اشتباه رایج استارتاپ ها که پیش از جذب سرمایه مرتکب می شوند

آیا برای پیشبرد اهداف خود در استارتاپ، قصد افزایش سرمایه دارید و در رابطه با نحوه دریافت آن دچار سردرگمی شده‌اید؟ آنچه باید بدانید این است که در زمینه جذب سرمایه هر تصمیمی بگیرید؛ تاثیر مستقیم بر آینده استارتاپ شما خواهد داشت. بنابر این برنامه‌ریزی جهت اخذ سرمایه، از لحظه اول بسیار مهم است. اما امکان تصمیم‌گیری نادرست در این زمینه بسیار بالا است و بسیاری از بنیانگذاران استارتاپ ها چنین خطاهایی را مرتکب می‌شوند. با ما همراه باشید تا 4 اشتباه رایجی که بنیانگذاران استارتاپ‌ها پیش از اخذ سرمایه انجام می‌دهند را مورد بررسی قرار دهیم.

 

 

 

اشتباهات رایج پیش از دریافت سرمایه در استارتاپ ها

 

1. عدم برخورداری از آمادگی لازم

بزرگ‌ترین خطایی که استارتاپ‌ها مرتکب می‌شوند؛ عدم فراهم کردن زمینه لازم جهت دریافت بودجه است. صاحبان استارتاپ‌ها پیش از جذب سرمایه باید این سوال از خود بپرسند که تا چه حد قصد توسعه شرکت خود را دارم و در چه بازه زمانی باید به این هدف دست پیدا کنم؟
به طوری که در زمینه‌های زیر باید برنامه‌ریزی و آمادگی داشته‌باشید:
• چه میزان سرمایه را باید دریافت کرد؟
• سرمایه دریافت شده در چه زمینه‌ای هزینه می‌شود؟
• سرمایه دریافت شده در چه بازه زمانی قابلیت تامین هزینه‌ها را خواهد داشت؟

بنابراین پیش از دریافت سرمایه، هزینه‌های پروژه‌ای که در دست دارید را برآورد کنید. سپس بودجه‌ای متناسب با نیازهای خود تهیه کنید. نکته مهم دیگر، تخمین درآمد است. گردش مالی در شرکت خود را در بازه‌های زمانی یک ماهه، یک ساله و دو ساله تجزیه و تحلیل کنید. به کمک این تجزیه و تحلیل دوره‌ای متوجه خواهید شد که در چه زمانی کسب و کار شما دوباره به سرمایه نیاز پیدا خواهد کرد. در نتیجه به منظور دریافت بودجه تصمیمات لازم را به درستی اتخاذ می‌کنید.
 

 

2. عدم آشنایی با گزینه های تامین مالی

آنچه در حال حاضر در رابطه با استارتاپ‌ها صادق است؛ وجود گزینه‌های متنوع تامین منابع مالی است. خبر بد این است که فراوانی گزینه‌ها برای صاحبان این کسب و کارها دردسرساز است. بنابراین پیش از اقدام جهت دریافت سرمایه، با اصول اولیه حقوق صاحبان سرمایه و نحوه تامین مالی آشنا شوید. این یک نکته مهم جهت دستیابی به هدف است. کارشناسان ما در شتابدهنده تریگ آپ می توانند در این زمینه شما را آگاه سازند و شما می توانید پیشنهادات آنها را مورد ارزیابی قرار دهید و از آنها مشاوره بگیرید.
دریافت سرمایه برای استارتاپ‌ها از طریق چندین روش امکان‌پذیر است:
• دوستان و خانواده
• سرمایه گذاری ریسک پذیر
• شتابدهنده ها

دریافت سرمایه از طریق سرمایه‌گذاران و شتابدهنده ها، نسبت به دریافت وام از ریسک کمتری برخوردار است. زیرا آنها در سود و ضرر با شما شریک هستند اما وام دهندگان تنها به سود وام خود فکر می‌کنند و در ضررهای احتمالی در کنار شما نخواهند بود. نکته منفی که شاید در برخی از سرمایه‌گذاران صورت گیرد؛ اختیاراتی است که آنها در کسب و کار شما تصاحب می کنند که این امر ممکن است در دراز مدت برای شما گران تمام شود. ولی در شتابدهنده ها این اختیارات به حداقل ممکن رسیده است. بنابراین پیش از دریافت سرمایه، در رابطه با تمامی جنبه های گوناگون جذب سرمایه تحقیق کنید و پس از ارزیابی مشخص کنید کدام یک از روش‌های مطرح شده جهت تامین بودجه، در طولانی مدت برای شما مناسب‌تر خواهد بود.

 

3. عدم برخورداری از ابزار مناسب

سه بخش مهم همچون امور مالی، امور کسب و کار و بازاریابی برای کسب وکارهای نوپا وجود دارد. جهت آشنایی شما در ادامه هر یک را بصورت کلی بررسی می‌کنیم.
 

امور مالی

استارتاپ‌ها پیش از اخذ سرمایه باید سود، زیان، گردش مالی و ترازنامه شرکت خود را به دقت بررسی کنند. به کمک این بررسی، فرضیات و پیش بینی‌های مالی دقیق را ایجاد می‌کنید. البته شرکت‌های تاسیس‌ شده نیازی به پیش‌بینی امور مالی خود ندارند؛ چرا که پیش‌تر فرایند مربوط به آن را انجام داده‌اند. اما پیش‌بینی مالی برای استارتاپ‌ها بسیار حائز اهمیت و ابزار تسریع کننده جهت رسیدن به موفقیت است. سرمایه‌گذاران پیش از اخذ تصمیم مایل هستند که معیارهای مالی عامل موفقیت در کسب و کار شما را بسنجند.
 

امور کسب و کار

کسب و کارهای نوپا به یک سند طرح کسب و کار (بیزینس پلن) مختصر و قابل اتکا نیاز دارند. این خلاصه یک سند چند صفحه‌ای است که در اختیار سرمایه‌گذاران با پتانسیل بالا قرار خواهد گرفت. بسیاری از سرمایه گذاران ریسک پذیر تنها به طرح کسب و کار شما اهمیت می‌دهند. چنانچه اگر این طرح به درستی توصیف شود؛ احتمال اینکه این افراد تحت تاثیر قرار گیرند؛ بالا می‌رود.
 

بازاریابی

بازاریابی کلید موفقیت کسب و کار شما خواهد بود. چنانچه بازاریابی در کسب وکارهای نوپا به درستی و طبق اصول انجام شود؛ احتمال دریافت گزینه‌های مناسب جهت سرمایه گذاری، به طور چشم‌گیری افزایش پیدا خواهد کرد. بنابراین جهت دستیابی به قله موفقیت، آماده‌کردن ابزارهای لازم بسیار مهم است. به طوری که عدم آمادگی در این زمینه از دیگر اشتباهاتی است که استارتاپ‌ها پیش از جذب سرمایه مرتکب می‌شوند.

4. نداشتن دلایل قانع کننده برای جذب سرمایه

نکته مهم در جذب سرمایه این است که دلیل نیاز کسب و کار خود به سرمایه را بدانید. تشخیص دلیل نیاز به سرمایه نقش مهمی در نحوه تامین آن خواهد داشت. برخی از دلایل نیاز به سرمایه عبارت است از:
• نیاز به استخدام کارمندان جدید
• افزایش هزینه‌های بازاریابی
• بهبود تکنولوژی
• جابه جایی به فضایی بزرگ‌تر یا احداث مکان جدید برای شرکت
• خرید تجهیزات
• فراهم کردن زیرساخت ها یا مواد اولیه لازم جهت توسعه محصول یا افزایش تولید

نکته حائز اهمیت، برنامه ریزی صحیح و برآورد دقیق سرمایه مورد نیاز جهت توسعه کسب و کار است. هنگامی که این اتفاق رخ دهد؛ ریسک جذب سرمایه به طور چشم‌گیری کاهش پیدا خواهد کرد. عدم دریافت راهنمایی و مشاوره حرفه‌ای نیز از دیگر اشتباهاتی است که صاحبان کسب و کار مرتکب می‌شوند. هنگامی که صحبت از تامین سرمایه برای استارتاپ می‌شود؛ وجود یک تفکر استراتژیک الزامی است. بنابراین از متخصصان مالی کمک بخواهید و اطلاعات لازم را از منتورهای حرفه‌ای که در شتابدهنده تریگ آپ در کنار شما هستند دریافت کنید.

 

منبع:

https://trigup.com/mistake-startups/

استارتاپ اجتماعی

یکی از انواع استارتاپ ها در جهان، استارتاپ اجتماعی است که هرچه در جهان نمونه های موفق آن زیاد است، نمونه های موفق آن در ایران انگشت شمار است. ایران از نظر استارتاپ در وضعیت مطلوب و رو به رشدی قرار دارد، اما از نظر استارتاپ های اجتماعی و بخصوص تجارت های غیر انتفاعی که نیازمند حمایت دولت یا خیرین باشد، هنوز در ابتدای راه قرار دارد.

