پیدایش، سرمایه گذار استارت آپ شما

۶۲ مطلب با موضوع «همه چیز درمورد استارتاپ» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

با ویژگی استارتاپ های موفق چقدر آشنا هستید ؟

 

ویژگی استارتاپ موفق

 

هیچ روش خاصی برای موفقیت همه استارتاپ ها وجود ندارد. اگر فکر می کنید که یک راه سنگ فرش شده و روشن برای همه کارآفرینان وجود دارد که با ورود به آن جا به راحتی می توانند به موفقیت برسند، سخت در اشتباه هستید!
در واقع رشد کردن و رسیدن به موفقیت در این بازار رقابتی پیچیده، به اندازه پریدن با یک جفت دمپایی ابری سخت و دشوار است. با توجه به بازار رقابتی امروزه و شرایط موجود، بهترین کاری که کارآفرینان برای راه اندازی یک استارتاپ موفق می توانند انجام بدهند، بهره گیری از تجربیات و شناخت ویژگی استارتاپ های موفق است.
نتایج حاصل از تحقیقات متوالی نشان می دهد که اگرچه کارآفرینان می توانند به طور گسترده ای در مجموعه مهارت های خود و صنایع مختلف متفاوت باشند، اما اغلب ویژگی استارتاپ های موفق در سطح جهان بسیار مشابه به یکدیگر هستند.
اگر صاحب ایده هستید و می خواهید یک استارتاپ موفق را راه اندازی کنید، در این متن ۱۰ ویژگی استارتاپ های موفق که در کتاب توسعه شرکت دره سانتاکلاریتا به چاپ رسیده است را آورده ایم:

 

یک: یافتن خرابکاری و بی دقتی رقبا

آیا می توانید اشتباهات دیگران و فرصت های از دست رفته آن ها را ببینید و از این موقعیت پیش آمده به عنوان یک بازار بالقوه قدرتمند استفاده کنید؟ یکی از مهم ترین ویژگی های استارتاپ های موفق این است که نسبت نقاط ضعف رقبا و فرصت های به وجود آمده در بازار هدفشان بسیار هوشمند هستند.

 

دو: تمرکز عمیق بر هدف

صاحبان کسب و کار های موفق برای رسیدن به تمرکز عمیق تمرین می کنند. به طور مثال هرفردی یک مدت زمانی را با توجه به شناختی که از خودش دارد تعیین می کند و اگر موفق شد به صورت متوالی بروی هدفش تمرکز کند و حواسش پرت نشود برای خودش جایزه می خرد و برای دفعه بعدی این زمان را افزایش می دهد تا جایی که کامل بتواند به توجه و تمرکز عمیق به عنوان یک ویژگی فردی برسد.

 

سه: بهره گیری از تجربیات مشتریان

ضرب المثل قدیمی می گوید که “صداها ماندگار ترین هستند”
از آن جایی که اساس کار ما باید برای این باشد که همیشه حق با مشتری است، بنابراین باید به نظرات مشتری هایمان اهمیت ویژه ای قائل شویم و فرصتی را در اختیار آن ها قرار بدهیم تا نظرات خود را با ما در میان بگذارند. شنیدن صدای مشتری از مهترین ویژگی استارتاپ های موفق است.

 

چهار: پایدار و متعهد به رشد

از دیگر ویژگی های استارتاپ های موفق که ممکن است از راه اندازی یک کارخانه بزرگ تا هر کار دیگری متفاوت باشد، این است که دائما باید حرکت رو به جلو و قدرت انطباق پذیری بسیار بالا داشته باشند.

 

پنج: اعتماد و انعطاف پذیری به روش فعلی

بعضی مواقع بهترین راه حل این است که فقط رفتارهای غلط را از خودمان دور کنیم. صاحبان کسب و کار های موفق، خیلی خوب می دانند که چه زمانی باید حرکت رو به جلو را متوقف و از کارهای بازخورد بگیرند.

 

شش: پیگیری مشتری، هدایت بازار

موفق ترین کارآفرینان جلوتر از برنامه ریزی که پیش تر تعیین کرده بودند حرکت می کنند اما همه ما می دانیم که نیازهای مشتری بازار را هدایت می کنند، بنابراین باید با نوآوری و خلاقیت این نیازها را در درون مردم ایجاد کنیم.

 

هفت: برنامه ریزی و اجرای استراتژیک

در راه رسیدن به هدف، هیچ وقت اضافی برای تلف کردن وجود ندارد، بنابراین یک برنامه تجارت یا طرح کسب و کار دقیق بنویسید و زودتر شروع کنید.

 

هشت: ساخت تیم از ستارگان

وجود یک مدیر لایق و با اعتماد بنفس که می تواند بر قلب های افراد حکومت کند، یک تیم ماهر و سخت کوش که ارزش ها و رویای مشترکی دارند، از اساسی ترین ویژگی استارتاپ های موفق است.

