارتاپ و با استفاده از وسایل ارتباطی نظیر گوش های هوشمند و رایانه و با استفاده از بستر اینترنت از توانایی افرادی که دور از شما هستند استفاده کنید. می توانید سفارش های کاری از آن سوی مرز ها را قبول کنید و آن ها را در منزل خود در حالی که روی میز خود نشسته اید و چای می خورید انجام دهید!

مشاغل بسیاری هستند که برای توسعه آن ها نیاز به حضور فیزیکی افراد ندارید. اگر به دنبال راه اندازی یک استارتاپ هستید که به کارکنانش اجازه کار در منزل را بدهد لیست زیر را به شما پیشنهاد می کنیم:

 

نویسندگی

نویسندگی یکی از قدیمی ترین مشاغلی است که به صورت کار در منزل قابل اجراست. شما می تواند سایت خود را راه اندازی کنید یا اقدام به تولید یک مجله اینترنتی نمایید و با گرفتن تبلیغات کسب درآمد کنید. حتی می توانید سفارش تایپ مطالب دیگران را قبول کرده و در ازای آن پول دریافت کنید. تنها چیزی که برای این کار لازم دارید یک رایانه، اینترنت و کمی ذوق نویسندگی است. به منظور توسعه کار خود می توانید از افراد دیگری هم استفاده کنید و هر بخش از کار را به یک نفر بسپارید. تنها کافیست یک آگهی با عنوان استخدام کار در منزل طراحی کنید و آن را نشر دهید. خواهید دید که به سرعت افراد زیادی برای همکاری با شما داوطلب خواهند شد.

 

ویرایش و تصحیح متون

اگر در زمینه ویرایش متون مهارت دارید و یا از اصول و قواعد زبان سر در می آورید، می توانید به تصحیح متون به عنوان یک کار در منزل نگاه کنید. استارتاپ های زیادی در این زمینه فعالیت دارند و همواره نسبت به افرادی با توانایی های ذکر شده اعلام نیاز می کنند. اگر دوست ندارید برای دیگران کار کنید، کسب و کار خود را راه اندازی کنید. فقط به یاد داشته باشید که برای این کار نیاز به مطالعه و تمرین دارید.

 

بازاریابی

می توانید به راحتی با استفاده از تلفن و رایانه به بازاریابی محصول خود و دیگران بپردازید. برای سرویسی که می خواهید ارائه دهید وب سایتی آماده کنید و در شبکه های اجتماعی برای آن صفحه بسازید و با تماس های تلفنی دیگران را به استفاده از آن ترغیب کنید. امروزه تمامی شرکت های موفق به بازاریابی توجه ویژه دارند. پس از بابت سفارش کار احساس نگرانی نکنید.

 

ثبت داده

اگر سرعت دست بالایی دارید و می توانید ۶۰ کلمه و یا بیشتر در دقیقه تایپ کنید، یکی از پیشنهادات ما به شما ثبت داده است. شرکت ها اطلاعاتی را در اختیار شما قرار می دهند که باید آن ها را مکان مشخصی ثبت کنید. مثل بسیاری از موارد دیگر، اینجا هم فقط به رایانه و اینترنت احتیاج دارید.

 

دستیار مجازی

اگر سابقه خاصی در امور اجرایی و یا مدیریتی دارید، می توانید به عنوان دستیار مجازی به کار در منزل بپردازید. کافی است که اطلاعات خود را از طریق تلفن و یا اینترنت در اختیار متقاضیان قرار دهید. امروزه استارتاپ های زیادی در این زمینه فعال هستند. کار هایی مانند مشاوره کنکور، مشاوره حقوقی، مشاوره کاریابی و… از این قبیل مشاغل می باشند.

 

منشی تلفنی مجازی

منش های تلفنی مجازی که به صورت دورکاری فعالیت می کنند به اندازه آن دسته از منشیانی که در محل کار خود حاضر می شوند مشغله دارند. اما یک برتری بزرگ نسبت به آن ها دارند و آن این است که مسیر خانه تا محل کار را طی نمی کنند!

 

 

منبع: مقالات پیدایش

https://peidaiesh.com/startup/%d8%b1%d8%a7%d8%a8%d8%b7%d9%87-%d8%a7%d8%b3%d8%aa%d8%a7%d8%b1%d8%aa%d8%a7%d9%be-%d9%88-%da%a9%d8%a7%d8%b1-%d8%af%d8%b1-%d9%85%d9%86%d8%b2%d9%84/

  • پیدایش 313
  • ۰
  • ۰

پیشینه کسب و کار خانگی

از دیرباز، کسب و کار خانگی یکی از گزینه های افرادی بوده است که به دلایلی نمی توانستند و یا نمی خواستند در محیط خارج از منزل مشغول فعالیت شوند. افراد دارای کسب و کار خانگی بیشتر شامل زنان خانه دار و یا افرادی مانند مترجمان یا هنرمندان می شدند. آنها می توانستند از منزل خود کسب و کار خانگی پردرآمد یا شغل با درآمد متوسطی برای خود داشته باشند.

 

چرا کسب و کار اینترنتی؟

این روزها که یافتن شغل مناسب برای برخی از افراد سخت شده، و یا مانند گذشته سعی دارند بتوانند شغل و حرفه ای داشته باشند که بدون خارج شدن از منزل کسب و کار خانگی پردرآمد خودشان را داشته باشند کسب و کار اینترنتی بسیار مناسب است.