با توجه به آسیب های موجود در جامعه و همچنین با توجه به نیازهای بسیار گسترده در ابعاد اجتماعی، پتانسیل ظهور و رشد انواع استارتاپ اجتماعی در آینده بسیار احساس می شود. به همین خاطر در این مقاله نگاهی به جنبه های مختلف این نوع استارتاپ و نمونه های موفق آن خواهیم داشت.

 استارتاپ اجتماعی چیست؟

به کسب و کارهایی که با هدف ارائه خدمات به جامعه یا حل یک مشکل و معضل اجتماعی و با نگرش و رویکردی نوآورانه ایجاد شده باشد، استارتاپ اجتماعی گویند. به گفته محمد البرادعی، برنده مصری جایزه صلح نوبل، یک کسب و کار اجتماعی با سه ویژگی اصلی شناخته می شود:

1. خودگردان باشد.
2. متمرکز بر خدمات اجتماعی باشد.
3. تمام درآمدهای آن پس از کسر هزینه ها، صرف توسعه سازمان شود.

ساز و کار استارتاپ های اجتماعی با موسسات خیریه متفاوت است. اصلی ترین تفاوت آن ها در دیدگاه اساسی این موسسات است. در استارتاپ اجتماعی برعکس موسسات خیریه دیدگاهی ترحم انگیز برای کاربران وجود ندارد و هدف ایجاد آن نیز کمک مستقیم به دیگران نیست. اصلی ترین هدف راه اندازی یک استارتاپ اجتماعی، ایجاد بستر مناسب برای رشد دیگران و همچنین خلق شرایط مناسب جهت ارتقاء سطح کیفی زندگی است. هرچند که بسیاری از طرح های اجرا شده اجتماعی منبعی برای درآمد نیز دارند؛ اما هدف اصلی کسب و کارهای اجتماعی کسب سود نیست. هدف اصلی، تنها حل مشکلات و معضلات زندگی اجتماعی مردم و کمک برای بالا بردن سطح کیفی زندگی است.

توجه اصلی استارتاپ های اجتماعی حول محور های زیر است:

• بهداشت جسمی و روانی
• سلامت
• محیط زیست
• آموزش
• مشاوره
• اشتغال و فقر
• و…

استارتاپ هایی که بر روی مسائل و مشکلات اجتماعی تمرکز دارند، هیچکدام با هدف کسب درآمد روی کار نمی‌آیند. امروزه در جهان، تعداد استارتاپ های اجتماعی رو به فزونی گذاشته و تقریباً برای همه معضلات اجتماعی استارتاپ موفقی طراحی شده است. شاید امروزه بزرگ ترین مشکل اجتماعی در جهان، عدم دسترسی و عدم آگاهی مردم به استارتاپ های اجتماعی است که البته برای همین منظور هم در آمریکا استارتاپ هایی راه اندازی شده است! استارتاپی که به افراد کمک می کند استارتاپ های مورد نظر خود را به سادگی پیدا کنند!

امروزه هستند افراد خلاقی که دغدغه های اجتماعی بزرگ دارند و هیچ چیز برای آن ها مهم تر از حل آن مشکلات نیست. همچنین سرمایه گذارانی نیز وجود دارند که برای رفع آن دغدغه ها از جان خویش مایه می گذارند. بسیاری از افراد ثروتمند جهان امروزه بیشتر درآمد و انرژی خود را صرف راه اندازی استارتاپ های اجتماعی می کنند. به عنوان مثال بیل گیتس و همسرش سالیان سال است که مشغول ایجاد بستر های رشد و تامین نیازهای اساسی در کشور های غیر توسعه یافته هستند. یا مثلا مارک زاکربرگ موسس فیس بوک که چند سالی است بر روی پروژه ای بلند پروازانه برای دادن اینترنت رایگان به مناطق دورافتاده جهان به وسیله هواپیماهای بدون سرنشینی موسوم به Aquila کار می کند تا از این طریق بتواند به آرزوی همیشگی خود یعنی ارتباط تمام مردم دنیا با یکدیگر جامه ی عمل بپوشاند. در ایران نیز کارآفرینی های بسیاری در جهت رفع مسائل اجتماعی انجام پذیرفته؛ اما اینکه چه تعداد از این کارآفرینی ها یک استارتاپ موفق بوده اند، چیزی است که در ادامه بیشتر درباره آن صحبت خواهیم نمود.

به هر حال امروزه جهان نیاز بیشتری به چنین ایده های اجتماعی دارد که استارتاپ هایی با اهداف غیر انتفاعی ایجاد نمایند. در ادامه برخی استارتاپ های موفق در ایران را به شما معرفی خواهیم نمود.

 

منبع:

https://paradisehub.ir/social-startup/

مشاغل استارتاپ در ایران

​

استارتاپ ها از جمله جذاب ترین مشاغل حال و حاضر جهان هستند. فضای حاکم بر محیط استارتاپ ها و وجود نوآوری در ارائه خدمات و یا تولید محصولات، باعث می شود بسیاری از افراد علاقه مند ایجاد یک کسب و کار استارتاپی و یا مشتاق کار در این فضا ها باشند. در چند سال اخیر با رشد و توسعه تکنولوژی در ایران و فراگیری استفاده از اینترنت و تلفن های هوشمند، بیش از هر زمان دیگری شاهد ظهور و رشد استارتاپ های نوآورانه و موفق در ایران بوده ایم و پیش بینی می شود هنوز یک موج بسیار بزرگ از ظهور مشاغل استارتاپی در راه باشد.

اما وضعیت مشاغل استارتاپی در ایران چگونه است؟ میزان ضریب موفقیت آن ها به چه صورت است؟ بهترین استارتاپ های ایرانی در زمینه های مختلف کدامند؟ مباحثی که در این مقاله به آن ها پرداخته می شود همگی پیرامون تاریخچه استارتاپ در ایران و وضعیت موفق ترین آن ها در حال حاضر است.

​

تاریخچه استارتاپ در ایران

در تمامی تعریف هایی که از استارتاپ در جهان وجود دارد، موارد مشترکی مانند نوآور بودن کسب و کار و ارائه دادن راهکاری تازه برای حل یک مشکل مهم، مشترک است. برخلاف بسیاری که معتقدند استارتاپ ها لزوماً بر پایه تکنولوژی و اینترنت استوارند، استارتاپ می تواند مسیر خود را تنها با یک خلاقیت بکر و بدون نیاز به تکنولوژی های نوظهور طی کند. شاید این سوتفاهم به دلیل تاریخچه واژه استارتاپ در دنیا ایجاد شده باشد؛ چرا که واژه استارتاپ از دل سیلیکون ولی آمریکا و پس از ظهور شرکت های آن در جهان شکل گرفت و از سال 1911 تا بحال در جهان در حال گسترش است. شرکت هایی مانند IBM یا AT&T یا گوگل در زمره نخستین مشاغل استارتاپ مشهور در جهان بوده اند که موفق شدند استارتاپ را به شکل امروزی در جهان مطرح نمایند.

در ایران اما کسب و کار های استارتاپی پیش از خود واژه استارتاپ وارد میدان شد! پس از جنگ و در ابتدای دهه ۷۰ بود که به دلیل نیاز بالا به غذا و مواد کشاورزی، شرکت هایی در زمینه بیوتکنولوژی وارد عرصه شدند و موفق شدند اصلاحاتی بر روی برخی ویژگی های گیاهان ایجاد نمایند. یا شرکتی مانند مرکز صنایع نوین که در زمینه سرمایه گذاری برروی ایده های تازه فعالیت داشت. این ها جزو نخستین استارتاپ هایی بودند که بدون بستر های آنلاین در دهه های ۷۰ و ۸۰ در اوج محدودیت ها فعالیت کرده و بستر استارتاپ های مدرن را در ایران فراهم نمودند.

نخستین استارتاپ های مدرن ایران شرکت هایی مانند دیجیکالا (از سال ۲۰۰۶) یا آپارات (از سال ۲۰۱۰) یا تخفیفان (از سال ۲۰۱۱) و… بوده اند که با اتکا به اینترنتی که دیگر از نیمه دوم دهه هشتاد و آغاز دهه نود در ایران فراگیر شده بود، بهترین ایده های استارتاپی را در ایران به ثمر نشاندند و در فهرست موفق ترین استارتاپ های ایران قرار گرفتند.