 

 

منبع:

https://peidaiesh.com/startup/%d9%88%db%8c%da%98%da%af%db%8c-%d9%87%d8%a7%db%8c-%db%8c%da%a9-%d8%a7%d8%b3%d8%aa%d8%a7%d8%b1%d8%aa%d8%a7%d9%be-%d9%85%d9%88%d9%81%d9%82/

  • پیدایش 313
  • ۰
  • ۰

استارتاپ (به انگلیسی: Start-up  یا Startup) را در فارسی به شرکت نوپا  ترجمه کرده‌اند و به‌صورت استارت آپ هم می‌نویسند. اولین چیزی که درباره استارتاپ باید بدانیم تا به چالش استارتاپ چیست وارد شویم، این است که تعریف دقیقی درباره‌ی این مفهوم وجود ندارد، اما با این وجود برای درک بهتر این کسب‌ و کار می‌توانیم بگوییم که فعالیتی اقتصادی با هدف برطرف کردن نیازهای مشتریان و رویکردی مقیاس‌پذیر و معمولا بر پایه فناوری‌های جدید است.

مهم‌ترین تفاوت استارتاپ با مدل کلاسیک کسب‌ و کار در عدم قطعیت بالایی است که ایده یا محصول جدید برای فتح بازار دارند. همچنین به این نکته باید توجه کرد که مدل استارتاپی کسب‌ و کار تنها مختص بیزینس‌های آنلاین نیست.

اصطلاح استارتاپ، این‌روزها محبوبیت زیادی پیدا کرده است و افراد علاقه‌مند بسیاری برای انجام این کار، وارد بازار کسب و کار‌های استارتاپی می‌شوند. یک چیز که همه‌ی ما‌ می‌توانیم درمورد آن توافق کنیم ویژگی اصلی یک استارت آپ است. آن ویژگی اصلی که ما برای استارت آپ ها می‌شناسیم، توانایی رشد است. این تمرکز استارتاپ‌ها بر رشد و بدون محدودیت جغرافیایی است که استارتاپ ها را از مشاغل کوچک و سنتی متمایز می‌کند.

بیزینس‌ها استارتاپ را با کسب و کارهای بزرگ اینترنتی می‌شناسند. اما در هیچ‌کدام از تعاریف پذیرفته‌شده از استارتاپ چیست هیچ تاکیدی وجود ندارد که فعالیت استارتاپی باید حتما در حوزه فناوری اطلاعات باشد.

منتها کسب‌ و کارهای اینترنتی این قابلیت را دارند که خیلی سریع و در حین استفاده کاربران از محصول، بازخورد تجربه کاربر را در بهبود و توسعه محصول به‌کار بگیرند. لذا کسب‌ و کارهای اینترنتی قابلیت بالایی در به‌کارگیری انواع استارت آپ برای توسعه دارند.

برای اینکه بفهمیم استارتاپ چیست بهتر است ابتدا بفهمیم در معنی استارتاپ چه چیزهایی نیست:

  • استارتاپ یک رویداد و همایش کارآفرینی نیست.
  • یک وب سایت یا یک اپ موبایل، لزوما یک استارتاپ نیست.
  • استارتاپ یک شرکت کوچک که در حال درآمدزایی و رشد است، نیست.

 

تعریف استارتاپ

استارتاپ (Startup) یا کسب‌ و کار نوپا، تعاریف متعددی دارد. این تعاریف معمولا به ویژگی‌هایی اشاره دارند که به کسب‌ و کار خاصیت استارتاپی می‌دهند. معمولا در معنی استارتاپ گفته‌می‌شود یک کسب‌ و کار جدید است که از ایده‌ای اولیه شروع شده و به موفقیت و رشد بالایی می‌رسد.

 

تعریف استارتاپ از نگاه استیو بلَنک

تعریف استارتاپ از نگاه استیو بلَنک

استیو بلَنک (Steve Blank) که به خاطر متدولوژی توسعه مشتری مشهور است، یکی از بهترین تعریف استارتاپ را ارائه کرده:

استارتاپ سازمانی موقتی است که برای جست‌وجوی یک مدل‌ کسب‌ و کار تکرارپذیر و مقیاس‌پذیر شکل گرفته‌است.

 

تکرارپذیر: یعنی اینکه آن مدل کسب‌وکار که با هدف درآمدزایی ایجاد شده را بتوان بارها و بارها تکرار کرد. یعنی بتوان محصول یا خدمت را تولید انبوه کرد.

 

مقیاس پذیر: یعنی اینکه بتوان آن بوم مدل کسب و کار را در آینده با کمترین نیاز به افزایش در منابع مالی و انسانی و … بسیار رشد داد و روش‌های ایجاد ارزش را بهتر، سریعتر و بیشتر کرد.

 

تکرارپذیری و مقیاس پذیری یک مدل کسب‌وکار، امکان رشد را فراهم می‌کند. بنابراین، هدف یک استارتاپ، رشد سریع است.

 

تعریف استارتاپ از نگاه اریک ریس

تعریف استارتاپ از نگاه اریک ریس

اریک ریس (Eric Ries) کارآفرین مشهور سیلیکون‌ولی معنی استارتاپ را اینطور تعریف می‌کند:

 

عدم قطعیت: عدم قطعیت با ریسک بالا تفاوت بسیار زیادی دارد. در شرایط عدم قطعیت ریسک کسب‌وکار به حدی بالاست که استارت آپ، دقیقا نمی‌داند که کدام روش جواب می‌دهد و کدام جواب نمی‌دهد. یک استارتاپ مطمئن نیست که پاسخ درست کدام است.