کسب و کار اینترنتی، امکان ایجاد کسب و کار خانگی پردرآمد را برای این افراد فراهم کرده است. بسیاری از افراد محصولات یا خدمات خود را از طریق اینترنت به فروش می رسانند و به جای آنکه به دنبال شغل بگردند و موقعیت های استخدامی را بررسی کنند و در فرایند طولانی استخدام و کاریابی بیافتند، سعی می کنند با ایجاد کسب و کار اینترنتی، شغل مخصوص به خود را داشته باشند.

 

کسب و کار خانگی پردرآمد و استارت آپ ها

برخی از این شغل ها و حرفه ها نیز در قالب استارت آپ شکل می گیرند. به گونه ای که کسب و کار خانگی پردرآمد به نوعی استارتاپ محسوب می شود. مخصوصا اگر بتواند با کمک تیمی متشکل از افراد خلاق و فعال اداره شود.

اگر در اطراف خود افرادی را سراغ دارید که کسب و کار خانگی خود را با راه اندازی یک کانال تلگرام یا با اداره یک صفحه اینستاگرام یا با مدیریت یک صفحه وب سایت مشغول فعالیت است او یک کسب و کار اینترنتی راه اندازی کرده است.

این افراد توانسته اند در بسیاری از موارد بدون نیاز به امکانات اولیه که در هر کسب و کار سنتی نیاز است، در کسب و کار اینترنتی خود با تکیه بر امکاناتی که اینترنت در اختیار آن ها قرار داده است مخصوصا شبکه های اجتماعی این روزها با این حجم محبوبیت، کسب و کار خانگی پردرآمد خود را راه اندازی، توسعه و مدیریت کنند.

پس احیانا اگر شما هم ایده جالب و خلاقانه ای برای راه اندازی یک استارت آپ جدید در ذهن دارید حتما به این موضوع توجه کنید که از مزیت ها و فواید راه اندازی یک کسب و کار اینترنتی غافل نشوید و آینده شغل خود را وصل به آینده روشن این نوع کسب و کارها که به نوعی برخی از آنها کسب و کار خانگی هم محسوب می شوند، کنید.

 

راه اندازی استارت آپ با کسب و کار اینترنتی 

 

حال چگونه می توان با راه اندازی کسب و کار اینترنتی شروع استارتاپ را رقم زد؟

 

• در قدم اول راه اندازی کسب و کار اینترنتی باید ایده خلاقانه، جدید و جذابی داشته باشید که بتواند به نیازهای بازار به نحو شایسته ای پاسخ دهد و مشکل و مساله ای از مسائل مشتریان بازار هدف را مرتفع سازد.

 

• پس از این مرحله باید به دنبال یک بستر مناسب و یا چندین بستر مناسب آنلاین برای راه اندازی کسب و کار خانگی پردرآمد خود که قرار استارت آپ شما را رقم بزند باشید.

پس اگر به جای آنکه قصد دارید انرژی خود را صرف اقناع کارفرما برای یافتن شغل و استخدام صرف کنید، روی راه اندازی کسب و کار اینترنتی خود فعالیت داشته باشید زمان و انرژی و بودجه مناسبی برای این کار اختصاص دهید تا با فوت و فن کسب و کار خانگی پردرآمد به صورت اینترنتی آشنا شوید.

 

• می توانید از کسانی هم که در حوزه مشابه شما به دنبال یافتن شغل هستند استفاده کنید و از آنها بخواهید به کسب و کار اینترنتی شما بپیوندند و بدین گونه با همکاری یک تیم توانمند، استارت کار را بزنید و استارتاپ خود را اگر مایل بودید در قالب یک کسب و کار خانگی پردرآمد راه اندازی کنید.

 

• برای راه اندازی کسب و کار خانگی خود در قالب اینترنت، از آموزش کسب و کار اینترنتی غفلت نکنید و به تجارب کسانی که قبل از شما وارد این حوزه شده اند توجه ویژه داشته باشید تا بتوانید با مطالعه و بررسی تجربه های پیشینیان راه ها و روش های درست تر را با سرعت بهتری بیابید و بر روی آنها متمرکز شوید. در این صورت است که می توانید برای خود کسب و کار خانگی پردرآمد ی داشته باشید و از مزایای کسب و کار خانگی بهره مند شوید.

 

استفاده از مزیت های کسب و کار اینترنتی برای بهبود استارت آپ

در همه مراحل می توانید از مزیت های کسب و کار های اینترنتی و دریافت بازخورد از مشتریان استفاده کنید.

به گونه ای که هم می توانید با مراجع به جوامع آنلاین جایی که مشتریان بالقوه شما حضور دارند حتی برای یافتن ایده هم بهره بگیرید و کشف کنید که مشتریان بالقوه بازار هدف کالا یا خدمات شما هم اکنون بیشتر به چه چیزی نیاز دارند.

این گرفتن بازخورد می تواند در تمام مراحل به کمک استارت آپ و مدیریت و تیم دست اندرکار آن بیاید و در کسب نتیجه مطلوب تر استارت آپ و آینده کاری وی را کمک کند تا به سمت بهبود و پیشرفت حرکت کند و دقیقا منطبق بر خواست ها و نیازهای در حال تغییر مشتریان هدف باشد.

 

منبع: مقالات پیدایش

 

https://peidaiesh.com/startup/%da%a9%d8%b3%d8%a8-%d9%88-%da%a9%d8%a7%d8%b1-%d8%ae%d8%a7%d9%86%da%af%db%8c/

 

 

  • پیدایش 313