احتمال موفقیت استارتاپ در ایران

یکی از دلایلی که باعث می شود بسیاری از ایده ها در حد ایده باقی بمانند، ترس از شکست است. درباره مشاغل استارتاپی مخصوصاً این ترس می تواند جدی تر نیز باشد، چرا که یکی از ویژگی های ذاتی مشاغل استارتاپ این است که مرحله به مرحله رشد می کنند و سپس به مرحله اوج خود نزدیک می شوند و در هر گام نیز احتمال شکست وجود دارد. این احتمال با برخی محدودیت ها و یا فراهم نبودن بستر در ایران می تواند برای بسیاری از جوانان خلاق و ایده پرداز وحشت آور باشد و باعث شود که پیش از شروع کار، نا امید شده و ایده خود را به کلی از یاد ببرند.

آماری که از وضعیت موفقیت و شکست یک کسب و کار نوپا در سطح جهانی به دست آمده، نشان می دهد که یک شرکت و یا واحد تجاری تازه تاسیس، احتمال زیادی برای شکست خوردن دارد. طبق آمار جهانی از هر ۱۰۰ کسب و کاری که آغاز به کار می کنند، ۹۰ تای آن ها در یک سال اول از میدان خارج می شوند و ۹ تای دیگر آن نیز تا پیش از پنج سالگی کسب و کار، دست از تلاش می کشند. این آمار در ایران نیز همین وضعیت را دارد و درباره استارتاپ ها نیز از این قاعده چیزی تغییر نخواهد کرد! بنابراین اگر انسان سخت کوشی و تلاش و ممارست و جنگیدن نیستید، بهتر است ایده خود را به یک طرح اولیه تبدیل کرده و آن را به شرکت های فعال بفروشید… اما اگر می توانید به سختی تلاش کنید و خود را در تلاطم ها امیدوار نگهدارید، آن وقت راه اندازی مشاغل استارتاپ می تواند برای شما میسر باشد.

در طی این مسیر، ویژگی ها و مسائلی وجود دارند که می توانند احتمال موفقیت استارتاپ شما را افزایش دهند. مسائلی که احتمال موفقیت استارتاپ شما را بالا می برند این ها هستند:

• داشتن ایده بکر و عالی
• مشکل گشا بودن ایده برای جامعه
• نیاز سنجی صحیح بازار هدف
• ایجاد یک طرح اولیه یا محصول نمونه به عالی ترین شکل
• مطالعه مسیر موفقیت استارتاپ های موفق
• مطالعه درباره چگونگی مدیریت و رهبری یک استارتاپ
• افزایش مهارت های ارتباطی و بازار سازی
• سخت کوشی و تلاش بی وقفه
• با انگیزه بودن و انگیزه بخشیدن به تیم
• تلاش برای جذب سرمایه گذار
• پشتکار، ممارست، تکرار و هر چیزی به همین معنا!

 

مشاغل استارتاپ موفق در ایران

ایران با بیش از ۸۰ میلیون نفر جمعیت، از منظر آمار استارتاپ در میان ۱۸۸ کشور جهان، در رتبه ۴۰ قرار دارد و این به معنای این است که هنوز جای رشد این آمار وجود دارد. در حال حاضر تنها ۱۸ درصد استارتاپ های ایرانی بالای ۲ سال عمر دارند و حدود ۴ درصد آن ها استارتاپ هایی بالغ محسوب می شوند. در حال حاضر هزاران استارتاپ فعال در بیش از ۹۰ زمینه مختلف در ایران مشغول فعالیت هستند که حدود یک سوم آن ها بازار استانی و دو سوم آن ها بازار ملی یا بین المللی دارند. موفق ترین این مشاغل استارتاپ در حال حاضر شرکت های دیجیکالا، بامیلو، دیوار، اسنپ، آپارات، آپ (آسان پرداخت)، شیپور، تپسی، بامیلو، تخفیفان، کجارو، ریحون، فیلیمو، کافه بازار، چارخونه و… هستند.

 

منبع:

https://paradisehub.ir/startup-jobs-in-iran/

​

چرا نباید استارتاپ ویکند شرکت کنیم؟

به لطف دیجی کالا و اسنپ و تپسی و صدالبته حمایت های بی دریغ دست اندرکاران برای آزار و اذیت استارتاپ ها، این پدیده های نسبتا نوظهور بحث داغ این روز ها هستن. به لطف داغ شدن این مبحث، شاهد به وجود اومدن موج استارتاپ ویکند ها هستیم و خداروشکر تقریبا هر آخر هفته، حداقل تو یه نقطه این از این مرز و بوم شاهد برگزاری یه استارتاپ ویکند هستیم.
متاسفانه مثل بیشتر پدیده هایی که وارد ایران شدن، فرهنگ و دانش در مورد استارتاپ ویکند ها هم پشت درهای گمرک گیر کرد و وارد ایران نشد.

دوست دارم با هم یه مروری روی این پدیده داشته باشیم و در انتها به نتیجه برسیم که آیا باید استارتاپ ویکند شرکت کرد یا نه؟

اگر از اطرافیانتون بپرسین که استارتاپ ویکند چیه، بعید میدونم جوابی غیر از "یه جایی که ایدتو مطرح میکنی، تیم پیدا میکنی و روی ایدت کار میکنی.در نهایت هم برای داورا ارائه میدی" بگیرین. نکته جالب اینجاست که این جمله بهترین جوابی بوده که تا الان گرفتم!!

بیاین تعریف اصلی استارتاپ ویکند رو بخونیم و جز به جز بررسیش کنیم

استارتاپ ویکند یک رویداد آموزشی-تجربی در سراسر دنیاست که در ۳ روز متوالی (در انتهای هفته) بر‌گزار می‌گردد. در این برنامه شرکت کنندگان پر انگیزه‌ای شامل برنامه نویسان، مدیران تجاری، عاشقان استارتاپ، بازاریاب‌ها و طراحان گرافیک گرد هم می‌آیند تا طی ۵۴ ساعت ایده هایشان را مطرح کنند، گروه تشکیل بدهند و هر گروه ایده‌ای را اجرا کند.

خب، این تعریف رو عینا از ویکی پدیا کپی کردم. بخش اول این تعریف، ماهیت این رویداد رو تعریف میکنه. این رویداد یه مسابقه نیست که برای اول شدن تلاش کنیم. این رویداد آموزشیه و قدم اول برای کسایی که با دنیای کسب و کار آشنایی ندارن و میخوان به اون دنیا وارد شن. برای مثال همین الان که این یادداشت رو مینویسم کنار تیمی نشستم که با هم تو یه استارتاپ ویکند شرکت کردیم. ما اول شدیم و اونا هفتم. اما اونا چند ماه زودتر از ما کسب و کارشون رو راه انداختن و وارد چرخه پیش شتابدهی آواتک شدن. نتیجه ای که به شخصه از این ماجرا گرفتم اینه که تیمی که از نظر داورا هفتمه، از نظر آواتک اونقدر ارزش داشته که وارد چرخه پیش شتابدهیش بشه. میخوام بگم نظر داورا نظر شخصی خودشونه و لزوما نشون دهنده موفقیت یا شکست یه کسب و کار نیست. پس دنبال مقام توی رویداد نباشید

در ادامه داره مشخصا میگه در طی سه روز و در آخر هفته برگزار میشه. شاید باورتون نشه ولی در حال حاضر رویدادهایی داره توی ایران برگزار میشه که 2 روزه اند یا اول هفته برگزار میشن (ما عادت داریم با همیشه با خلاقیت مثال زدنیمون بومی سازی (بخونید تخریب) انجام بدیم)

بخش سوم شرکت کننده هارو معرفی میکنه و یه پیام مخفی درونش هست. استارتاپ وبسایت نیست. استارتاپ اپلیکیشن نیست. استارتاپ یه کسب و کاره. و یه کسب و کار علاوه بر برنامه نویس، به مدیر نیاز داره. به بازاریاب نیاز داره. به گرافیست نیاز داره.

بخش بعدی به نظرم مهمترین بخش یه استارتاپ ویکنده. بعد از مطرح شدن ایده ها ارزشمند ترین بخش استارتاپ ویکند یعنی آشنا شدن با آدما و تیم سازی و به طور کلی گسترش نتورک شروع میشه.

آخرین بخش که از قضا مشکل ترین بخش هم هست، بخش اجرای کاره و منظور از اجرا، کار کردن روی ایده و کامل کردن بوم نیست. بلکه پایه ریزی بیزنس مدلیه که بشه یه کسب و کار رو بر مبنای اون جلو برد. و مهمتر از اون، راه اندازی کسب و کاره.