 

استارتاپ، نهادی انسانی است که طراحی شده تا محصول یا خدمت جدیدی را در شرایط عدم‌قطعیت بسیار زیاد عرضه کند.

 

انواع استارتاپ ها بیشتر فعالیت خود را در شبکه‌های اجتماعی همانند اینستاگرام بعد از آن تلگرام، توییتر و لینکدین دارند و از این میان تنها ۵% سهم پیام‌رسان‌های داخلی است.

فعالیت استارتاپ‌ها در شبکه‌های اجتماعی

در بررسی‌ها و تحقیقات آماری در رابطه با سن بنیان‌گذاران، مشخص شده است که بیشتر رده‌ی سنی ۳۰ الی ۳۵ سال و بعد از آن محدوده سنی ۲۵ تا ۳۰ سال به عنوان صاحبان اصلی شروع به کار می‌کنند. در حدود ۸۹.۹% جنسیت صاحبان کسب‌ و کار‌ها را مردها و ۱۰.۱% را بنیان‌گذاران زن تشکیل می‌دهند.

 

منبع:

https://shanbemag.com/what-is-a-startup/

  • پیدایش 313
  • ۰
  • ۰

موانع موجود در شرکت‎ها برای همکاری با استارتاپ ها

حتی وقتی شرکت‌ها تصمیم‏ می‌گیرند با استارتاپ‌ها همکاری کنند، موانعی بر سر راه این همکاری وجود داد. برخی از عواملی که بر این همکاری تاثیرگذار هستند، عمومی است نظیر اعتماد و علاقه متقابل که برای همه شناخته شده است. براساس بررسی‌های انجام شده، بسیاری از مدیران شرکت‌ها و مدیران نوآوری گزارش داده‌اند، بزرگترین مانع همکاری موثر با استارتاپ‌ها اغلب درونی و مرتبط با موضوعاتی نظیر استراتژی، فرهنگ سازمان، ساختار و یا فرآیندهای داخلی سازمان بوده است.

از سوی دیگر بزرگترین چالش معرفی شده توسط استارتاپ‌ها، سرعت بوده است. نیمی از استارتاپ‌ها گزارش دادند که بزرگترین مشکل، چرخه طولانی و تصمیم‌گیری کند از طرف شرکت ها است. مشکل بعدی به هماهنگی‌های دورن سازمانی مربوط می‎گردد. براساس گزارش یک سوم از استارتاپ‌ها، ارتباطات ضعیف، تغییر اشخاص مورد تماس و یا فرآیندهای نامشخص یکی دیگر از مشکلات عمده برسر راه همکاری میان آنها و شرکت‌هاست. اگرچه که استارتاپ ‎ها نیز با موانع درونی نظیر کمبود منبع یا تجربه روبرو هستند ولی به دلیل اینکه شرکت‌های بزرگ از ظرفیت بیشتری برخودار هستند، در این نوشته به بررسی موانع داخلی شرکت‌ها و کاوش عمیق در آنها خواهیم پرداخت.

 

موانع همکاری با استارتاپ

 

موانع همکاری با استارتاپ ها

١. موانع استراتژیک

شرکت‌های بزرگ سازمان‎های پیچیده‌ای هستند غالبا با اهداف و استراتژی‌های متضاد. بنابراین عدم همسویی استراتژیک میان بخش‌های مختلف درباره هدف و نقش همکاری‌های خارجی می تواند یک مانع اساسی در شرکت باشد. عدم وجود یک دیدگاه مشترک در شرکت نسبت به نوآوری می‌تواند الویت‌های متنوعی را ایحاد کند که مانع بزرگی در برابر تصمیم‌گیرهای سریع بوده و در نهایت مانع شکل‌گیری یک همکاری اثربخش می‌گردد.

 

  • توصیه‌های کاربردی برای شرکت‌ها

– پیش از شروع هرگونه ارتباط با استارتاپ‌ ها، اهداف خود را تدوین کنید: بر نیازهای واقعی تمرکز کنید نه بر مسئولیت اجتماعی شرکت یا روابط عمومی.

– فرآیند نوآوری باز را در داخل مجموعه با کمک معرفی مزایای همکاری و تهیه طرح‌های همکاری و اینکه این طرح‌ها و برنامه‌ها چگونه منجر به ایجاد موفقیت در شرکت می‌شوند، توضیح دهید.

– مدیران رده بالای شرکت را از طریق آموزش مدیران رده میانی در مورد مزایان نوآوری و ریسک‌های موجود در همکاری با آنها، دور نگه دارید. بهتر است این آموزش‌ها با ارائه شواهد قانع کننده‌ای همراه باشد به عنوان مثال مطالعات موردی رقبا در استفاده از شیوه‌های نوآورانه.

– اطمینان حاصل کنید که این همکاری به طور موثری با اهداف شرکت ارتباط برقرار می‌کند و به همگان کمک می‌کند تا در همان جهت گام بردارند.

– در شرایطی که هنوز برقراری ارتباط با استارتاپ‎ ها مورد قبول اکثریت واقع نشده است، شاید بهترین کار، ارائه یک برنامه آزمایشی در مقیاس کوچک است که در صورت موفقیت این کار تکرار و توسعه یابد.

 

موانع همکاری با استارتاپ

 

٢. مشکلات ساختاری

غلبه بر موانع ساختاری، بسیار دشوار است، به ویژه در شرکت‌های بزرگ و موفق. شرکت‌های بزرگ معمولا دارای یک ساختار تصمیم‌گیری سلسله مراتبی هستند. مشکل دیگر این است که فردی که تصمیم را می‌گیرید با فردی که در جریان امور و نیازهای سازمان‌هاست، با یکدیگر بسیار فاصله دارند. در این ساختارهای سلسله مراتبی سخت حتی اگر یکی از افراد شرکت اجازه انجام یک فعالیت نوآورانه یا همکاری با استارتاپ‌ها را داشته باشد به احتمال خیلی کم این کار را انجام می‌دهد چون همیشه این احتمال وجود دارد که این درخواست توسط فردی در رده بالاتر، تحت تاثیر قرار گیرد.  

 

  • توصیه های کاربردی برای شرکت‌ها

– اولین قدم پیشنهادی بازبینی ساختار سازمانی شرکت است. براین اساس، تعدادی از ایده‌ های جدید، نظیر ایجاد یک مسابقه داخلی در واحد تحقیق و توسعه، ایجاد یک تیم نوآوری کاملا جدید و یا ایجاد یک نهاد جدید برای راهبری نوآوری های داخلی شرکت ممکن است بوجود آید.

– به جای مشارکت و همکاری با واحدهای داخلی سازمان، همکاری با سایر واحدها و شرکت های خارج از سازمان را در نظر بگیرید. بسیاری از شرکتها از مزایای استفاده از تجربه و دانش شرکای خود خبر می‌دهند.

 

منبع:

https://dmondgroup.com/%d9%85%d9%88%d8%a7%d9%86%d8%b9-%d9%87%d9%85%da%a9%d8%a7%d8%b1%db%8c-%d8%a8%d8%a7-%d8%a7%d8%b3%d8%aa%d8%a7%d8%b1%d8%aa%d8%a7%d9%be/

  • پیدایش 313
  • ۰
  • ۰

در دنیای استارتاپی، بسیاری از بنیان‌گذاران به فکر مینیمالیسم نیستند!

رشد برابر است با موفقیت، و موفقیت نتیجه تمرکز و جاه طلبی است. اما جاه طلبی به خودی خود می‌تواند بزرگترین دشمن تمرکز باشد. در طول سفر حدودا ٧ ساله‌ی دیمودند استارتاپ‌ هایی را دیدیم که از درآمد صفر به صدها میلیون رسیدند و ما هم در این بین تجربه‌های جدیدی کسب‌ کردیم.

عبارت “کمتر بیشتر است یا به عبارتی Less is more” در اصل توسط معمار معروف “لودویگ میس وان دره روه – Ludwig Mies van der Rohe ” به کار رفته است و حالا در صنایع مختلف کاربرد دارد؛ اما استفاده از این سه کلمه ساده در استارتاپ ‌ها هنوز هم یکی از سخت‌ترین کارها است.

اکنون، بسیاری از استارتاپ‌ ها به طور عینی بیان می‌کنند که می‌‌توانستیم با انجام کار کمتری -در جنبه‌های مختلف-، به موفقیت کنونی یا حتی بیشتر برسیم و خودمان را درگیر فعالیت‌هایی برای رشد خود کنیم. بنابراین در اینجا لیستی را برای شما از تجربه‌های استارتاپ‌ های گوناگون گردآوری کرده‌ایم، لیستی از کارهایی که کمتر برای دستیابی به اهداف دراز مدت باید انجام دهید:

 

اهداف کمتری تعیین کنید

برای مثال در جلساتی که ١٥ هدف برای سه ماهه آینده تعیین می‌کنید که این کار باعث عدم تمرکز تیم‌ می‌شود؛ به جای آن فقط شروع به طوفان فکری در اهداف و نتایج کلیدی خود نکنید؛ ابتدا تصمیم بگیرید چند OKR را که می‌خواهید تنظیم کنید؟ -به نظر ما سه می‌تواند کافی باشد- وقتی آنها را پیدا کردید، سپس آنها را به دو کاهش دهید! اکنون هدف نهایی شما می‌تواند مانند پرتوی لیزری که انرژی تیم استارتاپی شما را متمرکز کرده از موانع عبور کند.

مینیمالیسم در استارتاپ‌ ها

 

کمتر استخدام کنید

بزرگترین مشکلی که در بیساری از استارتاپ‌ ها می‌بینیم این است که افراد زیادی را پس از جذب سرمایه‌ ی اولیه استخدام می‌کنند. مخصوصاً وقتی سریع استخدام می‌کنید و از نظر کیفیت سازش بین افراد تیم افت می‌کنید. یک هفته وقت بگذارید تا در مورد چگونگی پیشروی کسب‌وکار بدون استخدام نیروی تازه فکر کنید! ممکن است راه‌حل‌های دقیق‌تری وجود داشته باشد. شرکت‌های بزرگ با افراد کمتر -در حد نیاز-، به نتایج قابل توجهی می‌رسند. پس یک تیم کوچک استارتاپی تشکیل دهید، نه یک ارتش!