نکته ای که کمتر توی استارتاپ ویکند میشنوید اینه که خروجی یک استارتاپ ویکند نه تیم های برتر هستن نه جایزه مالی آخرش و نه حمایت هایی که بهتون قول میدن(و البته جدیدا مد شده که قول داده میشه و بهش عمل نمیشه. دوس دارم اسمش رو بذارم قول های رو استیجی، چون جو روی سن باعث میشه افراد قول های بزرگی به تیم های شرکت کننده بدن و بعد از پایین اومدن تازه متوجه عمق حرفی که زدن میشن). خروجی استارتاپ ویکند، استارتاپ ها هستن. خیلی دلم میخواست مفصل توضیح بدم راجب استارتاپ ها ولی خب متن خیلی طولانی میشه و فقط بسنده میکنم به یه تعریف ساده:

استارتاپ ها شرکت هایی هستن که تشکیل شدن تا یه بیزنس مدل نوآورانه رو تست کنن و ببینن آیا جواب میده یا نه

پس بنابراین خروجی اصلی یه استارتاپ ویکند یه شرکته. یعنی تو بدترین حالت باید به تعداد تیم های اون رویداد، شرکت (نه به معنای شرکت ثبت شده، منظورم کسب و کاره) ایجاد شه. اما اتفاقی که میفته چیه؟ کسایی که تو این رویداد شرکت میکنن تمام تلاششون رو میکنن که توی رویداد اول بشن و جایزه رو بگیرن!! و بعد از تموم شدن رویداد هم هرکدوم مسیر خودشون رو میرن چون با دید راه اندازی یه کسب و کار وارد این رویداد نشدن وحتی گاهی قصد راه اندازی یه کسب و کار رو هم ندارن!!
حتی به چشم دیدم که تیمی توی استارتاپ ویکند رتبه دوم رو بدست آورد و سر تقسیم جایزه مالی رویداد با هم دعواشون شد و از هم جدا شدن!!

تمام این موارد ناشی از کمبود آموزش های لازم برای تیم هاست که اولا بدونن در انتهای رویداد قرار نیست دنیا عوض شه یا قرار نیست میلیاردر شن. اما آخر رویداد اتفاق مهمی قراره توی زندگیشون بیفته و اون اتفاق اینه که اونها با تعدادی آدم آشنا شدن که میتونه آیندشون رو کاملا تغییر بده
دوما قراره کسب و کار خودشون رو راه بندازن و تمام آموزش هایی که دیدن قدم اول برای راه اندازی کسب و کار خودشونه و ادامه مسیر با خودشونه.

جا داره از همین تریبون یه انتقادی داشته باشم نسبت به اون افرادی که با افتخار میگن من تا حالا 10-15 تا استارتاپ ویکند شرکت کردم. خب اگر قرار بود اتفاقی تو زندگی این فرد بیفته با همون استارتاپ ویکند اول می­افتاد. شرکت کردن توی تعداد زیادی استارتاپ ویکند افتخار نیست. نشونه عدم توانایی این فرد در راه اندازی یه کسب وکاره.

 

 

خب پس بیایم یه جمع بندی داشته باشیم. استارتاپ ویکند یه رویداد آموزشیه. یعنی اونجا شما آموزش های اولیه برای راه اندازی یه کسب و کار رو میبینین. در استارتاپ ویکند شما با افراد مختلف اشنا میشید (افراد عادی و یا منتور و...) و نتورک خودتون رو بزرگ میکنید و در نهایت تیمی تشکیل میشه که قراره یه کسب و کار رو ایجاد کنن.
بنابه توضیحات بالا اگر نظر شخصیمو بخواید، در صورتی که دنبال راه اندازی یه کسب و کار هستید و با الفبای این مسیر آشنایی ندارید استارتاپ ویکند میتونه رویدادی باشه که زندگیتون به قبل و بعد از شرکت در اون تقسیم بشه (مثل من) اما در غیر این صورت رویدادهای دیگه ای هستند که با هزینه خیلی کمتر بتونین هرچیزی که تو یه استارتاپ ویکند دنبالش میگردید(نتورک،حمایت و....) اونجا پیدا کنید.
حالا قضاوت با شماست که چه زمانی رو انتخاب کنید که توی یه استارتاپ ویکند شرکت کنین.

 

منبع:

https://virgool.io/@kolah_siaah/why-no-startup-weekend-ijmiko8kfmpr

بهترین ایده های کارآفرینی با سرمایه کم کدامند

​

آیا مشاغلی وجود دارند که بتوان با سرمایه کم راه‌اندازی کرد؟ امروزه با توجه به پیشرفت تکنولوژی امکان کارآفرینی با سرمایه کم وجود دارد. شتاب دهنده گذر قصد دارد تا شما را با کسب‌و‌کار با سرمایه کم آشنا کند. برای کارآفرینی علاوه بر سرمایه اولیه، داشتن ذهنی خلاق و تلاش پی در پی منجر به رسیدن به یک کسب و کار موفق و پر سود می‌گردد.

 

چه مشاغلی را می توان با سرمایه کم ایجاد کرد؟

 

در ابتدا باید بدانید که کارآفرینی با سرمایه کم شدنی است و مهم‌ترین سرمایه، ایده شماست.

برای کارآفرینی با سرمایه کم ابتدا باید یک ایده کسب‌و‌کاری پر سود پیدا کنید، سپس اعتبار ایده خود را بسنجید. همچنین وجود یک شریک پرتلاش به شما کمک خواهد کرد که علاوه بر راحت‌تر شدن امور، سرمایه گذاران به سمت کسب‌و‌کار شما جذب شوند؛ زیرا سرمایه گذاران ترجیح می‌دهند که از یک گروه حمایت کنند نه یک فرد. پس از آنکه تصمیم به عمل گرفتید، سرمایه مورد نیاز خود را تهیه کنید و مقدمات کسب و کار خود را بچینید. موفقیت با تلاش مستمر در دستان شماست.

 

​

 

 

کسب و کار اینترنتی با سرمایه کم

 

• فروش اینترنتی

امروزه دسترسی سریع و راحت به اینترنت باعث شده است که بتوان با کم‌ترین سرمایه، کسب درآمد کرد. ایجاد یک فروشگاه اینترنتی کوچک به سرمایه اندکی نیازمند است. محصولاتی مانند تابلوهای تزیینی، زیورآلات، عروسک‌های دست‌ساز و ... را می‌توان با سرمایه‌ای اندک تولید یا تهیه نمود و در فروشگاه اینترنتی به فروش رساند. همچنین می‌توانید محصولات فروشگاه‌های دیگر با ایجاد یک همکاری به فروش برسانید.

 

• مشاوره اینترنتی

آیا شما در زمینه خاصی تخصص دارید؟ اگر پاسخ شما به این سوال مثبت است پس می‌توانید به سرعت و با کمترین سرمایه، کسب و کار خود را ایجاد کنید. فقط کافی است در فضاهای مجازی مرتبط ثبت نام کرده و به مشاوره افراد مورد نیاز تخصص شما بپردازید.

 

• تولید محتوا

گسترش شبکه‌های اجتماعی نیازمند تولید کننده‌های محتوا است و می‌توان گفت که در هر کسب‌و‌کاری حرف اول را می‌زند. تولید محتوا یک گزینه کم‌هزینه می‌باشد که با تهیه یک سیستم برای تولید محتوا و ایجاد یک ارتباط اینترنتی میسر است.

 

• طراحی گرافیکی

اگر توانایی انجام کارهای گرافیکی را دارید یا در حال یادگرفتن آن هستید، باید بدانید که افراد زیادی برای کسب و کار خود نیازمند تخصص شما هستند. طراحی لوگو، طراحی گرافیکی، تولید موشن گرافیک و ... کارهایی است که شما میتوانید برای سایر کسب‌و‌کارها انجام دهید. همچنین طراحی گرافیک به عنوان شغل دوم نیز به شما کمک می‌کند تا در کنار شغل اصلی خود، کسب در آمد کنید.

 

• مدیریت شبکه های اجتماعی

امروزه هر کسب و کاری در فضاهای مجازی یک صفحه برای معرفی خود و ارتباط با مشتریان خود دارد. معمولا در این کسب و کارهای افرادی را به عنوان مدیر شبکه های اجتماعی خود استخدام می کنند تا علاوه بر معرفی محصول، با مشتریان ارتباط برقرار کنند و بازخوردها، انتقادات و پیشنهادات آنها را دریافت کنند. برای شروع این کار تنها وجود یک تلفن همراه هوشمند و یک اینترنت پرسرعت نیاز است.

 

• راه اندازی وب سایت

تقریبا تعداد بسیار زیادی از کسب‌و‌کارها نیازمند راه‌اندازی سایت مرتبط با شغل خودشان هستند و نیازمند افرادی که در زمینه برنامه‌نویسی تخصص داشته باشد. اگر شما نیز جز این افراد هستند فقط کافی است که به صورت پروژه ای با شرکت‌های مختلف کار کنید و کسب و کار خود را پیشرفت دهید. در ابتدا سایت خود را راه اندازی نموده و سپس به معرفی خود در آن بپردازید تا از طریق آن به سایر افراد معرفی شوید.

 

• تولید فیلم های آموزشی

از علم خود کسب در آمد کنید! اگر مهارت یا دانشی دارید که می توانید به دیگران آموزش بدهید فقط کافی است که از طریق یک دوربین فیلمبرداری از خود یک فیلم تهیه کنید و با دریافت هزینه آن را در اختیار علم‌آموزان قرار دهید.

 

•  ترجمه

اگر به هر یک از زبان‌های زنده دنیا تسلط دارید یا آن را به صورت آکادمیک فراگرفته‌اید، می‌توانید به کار ترجمه بپردازید. ابتدا می‌توان با سایت‌های سفارش آنلاین مترجم شروع کنید و سپس با راه اندازی یک سایت، کسب‌و‌‌کار خود را گسترش داده و افرادی را نیز به عنوان همکار خود استخدام کنید. برای این کار تقریبا به هیچ سرمایه‌ای نیاز نخواهید داشت.

 

 

منبع:

https://gozaraccelerator.ir/blogs/lowbudgetentrepreneurship

​

استارت آپ چیست و هشت ویژگی مشترک استارتاپ ها کدامند؟

کلمه استارت آپ را همه جا می‌شنویم ولی این اصطلاح دقیقا چه تعریفی دارد؟

اصطلاح استارت آپ این روزها محبوبیت زیادی پیدا کرده ­است. روز به ­روز افراد بیشتری به کارآفرینی علاقه‌­مند می­شوند و تجارت خود را راه‌اندازی می­‌کنند. بنابراین، نهادهای بیشتری برای کمک به مشاغل جدید متمایل می­‌شوند. با این حال ممکن است هنوز هم افرادی باشند که درک درستی از آن نداشته باشند و بپرسند استارت آپ یعنی چه و دقیقا چه تعریفی دارد؟

واقعیت این است که نمی­‌توان مفهوم جامع و دقیقی برای استارتاپ عنوان کرد اما می­توان آن را به این طریق توضیح داد: استارت آپ یک شرکت نوپاست که توسط یک یا چند کارآفرین تاسیس شده ­است تا یک محصول یا خدمت منحصر به فرد تولید کنند و آن را به بازار عرضه کنند. اگرچه این گزاره صحیح است، اما کل فلسفه پشت این مفهوم را تعریف نمی‌­کند. بنابراین بایستی کمی موشکافانه به آن نگاه کنیم. قصد داریم در ادامه این مقاله به تعریف جامع و کاملی از استارت آپ برسیم. با ما همراه باشید.

تعاریف کلیدی استارت آپ

• استارت آپ یک نوع سرمایه­ گذاری کارآفرینانه است که در جستجوی یافتن پشتوانه مالی کافی برای اجراست.
• اولین چالش برای یک استارتاپ، اثبات اعتبار مفهوم استارت آپ به وام­ دهندگان و سرمایه­ گذاران بالقوه است.
• استارت آپ ­ها همیشه پیشنهادهای ریسک­ داری هستند اما سرمایه ­گذاران بالقوه روش ­های مختلفی برای تعیین ارزش آنها دارند.

یکی از اولین کارهای استارت آپ، جمع­ آوری مبلغ قابل توجهی برای توسعه بیشتر محصول یا خدمت است. برای انجام این کار، کارآفرینان باید یک استدلال محکم یا یک نمونه اولیه، ارائه دهند که ادعای آنها را پشتیبانی کند و نشان دهد که ایده آن ها واقعا جدید است یا پیشرفت خوبی در مورد چیزی در بازار دارد.

اگرچه اکثریت قریب به اتفاق شرکت­‌های نوپا شکست می­‌خورند، اما برخی از موفق­ ترین کارآفرینان تاریخ استارتاپ­ هایی مانند مایکروسافت (بنیانگذار: بیل گیتس)، فورد موتور (بنیانگذار :هنری فورد) و مک دونالد (بنیانگذار: ری کروک) را ایجاد کردند.

هشت ویژگی مشترک استارت آپ­ ها

همه استارت آپ­ ها دارای ویژگی­ های مشترکی هستند که مفهوم استارتاپ را برای ما گسترش می ­دهند و درک این اصطلاح را قابل فهم می‌کنند. این ویژگی­ ها عبارتند از:

۱- نوآوری

یک کسب و کار از نوع استارت آپ برای دستیابی به مزیت رقابتی در بازار، نیاز به عنصر متفاوتی دارد. نوآوری می­تواند این عنصر مزیتی را برای آن ها فراهم کند. نوآوری ممکن است در محصولات آن ها یا در مدل کسب و کار مرتبط با شرکت وجود داشته باشد.

نهایتا نوآوری نقش اساسی در موفقیت یک شرکت نوپا دارد، بنابراین همه کارآفرینان باید این جنبه را به طور جدی در نظر بگیرند.

۲- سابقه استارت آپ

در پاسخ سوال استارت آپ چیست باید بگوییم استارتاپ شرکت جدیدی است که هنوز در مراحل اولیه مدیریت برند، فروش و استخدام کارکنان مشغول فعالیت است. غالبا این اصطلاح را به مشاغلی که کمتر از ۳ سال در بازار فعالیت داشته ­اند، اختصاص می‌­دهند. در حالی­که این درست نیست. ممکن است شرکت شما ۷ سال سابقه فعالیت داشته باشد اما هنوز هم از آن به عنوان یک شرکت نوپا یاد کنند.

باید بدانید که سابقه استارت آپ فقط به سن فعالیت شرکت شما بستگی ندارد، بلکه با مجموعه خاصی از ویژگی­ ها در ارتباط است.

۳- رشد

هدف استارتاپ این است که رشد و توسعه باسرعتی را در حوزه خود تجربه کند. این یکی از نکاتی است که استارتاپ یک کسب و کار کوچک را متمایز می­کند

۴- ریسک

اگر می­‌پرسید عدم‌قطعیت­ های استارت آپ چیست، پاسخ روشن است: هنگامی که یک استارتاپ راه ­اندازی می­‌شود، همراه با نوآوری، عدم قطعیت­ هایی از موفقیت در کسب و کار نیز در آن وجود دارد. به همین دلیل، این مدل شرکت­ های استارتاپی با نرخ شکست بالا، یک نوع سرمایه­ گذاری در معرض ریسک محسوب می­‌شوند.

۵- انعطاف­ پذیری استارت آپ

ممکن است بپرسید انعطاف­ پذیری استارت آپ به چه معناست؟ به عقیده ما یک شرکت نوپا بایستی بسیار پویا و آماده سازگاری با ناملایمات ممکن، باشد. با توجه به نیاز به اعتبارسنجی ایده تجاری شما، این شرکت­ ها باید آماده باشند تا محصول خود را متناسب با نیاز مشتری تنظیم کنند.

این ویژگی در مدل سایر کسب و کارها نیز وجود دارد زیرا نیاز به یافتن یک مدل تجاری پایدار، همیشه مطرح است. 

۶- حل یک مساله در استارت آپ

این نوع شرکت ­ها که با ایده نوآورانه همراه هستند، بر حل هر نوع مشکل موجود در بازار، تمرکز دارند. بنابراین استارت آپ ها موظفند با تمرکز روی محصول یا خدمات­شان در بازار و زندگی مردم، بهبود ایجاد کنند.

 

منبع:

https://ghazal.consulting/%d8%a7%d8%b5%d8%b7%d9%84%d8%a7%d8%ad-%d8%a7%d8%b3%d8%aa%d8%a7%d8%b1%d8%aa-%d8%a2%d9%be/

مراحل شروع استارت آپ | چندین گام تا آغاز ماجراجویی با ایده‌های منحصر به فرد

ایده‌هایتان را دست کم نگیرید

بر اساس آمار، تاکنون حدود ۵۰۰ هزار استارت آپ در ایران راه‌اندازی شده است. عوامل مثل داشتن ایده‌ های جدید، سرمایه‌گذاری و … باعث افزایش چشم‌گیر تعداد کسب و کارهای کوچک در ایران شده است. اما متاسفانه تمام این شرکت‌های موفق نیستند و طول سال‌های فعالیت آن‌ها به بیشتر از ۲ سال نمی‌رسد. تنها یک سوم این استارت آپ‌ها هستند که بر مشکلات فائق آمده و فعالیت خود را تداوم می‌بخشند. اگر فکر می‌کنید زمان ترک کار روزانه فرا رسیده و باید ایده‌ های خود را به مرحله اجرا برسانید، اطلاع از مراحل شروع استارت آپ برای شما مفید خواهد بود.

مراحل شروع استارت آپ

در این بخش، مراحل شروع استارت آپ را بررسی خواهیم کرد که برای رسیدن به موفقیت، باید آن‌ها را سپری کنید.