مینیمالیسم در استارتاپ‌ ها

 

محصولی با ویژگی‌های کافی ایجاد کنید

وقتی می‎‌شنویم بنیانگذاران می‌گویند “ما در حال حاضر مشتریان زیادی داریم، بنابراین می‌توانیم XYZ را در محصول گسترش دهیم و به خدمات خود اضافه کنیم”، بیشتر شرکت‌های بزرگ با محصولات بسیار کمی اما بسیار خوبی شروع به کار می‌کنند و بر افزایش تعداد مشتریان خود تمرکز می‌کنند. محصولات جدید فقط باید در هنگام ورود به بازار – که به ندرت در سال اول رخ می‌دهد – یا وقتی محصول اولیه شما کار نمی‌کند، باید اضافه شود.

 

 

کمد پروژه‌های در حال انجام را تمیز کنید

پیچیدگی در سازمان‌های بزرگ فقط ظاهر نمی‌شود. در استارتاپ ‌ها، آزمایش و تست پروژه‌های جدید می‌تواند جذاب باشد. حذف پروژه‌های پیچیده خوب است، حذف کنید و جشن بگیرید!

مینیمالیسم در استارتاپ‌ ها

 

کمتر سرمایه گذاران را درگیر کنید

استارتاپی که مثلا بیش از ٣٠ سرمایه‌گذاری دارد. در یک مقطع، آنها نیاز داشتند تا مکالمات با سرمایه‌گذاران را مستند کنند! چه روز وقت تلف کردند و بسیاری از سرمایه‌گذاران هم پیچیدگی زیادی ایجاد می‌کنند. سعی کنید سر خود و تیم را تا حد امکان خلوت نگه‌دارید.

مینیمالیسم در استارتاپ‌ ها

 

جلسات کمتری برگزار کنید

تیم‌های استارتاپی زیادی هستند که هر روز جلسه دارند و تقویم آن‌ها برای کارهای دیگر جایی ندارد؛ برای شروع هر سه ماه یکبار تقویم خود بازدید کنید و همه چیز را پاک کنید و از ابتدا شروع به برنامه‌ریزی کنید!

مینیمالیسم در استارتاپ‌ ها

 

جواب پیش فرض “نه”

شور و اشتیاقی که شما را در شما به عنوان بنیانگذار به وجود آمده است، می‌تواند به شما آسیب برساند. وقتی واقعاً روی اهداف خود متمرکز هستید، جواب پیش فرض شما نسبت به سایر موارد باید “خیر” باشد. متقاعد کردن شما در مورد اهداف خارج از هدف اصلی، باید واقعاً سخت باشد. “نه” بگویید و لبخند بزنید و به آن افتخار کنید!

 

دفتر کار را جذاب کنید

کاری که تیم شما انجام می‌دهد، هم بازتابی از شما و هم محیط فیزیکی آنها است. محیط کار بیشتر از آنچه فکر می‌کنید مهم است، بنابراین فرهنگ اداری کمتری ایجاد کنید و تیم باید راحت باشد.

مینیمالیسم در استارتاپ‌ ها

 

خود را تنظیم کنید

شما احتمالاً از جاه طلبی خود غافل شده‌اید و متوجه نخواهید شد که زیاد کار می‌کنید. تماشای خود بدون آینه غیرممکن است. چشم انداز خارجی برای تعادل پیدا کنید. این ممکن است یک سرمایه‌گذار، مشاور، دوست یا حداقل دفترچه‌ای باشد که در آن قول داده‌اید خود که خود را تنظیم کنید.

مینیمالیسم در استارتاپ‌ ها

“کمتر” را یک عادت در تیم کنید

انجام کمترین کار برای یک پروژه برای یک زمانه‌ی مشخص نیست بلکه یک عادت است. به یاد داشته باشید که “بیشتر” به صورت خودکار خزش خواهد کرد. طی دو هفته، همه چیزهایی را که تازه خوانده‌اید فراموش خواهید کرد و ١٠٠ کار جدید را شروع کرده‌اید. ریتمی از “کمتر” ایجاد کنید؛ به خود یادآوری کنید که کمترین را انجام دهید.

مینیمالیسم در استارتاپ‌ ها

 

 

همچنین حداقل یک بار در زندگی در یک جعبه چوبی بخوابید! خواندن درباره‌ی مینیمالیسم و تجربه کردن آن دو چیز متفاوت است!

 

منبع:

https://dmondgroup.com/%da%a9%d9%85%d8%aa%d8%b1-%d8%a7%d9%86%d8%ac%d8%a7%d9%85-%d8%af%d9%87%db%8c%d8%af-%d8%af%d8%b1%d8%a8%d8%a7%d8%b1%d9%87-%d8%aa%d9%85%d8%b1%da%a9%d8%b2-%d9%88-%d9%85%db%8c%d9%86%db%8c%d9%85%d8%a7%d9%84/

  • پیدایش 313
  • ۰
  • ۰

1.احترام

هر شخص حرفه‌ای انتظار دارد با احترام با او رفتار شود. همه برای متوجه شدن احترام قائل شدن و یا نشدن رئیس خود، به فرم‌های صورت و همچنین سخنان آنها توجه می‌کنند.

شما باید با کلمات و اعمال خود نشان‌دهید که برای نقش کارمندان خود ارزش قائل هستید.

2.منابع

تیمی که منابع لازم برای انجام کار خود را نداشته باشد، انگیزه خود را به سرعت از دست می‌دهد. در شروع کار، منابع اصلی شامل بودجه استارتاپ، امکانات و ابزارها و زمان انجام کار می باشند.

مهمترین منبع ممکن است کمک و پشتیبانی شما به عنوان رئیس باشد.

 

3.روابط

تعامل اجتماعی مثبت با اعضای تیم دیگر ( همکار ) منجر به بهبود رضایت شغلی و انگیزش می شود.

برعکس، افرادی که منفی هستند و نگرش‌های منفی فردی خود را به محیط کار می‌آورند، انگیزه دیگران را از بین می برند.

 

 

4.مسئولیت

مسئولیت‌های جدید، باعث ایجاد احترام و اعتدال می‌شود، مانع از رکود می‌شود و افراد را حتی در سطوح بالاتر نیز به چالش می‌کشد.

بیشتر افراد به دلیل این چالش‌ها بالا رفته و پیشرفتهای خود را می‌بینند و با انگیزه‌تر می‌شوند.

 

5.دستاورد

وقتی دستاوردهای فردی بزرگ و کوچک را در مقابل هم سن و سالان خود به دست می‌آورید و آنها را جشن می‌گیرید.

به شما احساس فوق العاده‌ای دست می‌دهد و احساس صلاحیت و اشتیاق بیشتری برای تکرار موفقیت یا پذیرفتن مسئولیت اضافی خواهید داشت.

 

6.پاداش

کارمندان برای حفظ انگیزه خود به پاداش نیاز دارند وگرنه احساس می‌کنند که دستاوردها همه “نمایش” است، و هیچ مفهومی در پشت آن نیست.

پاداش‌های مادی و نقدی شروع خوبی است، اما حتی پاداش های غیرنقدی مانند ناهار با رئیس می تواند انگیزه های قدرتمندی باشد.

 

7.پشتیبان

در ارتش، یک مأموریت مهم همیشه از طرف نیروهای پشتیبان حمایت می‌شود. تهیه پشتیبان به تیم اعتماد به نفس، انگیزه و احساس ارزش می‌بخشد.

در استارتاپ‌ ها، هنگامی که کارمندان از یکدیگر حمایت می‌کنند، انگیزه همه افزایش می یابد.

8.دلایل

یک علت خوب می‌تواند قدرتمندترین انگیزه برای همه باشد. کارگرانی که در طول جنگ جهانی دوم کارهای خط مونتاژ را انجام می‌دادند، بسیار با انگیزه بودند زیرا در پیروزی جنگ کمک می‌کردند.

مطمئن شوید که تیم شما واقعاً معتقد است که کار آنها تأثیر دارد.

 

9.تقویت

هنگامی که یکی از اعضای تیم، مهارت‌های خود را افزایش می‌دهد و یا پیشرفت می‌کند، با توجه به پاداش های قبلی، تقویت این پیشرفت باعث می‌شود که انگیزه چند برابر شود.

تقویت به طور منظم، به دستاورد و پاداش می‌انجامد.

 

10.استخدام

کارمندان وقتی می بینند که “نیروی جدید” به تیم می‌پیوندد، انگیزه بیشتری پیدا می‌کنند. این اتفاق به همه حس تجدید، حمایت اضافی و چشم انداز تازه می‌بخشد.

استخدام، معکوس اخراج  که باعث کاهش انگیزه در همه می شود به افزایش آن کمک می‌کند.

 

با توجه به توضیحات بالا باید هر کارآفرینی با این موارد آشنا باشد تا در صورت نیاز از آن‌ها برای تقویت تیم خود استفاده کند و ار آن در جهت پیشبرد کار خود استفاده کند.

 

 

منبع:

https://dmondgroup.com/%db%b1%db%b0-%d9%86%da%a9%d8%aa%d9%87-%d9%85%d9%87%d9%85-%da%a9%d9%87-%d9%87%d8%b1-%da%a9%d8%a7%d8%b1%d8%a2%d9%81%d8%b1%db%8c%d9%86-%d8%a8%d8%a7%db%8c%d8%af-%d8%a8%d8%af%d8%a7%d9%86%d8%af/

 

  • پیدایش 313
  • ۰
  • ۰

استارتاپ چیست؟

استارتاپ ها نوعی از کسب و کار ها هستند که طبق تعریف پیدایش، استارت آپ ،کسب و کاری مقیاس پذیر است که با خلق ایده ای در جهت رفع نیازی از افراد جامعه راه اندازی می شود. امروزه این نوع کسب و کار ها طرفدار زیادی دارند و هر فردی که ایده های ناب داشته باشد می تواند با راه اندازی یک استارتاپ کسب و کار خود را داشته باشد.

 

کسب و کار سنتی چیست؟

در این نوع از کسب و کار ها، کالا ها به صورت دستی و حضوری یا اصطلاحا فیس تو فیس مبادله می شود و فروشنده با خریدار تعامل مستقیم دارد. در واقع بسیاری از ما روزانه با چندین کسب و کار سنتی سر و کار داریم و نیاز های خود را براورده می کنیم.