 

۱- تحقیقات ابتدایی را انجام دهید

مطمئنا زمانی که تصمیم خود را برای راه‌اندازی یک کسب و کار کوچک می‌گیرید، یک ایده در ذهن دارید. اما باید بررسی کنید که آیا امکان موفقیت برای ایده شما وجود دارد؟ در واقع اگر یک استارت آپ نتواند مشکلی را برطرف کند، نیاز مخاطبان خود را پوشش دهد یا محصولی پرطردار به بازار عرضه کند، شانس کمی برای موفقیت خواهد داشت. بنابراین باید نیازهای مخاطبان هدف خود را با کمک روش‌های مختلف، بررسی کنید. سوال‌های زیر می‌توانند شما را در این مرحله کمک بزرگی کنند.
• آیا کسی به محصول یا خدمات شما نیازی دارد؟
• چه افرادی به محصول و خدمات شما نیاز دارند؟
• آیا شرکت دیگری با ایده شما فعالیت می‌کند؟
• آیا توان رقابت با سایر شرکت‌ها را دارید؟
• چگونه کسب و کار خود را به بازار معرفی خواهید کرد؟

۲- نام تجاری مناسبی انتخاب کنید

نام تجاری شرکت، چیزی فراتر از انتخاب اسم است و در واقع نشان دهنده هویت شما خواهد بود. بنابراین باید نامی را انتخاب کنید که علاوه بر داشتن علاقه شخصی نسبت به آن، بتواند حس استفاه از محصول یا خدماتتان را به مخاطب القا کند. بدون شک نام انتخابی شما می‌تواند بر سرنوشت کسب و کارتان تاثیرگذار باشد. همچنین باید توجه داشته باشید که برای انتخاب دامنه سایت و سایر موارد مربوط به بازاریابی مانند نام کاربری حساب‌های شبکه‌های اجتماعی، باید از نام برند استفاده کنید.

 

۳- برای مسائل مالی برنامه‌ریزی کنید

برنامه‌ریزی در خصوص مسائل مالی، یکی دیگر از مراحل شروع استارت آپ است. برای راه‌اندازی یک کسب و کار کوچک، سرمایه خیلی زیادی لازم نخواهید داشت، اما باید بتوانید از پس پوشش هزینه‌های راه‌اندازی برای مواردی همچون اخذ مجوزهای لازم، تجهیزات، بیمه، ثبت نام تجاری، اجاره ملک و … برآیید. همچنین باید تا یکسال هزینه‌های جاری مانند حقوق کارکنان، قبوض ملک، بازاریابی و … را در نظر داشته باشید. مجموع این هزینه‌ها، همان سرمایه اولیه‌ای است که برای راه‌اندازی استارت آپ نیاز دارید.
لازم به ذکر است که روش‌های مختلفی برای تامین سرمایه اولیه وجود دارد که از جمله آن‌ها می‌توان به وام‌های بانکی، کمک‌های تجاری، همکاری با سرمایه‌گذاران و … اشاره کرد. البته پیشنهاد می‌کنیم که این سرمایه را به صورت ترکیبی از روش‌های مذکور تامین کنید.

۴- درباره ساختار کسب و کارتان چه تصمیمی گرفته‌اید؟

تعیین ساختار، یکی از مهم‌ترین مراحل شروع استارت آپ است زیرا بسیاری از جوانب چرخه عمر کسب و کارتان مانند نام تجاری، میزان مسئولیت و مالیات به آن بستگی خواهد داشت. حتی می‌توانید در ابتدای مسیر، یک ساختار اولیه انتخاب کرده و پس از طی کردن پله‌های ترقی، ساختار خود را تغییر دهید. به عنوان مثال، ابتدا به عنوان یک شرکت با مسئولیت محدود فعالیت خود را آغاز کنید و در ادامه مسیر، ساختار دیگری را جایگزین کنید.

۵- جذب سرمایه‌گذار

نداشتن پشتیبان مالی می‌تواند حتی بهترین ایده‌ها را زیر خاک دفن کند. در صورتی که از قبل یک سرمایه‌گذار جذب کرده‌اید، باید سراغ مرحله بعدی بروید. در غیر این صورت، باید به دنبال فرد مناسبی باشید. ترجیحا شخصی را انتخاب کنید که دارای یک مهارت باشد و بتواند عملکرد شما را تکمیل کند. البته شخصیت و منش این فرد نیز می‌تواند بسیار مهم باشد، زیرا برای سال‌ها مجبور هستید که با یکدیگر همکاری داشته باشید.

 

 

منبع:

https://ghazal.consulting/%d9%85%d8%b1%d8%a7%d8%ad%d9%84-%d8%b4%d8%b1%d9%88%d8%b9-%d8%a7%d8%b3%d8%aa%d8%a7%d8%b1%d8%aa-%d8%a2%d9%be/

چگونه ایده هایمان را اجرایی کنیم؟

آدم های خوش فکر و خلاق همواره یک دردسر بزرگ دارند. ما همگی ایده های جالب در سر داریم اما اغلب آن ها رنگ واقعیت به خود نمی گیرند. چرا اغلب ایده ها و فکرها، عملیاتی نمی شوند؟ یک دلیلش می تواند این است که عادت های خلاقانه مان بر سر راه اجرایی شدن آن ایده ها قرار می گیرند.

اغلب، شور و اشتیاق ما برای فکر کردن و تولید ایده های جدید سر راه اجرای درست ایده های قبلی مان می شود و درنتیجه بساری از پروژه هایی را که شروع کرده ایم نیمه کاره رها می کنیم. چه این پروژه، راه اندازی یک وب سایت باشد، چه یک ایده تجاری و یا مثلا نوشتن یک رمان که زمانی طولانی آرزویش را در سرداشته ایم، بیشتر این پروژه ها دچار رکود می شوند و جز نامیدی چیزی حاصل نمی شود.

از طرف دیگر، تعدادی از آدم ها و گروه های تیمی خلاق هستند که می دانند چگونه باید در برابر مشکلات ایستادگی نمود تا ایده هایشان را به اجرا برسانند. نوشته ای که پیش رویتان هست، نتیجه بررسی تجربیات و دیدگاه های اینگونه افراد موفق و استثنایی است که در ۵ نکته خلاصه شده است:

 

۱. از جریان های کاری ارتجاعی پرهیز کنید

در ناخودآگاه بسیاری از ما، روش های انجام کار ارتجاعی به تدریج نهادینه شده است. روزانه در برابر بمباران تماس های تلفنی، پیامک، پست الکترونیکی، پیغام های چت، تویت و پیام های فیس بوک و سایر شبکه های اجتماعی حقیقی و یا مجازی و … قرار می گیریم. و در نتیجه بجای اینکه از انرژی مان به صورت فعال و مفید استفاده کنیم، خودمان را در مسابقه ای فرسایشی و انرژی بر، می بینیم که هر وقت به آخرین مورد ارتباطی پاسخ دادیم، برنده شده ایم!

بخاطر داشته باشید: صندوق پست الکترونیکی (Mail Box) خود را با لیست کارهایی که باید انجام دهید اشتباه نگیرید.

گروهی از آن انسان های خوش فکر و خلاقی که این نوشته بخشی از تجربیات آنان است، برای پرهیز از این روش کار منسوخ شده و غیر اصولی، درکار خود «بازه های زمانی عدم تحریک» برنامه ریزی می نمایند. یعنی اینکه روزانه و یا هفتگی، زمان هایی را در نظر می گیرند که در آن مدت، به هیچ نوع تماسی پاسخ نمی دهند. یک مثالش می تواند این باشد: هر روز قبل از اینکه فورا سراغ ایمیل هایتان بروید، و یا پیام ها و سایت های اجتماعی را چک کنید، دو ساعت وقت بگزارید و به سایر کارهایتان که در اجرای پروژه مهم اند، روال تکرار مشخصی ندارند و نیاز به تحقیق و تفکر عمیق دارند بپردازید.

راه دیگر این است که همه پیام ها و تماس ها را در محل مشخصی جمع آوری نمود. مثلا اعمال تنظیماتی در سایت ها و شبکه های اجتماعی که در آن عضو هستید به منظور ارسال پیام ها و رخدادهای به روز شده، به پست الکترونیک تان، استفاده از سرویس های صندوق صوتی و ارتباط آن با پست اکترونیک، و همچنین ایجاد فیلتر خودکاربرای پیام ها و ایمیل های دریافتی تا بتوان ایمیل ها را با اولویت بندی دلخواه دریافت و دسته بندی کند، زمان از دست رفته برای از این شاخه به آن شاخه پریدن میان سایت ها و سرویس های مختلف را کاهش خواهد داد.

پیشنهاد: Gmail یا سرویس پست الکترونیک شرکت گوگل، امکانات زیادی در زمینه فیلتر، دسته بندی، برچسب گذاری، انتقال (Forward) زمانبندی ایمیل های دریافتی و ارسالی دارد.

مثال: اگر چند آدرس ایمیل مختلف برای کارهای مختلف دارید، می توانید همه ایمیل های دریافتی در همه آن آدرس ها را به یک آدرس واحد در Gmail ارسال (Forward) کنید. برای شبکه های اجتماعی مانند فیس بوک Facebook و یا تویتر Twitter و … هم می توان چنین کاری کرد. در نتیجه شما همه پیام ها و ایمیل های دریافت شده را به صورت یکجا در یک آدرس واحد خواهید داشت و نیازی به ورود به چندین سایت و سرویس دهنده مختلف برای بررسی پیام های هر سایت، از میان خواهد رفت.