 

 

راه اندازی استارتاپ چه برتری و مزیتی نسبت به کسب و کار سنتی دارد؟

– استارتاپ ها تفاوت عمده ای که نسبت به کسب و کارهای رایج دارند در خلاقیت و نوآوری خلاصه می شود که روح اصلی استارتاپ ها را در برمی گیرد. کسب و کارها با هدف بوجود آوردن یک درآمد کم ولی قابل اطمینان که ریسک و خطر پذیری کمتری دارد شکل می گیرند این کسب و کار ها با توجه به نمونه های فراوانی که موجود هست طرح بیزینس خود را پایه گذاری می کنند.

– در استارتاپ ها هدف تنها در کسب درآمد و پول خلاصه نمی شود بلکه استارتاپ ها عمدتا با هدف راه کار های خلاقانه به دنبال رفع یک مشکل یا ساده تر کردن یک مسئله پایه گذاری می شوند که مسلما اگر به نتیجه ی اثربخش برسد به سود دهی برتری نسبت به کسب و کارها نیز خواهد رسید. بنابراین استارتاپ ها باید یک ایده جدید داشته باشند یا نمونه ای بهتر از مدل های مشابه قبلی را ارائه کنند.

– استارتاپ ها به طور ایده آل گرایانه ای به دنبال تغییر هستند و می خواهند تحولی را به دنبال ایده و نوآوری خود وجود بیاورد. ولی در کنار همه این ها استارتاپ ها در ذات خود ریسک پذیری بالایی دارند زیرا ممکن است نتوان با این محصول یا خدمت جدیدی که ارائه شده مشتری ها را به سمت استارتاپ بوجود آمده جذب کرد.

– کسب و کارهای رایج معمولا با ضریب اطمینان بالایی شکل می گیرند به طوری که بعد از مدت زمان تقریبا پیش بینی شده و کوتاهی به سود دهی می رسند ولی بحث استارتاپ ها در این زمینه کاملا متفاوت است. زیرا تا عملی شدن ایده استارتاپ و تجاری کردن آن زمان و هزینه و ریسک بالایی لازم است و ممکن است تا مدت ها درآمد حاصل از آن اندک یا حتی صفر باشد ولی بعد از رسیدن به مرحله تجاری و جذب مخاطبان به این دلیل که ایده و راه حل جدیدی را به همراه خود دارد می تواند با سرعت زیادی رشد کند و درآمد چشمگیری را داشته باشد.

– طبق بررسی پیدایش ، کسب و کار های معمولی یک بخش محدودی از مخاطبان و مشتریان را ممکن است به عنوان هدف خود در نظر بگیرند و رشد خود را محدود به رسیدن به آن هدف کنند ولی در استارتاپ ها حدی برای رشد وجود ندارد و تا هر حدی امکان گسترش آن وجود دارد. بنابراین نرخ رشد متفاوتی دارند.

– استارتاپ ها می توانند به کمک اینترنت، فضاهای مجازی و شبکه های اجتماعی به رسد سریعی دست یابند. اما نباید اشتباه برداشت شود! هرکسب و کاری که در آن از تکنولوژی هایی نظیر وبسایت ها و اپلیکیشن ها و سایر خدمات موجود در فضا های مجازی استفاده می شود لزوما یک استارتاپ تلقی نمی شوند.

– در اکثر استارتاپ ها چون از اینترنت برای گسترده و تجاری کردن ایده خود استفاده می کنند می توان گفت که کنترل و مدیریت افزایش مخاطبان و مشتریان با چالش کمتری نسبت به کسب و کارهای معمول دارد. به طوری که افزایش مشتری لزوما منجر به افزایش نیرو در تیم استارتاپ نمی شود و همین مسئله به رشد سریع تر یک استارتاپ کمک شایانی خواهد کرد. البته این موضوع مورد علاقه سرمایه گذاران نیز می باشد و می تواند به جذب سرمایه گذار کمک نماید.
البته باید توجه داشت که تمامی استارتاپ ها لزوما این قابلیت را ندارند ولی چون اکثر آنها در بستر اینترنت فعالیت می کنند می توان این حسن را برای استارتاپ ها در نظر گرفت. در این قابلیت ممکن است اندکی هزینه ها افزایش یابد ولی در برابر رشد چندین برابری مشتریان ناچیز تلقی می شود.

برای مثال تیم استارتاپ شرکت اسنپ برای هزار مشتری ممکن است همان میزان کارمند و منابع نیاز داشته باشد که برای ده هزار مشتری نیاز دارد. بنابراین هیچ محدودیت مکانی و زمانی نمی تواند جلوی رشد استارتاپ ها را بگیرد و می تواند هم زمان به تعداد زیادی از افراد و مکان های متفاوت خدمات خود را ارائه نماید.

– همچنین یک استارتاپ نیاز به جذب سرمایه گذارانی را دارد که قدرت ریسک و خطرپذیری بالایی داشته باشند. زیرا یک کسب و کار معمول را می توان با کمک خانواده و اطرافیان و وام های بانکی راه انداخت و با رسیدن به سود دهی کم کم آن را رشد و گسترش داد ولی یک استارتاپ همانطور که گفته شد ممکن است تا مدت ها ضرردهی داشته باشد تا به موفقیت برسد و به دنیای تجاری راه پیدا کند.
به همین دلیل سرمایه گذاران اندکی وجود دارند که حاضر به انجام چنین ریسکی باشند. به دلیل اینکه هر سرمایه گذاری به دنبال بازگشت سرمایه خود و سود می باشد فشار زیادی به استارتاپ ها برای موفقیت وارد می شود.