 

۲. هر پروژه را به ۳ بخش اصلی تقسیم کنید

هر کاری در زندگی می تواند نهایتا به سه عنصر اساسی تقسیم شود. ۱. گام های اجرا (عملیات) ۲. موارد و کارهای غیر ضروری ۳. منابع و مرجع ها. گام های اجرا کارهایی هستند که می تواند به طور مجزا به گام های کوچکتر که عنوانشان با “فعل” شروع می شود تقسیم شوند.

موارد و کارهای غیر ضروری، ایده هایی هستند که در هنگام انجام تبادل نظر و طوفان فکری یا زمان اجریا پروژه به ذهن افراد خطور می کند که اغلب در آن موقع اجرایی نبوده ولی ممکن است در آینده قابل اجرا شوند. همه این موارد غیر ضروری باید در یک جای مشخصی جمع آوری شوند و در فواصل معین زمانی بازبینی گردند.
برای مثال یکی از آن رهبران خوش فکر پروژه که این نوشته بر اساس تجربیات آنان است، همه موارد غیر ضروری در طول اجرای پروژه را در فایل Word ذخیره کرده بود، در اولین شنبه هر ماه، برای بازبینی چاپ می کرد. بعد یک لیوان چای در دست می گرفت و می نشست کل لیست را بررسی می کرد. بعضی از موارد که غیر مرتبط بودند را حذف می کرد، بعضی ها را تبدیل به گام های اجرایی می کرد و باقی موارد روی لیست می ماند.

عنصر یا بخش سوم هر پروژه “مراجع” آن پروژه هستند. منظور از مراجع: مقالات، نوشته ها، کتاب ها، ابزار و سایر مواردی است که در اطراف خود گردآوری کرده اید. اغلب درباره اهمیت مراجع پروژه اغراق می شود. به جای اینکه ساعت های وقت برای سازماندهی نوشته ها و نکات مرتبط با پروژه بگذارید، آن ها را به ترتیب زمان وقوع (اجرا) در یک فایل بزرگ دسته بندی کنید. در زمانه تقویم های دیجیتالی، می توان در کسری از ثانیه هر نوع جلسه و یا رخدادی را جستجو کرده و نوشته های مربوط به یک روز مشخص را بدست آورد.

پیشنهاد: Google Calendar یا تقویک گوگل، یک سرویس دیگر رایگان شرکت گوگل است که امکانات زیادی در زمینه زمانبندی رخدادها و جلسات، تنظیم و ارسال دعوتنامه برای شرکت افراد در جلسات، دسته بندی رخدادها، و اتصال به سایر سرویس های گوگل مانند Gmail دارد.

پیشنهاد: یکی دیگر از ابزارهای پر قدرت در زمینه تقویم های دیجیتالی، برنامه Outlook محصول شرکت مایکروسافت است. این برنامه که در سیستم های عامل ویندوز Windows به صورت رایگان قرار داده شده است، هر آنچه که یک تقویم دیجیتال باید داشته باشد، دارد. این برنامه بخصوص برای افرادی که دسترسی مداوم به اینترنت ندارند به عنوان یک تقویم شخصی و کاری، پیشنهاد می شود. در صورتی که حساب ایمیل در سرورهای خدمات پست الکترونیک Microsoft Exchange از محصولات شرکت مایکروسافت داشته باشید، اجتماع و سازگاری فوق العاده ای میان ایمیل و تقویم خود و سایر افرادی که با آنها در ارتباط هستید بوجود خواهد آمد.
با ورود Microsoft SharePoint این سازگاری به مراتب بهتر، قویتر و پروژه مدارتر شده است.

 

۳. سنجش جلسات بر مبنای گام های عملیاتی

جلسات به خودی خود با توجه حجم زمان و وقفه هایی که در روند کار ایجاد می کنند، جزو موارد پر هزینه در هر پروژه هستند. بهتر است مقاومت بیشتری نشان داده شود در برابر جلسات بی هدف و یا کلی و جلساتی که دلیل خاصی برای تشکیل آن نیست و صرفا مثلا چون اول هفته یا ماه رسیده باید بر گزار شود. معمولا چنین جلساتی در اوایل صبح یعنی زمانی که شما بیشترین بازده کاری را دارید برگزار می شود و اغلب ازاینگونه جلسات گام عملیاتی قابل توجهی بدست نمی آید.

به خاطر بسپارید: هر جلسه ای که در پایان فاقد گام عملیاتی مشخص است، می بایست با یک ایمیل یا تماس تلفنی جایگزین می شد.

پیشنهاد: وقتی با مشتریان یا همکاران خود جلسه برگزار می کنید، جلسه را با یک بازبینی سریع تصمیمات گرفته شده و تعیین گام های علمیاتی به پایان ببرید. برای هر نفر از حضار جلسه ۱ الی ۲ دقیقه وقت بگذارید تا آن فرد درباره آنچه که از جلسه استنباط کرده است با دیگران به اشتراک بگذارد. با این کار اغلب چند گام عملیاتی که گاها لابلای حرف ها جا مانده است روشن می شود. این کار همچنین به درک بهتر گام های عملیاتی و اجرایی کمک می کند.

 

منبع:

https://www.khoshfekri.com/all/how-to-execute-ideas/

تامین سرمایه استارت آپ ها

تامین سرمایه استارت آپ ها:

از جمله مسائلی که استارت آپ ها با آن رو به رو هستند، تامین سرمایه می باشد که می توان گفت یکی از بزرگ ترین مسائل در این خصوص می باشد.

استارت آپ ها از آنجایی که آینده روشنی ندارند و نمی توان موفقیت آن تضمین نمود، بنابراین جذب سرمایه گذار و سرمایه برای آن سخت و پر ریسک می باشد.

 

راه های تامین سرمایه استارت آپ ها:

برای تامین سرمایه استارت آپ ها، روش های گوناگونی وجود دارد که در ادامه مطلب به مهم ترین آنها اشاره می گردد.

تامین سرمایه سریالی:

از این گونه تامین سرمایه زمانی استفاده می گردد که یک استارت آپ در طی چند مرحله اقدام به جذب سرمایه می نماید.

در این نوع تامین سرمایه به مرور تامین سرمایه بیشتر می شود و باعث افزایش ارزش کسب و کار مورد نظر می گردد. این نوع تامین سرمایه به صورت زیر می باشد:

مرحله اول تامین سرمایه:

زمانی که استارتاپ آغاز می گردد که به آن معمولا گذر از مرحله بذرپاشی می گویند، نوعی جذب به دست می آورد که باعث آماده شدن تعدادی از بازدید کنندگان از آن کسب و کار می شود. در این مرحله می توان تامین سرمایه ای به میزان ۱۰ تا ۱۵ میلیون دلار در نظر گرفت.

این نوع تامین سرمایه معمولا به وسیله سرمایه گذاران ریسک پذیر انجام می گیرد که ممکن است سرمایه گذاران فرشته را نیز شامل شود.

مرحله دوم تامین سرمایه:

استارت آپی که به این مرحله می رسد، تامین سرمایه مرحله دوم را باید انجام دهد که در این قسمت، بازاری برای محصول خود یافته است و بایستی آن را توسعه دهد. این دور از تامین سرمایه معمولا مبلغی بین ۷ تا ۱۰ میلیون دلار می باشد که در این صورت شرکت ها و سازمان ها می توانند حدود ۳۰ تا ۶۰ میلیون دلار برای آن ارزش گذاری نمایند.

این نوع از تامین سرمایه از طرف شرکت ها و سرمایه گذاران ریسک پذیر انجام می شود که معمولا افرادی هستند که مرحله قبل را ساپورت کرده اند.

مرحله سوم تامین سرمایه:

زمانی که کسب و کار وارد مرحله سوم می شود یعنی این کسب و کار دارای عملکرد خوبی بوده است و آماده گسترش به سمت بازار های جدید می گردد. این مرحله می تواند آخرین مرحله تامین سرمایه برای شرکت باشد و یا این که باز هم تامین سرمایه ادامه داشته باشد.

مرحله سوم معمولا آخرین سری برای آماده سازی شرکت برای عرضه اولیه سهام (IPO) در بورس می باشد. این نوع تامین سرمایه معمولا ۲۶ میلیون دلار می باشد که ارزش گذاری آن بین ۱۰۰ تا ۱۲۰ میلیون دلار صورت می پذیرد.

مرحله چهارم تامین سرمایه:

این مرحله پیچیده تر از دوره های قبلی می باشد و از آنجایی که بسیاری از شرکت ها مرحله سوم آخرین مرحله تامین سرمایه آنها می باشد، اما ممکن است شرکتی بنا به دلایلی اقدام به تامین سرمایه نماید. در این مرحله، مبلغ ارزش گذاری و حتی مبلغ تامین سرمایه متغیر می باشد.

مرحله پنجم تامین سرمایه:

معمولا تعداد شرکت هایی که به این مرحله می رسند بسیار اندک می باشند و معمولا بنا به دلایل زیر اقدام به تامین سرمایه می کنند:

• عدم توانایی در برآورده نمودن انتظارات
• خصوصی ماندن در مدت زمان طولانی تر
• نیاز به کمک بیشتر قبل از عمومی شدن

تامین سرمایه جمعی

تامین سرمایه جمعی:

این نوع از تامین سرمایه روشی می باشد که از طریق خانواده، دوستان، مشتریان و سرمایه گذار حقیقی، سرمایه تامین می گردد.

تامین سرمایه جمعی معمولا متضاد رویکرد جاری در تامین سرمایه کسب و کار ها می باشد که این نوع منابع برای تامین سرمایه شامل موارد زیر می شود:

• بانک ها
• سرمایه گذاران فرشته
• شرکت های سرمایه گذاری ریسک پذیر

تامین سرمایه از طریق وام:

وام برای تامین سرمایه به هر نوع تسهیلاتی گفته می شود که به کسب و کار های کوچک و نوپا کمک می کند. این نوع تامین سرمایه برای کسب و کار هایی مناسب است که تازه می خواهند شروع به کار کنند.

 

راه های تامین سرمایه از طریق وام:

• وام های SBA: وامی است که به پشتوانه اداره کسب و کار های کوچک (SBA) اعطا می گردد.
• کارت های اعتباری
• وام های کوتاه مدت
• دوستان و خانواده

منبع:

https://moshaveranco.com/%d8%aa%d8%a7%d9%85%db%8c%d9%86-%d8%b3%d8%b1%d9%85%d8%a7%db%8c%d9%87-%d8%a7%d8%b3%d8%aa%d8%a7%d8%b1%d8%aa-%d8%a2%d9%be-%d9%87%d8%a7/

اندازه و روش پرداخت حقوق و دستمزد به موسسان استارت آپ ها چگونه باید باشد؟

داشتن استارتاپ استرس ذهنی زیادی به بنیانگذاران آن وارد می کنند. به خصوص در اوایل شروع به کار استارتاپ، حقوق و دستمزد شما به عنوان بنیانگذار باید دقیقا مورد بررسی قرار گیرد تا مشخص شود که آیا این حقوق برای شخص شما مناسب است و در راستای اهداف کسب و کار جدید شما می­ باشد یا خیر.

حقوق موسس می­ تواند بر روی کارکنان و دیگر سرمایه گذاران نیز تاثیر بگذارد، بنابراین در تعیین آن باید دقت کرد. در این نوشته، دلایل اهمیت تعیین میزان حقوق بنیانگذار بررسی می شود و توصیه هایی برای تصمیم گیری در مورد اینکه شما چه میزان باید، به عنوان یک بنیانگذار استارتاپ حقوق برداشت کنید، ارائه می شود.

ایجاد شرایط مناسب

به عنوان بنیانگذار استارتاپ، پول یکی از بزرگترین منابع شما است. اگر شما حقوق و دستمزد خود را بالا تعیین کنید، در واقع به وضوح می­‌خواهید پول را با سرعت بیشتری مصرف کنید، اما استارتاپ‌­ها مستلزم درک این موضوع هستند که نرخ مصرف بالای پول، مایه غرور و افتخار نیست.

شما برای تخصیص منابع یک شرکت جدید مقدماتی لازم دارید، باید محیطی ایجاد کنید که در آن، اعضای تیم بتوانند ایده­‌هایی را مطرح نمایند که کار آن ها را بهبود بخشد و یا سبب پیشرفت کسب و کار جدیدتان شود، جذب سرمایه به خودی خود، معیار پیشرفت استارتاپ ها نیست، اما به هر حال باید اهمیت زیادی برای آن قائل شد. برخی بنیانگذاران برای نشان دادن تعهدشان به استارتاپ، حقوق کمتری نسبت به اعضای تیم برای خودشان در نظر می گیرند.

بنیانگذار باید در کسب و کار خود و میان اعضای تیم فرهنگی را ایجاد کنند که در آن، انصاف اهمیت داشته باشد. به عنوان موسس، اگر در پرداخت حقوق و دستمزد خودتان احتیاط کنید و از بریز و بپاش بپرهیزید، سرمایه گذاران برای حمایت از کسب و کار شما تمایل بیشتری نشان می‌دهند.

تعیین معیارهای مناسب

احتمالا سخت­ ترین قسمت موضوع حقوق و دستمزد، شناسایی معیارهایی است که کمک می کنند میزان دریافتی خودتان را تعیین کنید. این معیارها برای هر استارتاپ متفاوت است و هر بنیانگذار در یک وضعیت منحصر به فرد قرار دارد.

اگر شما یک جوان ۲۱ ساله­ دانشجو که در خانه ای دانشجویی با دوستانش زندگی می کند، هستید، هزینه­ های شما بسیار کمتر از وقتی است که بنیانگذار شرکتی نوپا که در دهه ۴۰ سالگی خودش، همسر و فرزندانی دارد، باشید و شما باید خرج یک خانواده را بدهید.

معیار های اصلی که باید در نظر گرفته شوند عبارتند از مبلغ اجاره، هزینه خورد و خوراک، بیمه، و سایر هزینه های ضروری. علاوه بر این ها باید به دو سوال دیگر در این رابطه پاسخ بدهید:

 

۱. برای داشتن یک زندگی خارج از کار، چه مقدار پول نیاز دارید؟

استارتاپ ­ها اغلب بر اساس ایده ه­ای ناشی از علاقمندی های شخصی بنیانگذارانش ایجاد شده اند، بنابراین برای بنیانگذاران آسان است ساعت های بیشتری در روز کار کنند و حتی تعطیلات آخر هفته را نیز درگیر کار باشند. اما این مهم است که هویت خود را در خارج از استارتاپ­تان حفظ نمایید و زمانی را با خانواده و دوستان صرف کنید. پس باید اطمینان حاصل کنید که حقوق و دستمزدتان، به شما توانایی انجام این کار را می دهد.

 

 

 

 

 

۲. انتظار دارید که چه مدت با آن حقوق و دستمزد، دوام بیاورید؟

زمانی که مسائل مالی شخصی شما مطرح می­ شود، یک حساب از پس اندازها و بودجه فعلی­تان داشته باشید. اگر شما می ­توانید از عهده­ پرداخت به خودتان برای سال اول بربیایید، در صورت دوام آوردن پس اندازهای شخصی و یا با تسویه کردن سرمایه گذاری­ های دیگر، می ­توانید به جذب سرمایه برای کمک به کسب و کارتان فکر کنید.

صرفه­ جو باشید، اما هوشمند باشید. نباید به خودتان آنقدر کم پرداخت کنید که نتوانید بر روی کار تمرکز کنید.

 

۳. حفظ تعادل میان سهام و حقوق

به عنوان بنیانگذار یک شرکت نوپا، پاداش بزرگتر و مهمتر شما وقتی کسب و کارتان موفق می شود بدست می آید. شما صاحب بخشی از سهام شرکت هستید و موفقیت شما از نظر مالی مشروط به موفقیت کسب و کار است.

دادن سهام شرکت به دیگران، کمک می کند تا آن ها نیز در رویای موفقیت شما و کسب و کارتان شریک شوند. این موضوع را برای اعضای جدید به تیمتان اضافه می کنید خم در نظر بگیرید.

یک نکته مهم، ساختار سهام شرکت و استراتژی بنیانگذار برای تیم است. برای مثال، اگر شما کسی هستید که در نظر دارد تماما سهام خود را حفظ کند و به اعضای جدید تیم سهمی ندهد باید در نظر داشته باشید که احتمالا حقوق بیشتری را به  آن عضو جدید تیم باید بدهید تا مطمئن شوید اعضای کلیدی تیمتان در کنارتان خواهند ماند و متعهد به کسب و کاری هستند که شما می­ خواهید با کمک آنها بسازید.

در زمان استخدام افراد جدید باید این موضوع را با آن ها مطرح کنید. خیلی از افرادی که در استارتاپ ها دنبال کار می گردند می دانند که می توانند در شرکت های بزرگتر حقوق و دستمزد بیشتری بگیرند. اما آن ها سراغ استارتاپ ها می روند چون داشتن سهم در یک استارتاپ که در آینده موفق و پیشرو خواهد شد برایشان جذاب است. در این صورت شما باید به عنوان بنیانگذار استارتاپ، رویایتان را به آنان بفروشید و نشان دهید که داشتن سهم در شرکت شما چیز ارزشمندی است.

 

منبع:

https://www.khoshfekri.com/all/startup-salary/