 

منبع: 

https://peidaiesh.com/startup/%d8%a7%d8%b3%d8%aa%d8%a7%d8%b1%d8%aa%d8%a7%d9%be-%d9%88-%da%a9%d8%b3%d8%a8-%d9%88-%da%a9%d8%a7%d8%b1-%d8%b3%d9%86%d8%aa%db%8c/

  • پیدایش 313
  • ۰
  • ۰

در این مقاله به این مقوله می پردازیم که استارت آپ چیست؟ چگونه راه اندازی می شود؟ و اطلاعات جالبی راجع به این که استارت آپ ویکند چیست ارائه خواهد شد.

 

استارت آپ چیست؟

طبق واژه نامه کسب و کار (www.businessdictionary.com) در تعریف این که معنی استارت آپ چیست آمده است، مرحله اولیه از چرخه حیات یک کارآفرینی است که کارآفرین از مرحله ایده به مرحله تامین مالی حرکت می کند و ساختار مبانی کسب و کار خود را بنیان می نهد و عملیات یا اقدامات تجاری خود را آغاز می کند.
یک شرکت استارت آپی، شکل تازه ای از کسب وکار است که پاسخی به نیاز و درخواست احساس شده پیرامون کالا یا خدمتی است که از سوی بازار دریافت می شود. هدف از راه اندازی آن، رشد سریع در ارائه چیزی است که بتواند شکاف خاصی از بازار را پر کند.
فارغ از این که معنی استارت آپ چیست، هیچ پارامتر ثابتی نیز در این که چه نوع شرکتی را می توان در زمره استارتاپ ها قرار داد وجود ندارد؛ اما این اصطلاح معمولا برای شرکت های با تکنولوژی بالا که کالاهایی را تولید می کنند تا از تکنولوژی برای ارائه نوع جدیدی از کالا یا خدمت استفاده کنند اطلاق می شود.
به همین ترتیب، هیچ قانون مشخصی در رابطه با زمانی که دیگر شرکت خاصی، استارت آپ محسوب نمی شود، وجود ندارد. برخی پیشنهاد می کنند یک استارتاپ وقتی به یک حجم مشخص رسید، یا مسیرش به سمت سودآوری تکمیل شد، یا سطح بالایی از بودجه های سرمایه گذاری را دریافت کرد دیگر از مرحله استارت آپ گذشته است. برخی نیز معتقدند وقتی استارت آپ به یک شرکت و سازمان عمومی تبدیل شد یا به یک شرکت بزرگ تر پیوست دیگر از مرحله استارت آپی گذشته است.
این روزها این واژه را از زبان بسیاری از افراد درگیر کسب و کار می شنوید و شاید برایتان جالب باشد بدانید AirBnb، فیس بوک، و اوبر هم روزی یک استارت آپ محسوب می شدند.

بعد از پرداختن به معنی استارت آپ، باید به این نکته اشاره کرد استارت آپ ها اصول اساسی دارند که شامل موارد زیر است:

 

سریع راه اندازی می شوند

اخذ تصمیم و تغییر اولویت ها در این نوع کسب و کار به سرعت انجام می شود. رشد و گسترش کسب و کار در یک زمان محدود است و همه چیز در یک استارت آپ سریع اتفاق می افتد.

 

 

بنیانگذاران

علی رغم این که تیم، تاثیر قابل توجهی بر این نوع کسب و کار دارد، اما یک استارت آپ مخلوق بنیانگذارانش است که معمولا شامل یک یا سه نفر از افرادی است که در فعالیت های این کسب و کار نقش اساسی و کلیدی دارند. بنیانگذاران این نوع کسب و کار، ایده ای دارند که می خواهند با اجرای آن تغییراتی در یک بازار ایجاد کنند و متعهد هستند که این ایده را به انجام برسانند.

 

 

سرمایه گذاری

استارت آپ ها تمایل دارند که خودشان بر روی کسب و کار سرمایه گذاری کنند یا در برخی موارد سرمایه هایی از شرکا و سرمایه گذاران دیگر مانند شتابدهنده ها جذب کنند.

 

 

دیدگاه جهانی

یکی از تفاوت های کلیدی یک استارت آپ و یک کسب و کار کوچک در این است که استارت آپ، ایده ای دارد که می تواند در سطح جهانی به کار گرفته شده و بازاریابی شود. در مقابل، کسب و کارهای کوچک، به یک منطقه یا بازار خاص محدود هستند. این دلیل این نکته است که چرا بسیاری از استارتاپ ها سازمان های وابسته به فن آوری ای هستند که کالاها یا خدماتی را که فقط نیاز به اتصال اینترنت دارد ارائه می کنند.

 

 

محدودیت ها

از نظر منابع، اندازه و زمان ( یا ترکیبی از این سه) استارت آپ ها در مضیقه هستند.

 

 

جدید

در حالی که تعریف این نوع کسب و کار در طول زمان تغییر کرده است اما هنوز از این نوع کسب و کار با صفت جدید یاد می شود. به صورتی که عموما به کسب و کارها در اولین سال های خود (حداکثر تا ۵ سال) واژه استارت آپ اطلاق می شود.

 

 

حل مساله

یکی از مهمترین هدف های این نوع کسب و کار ،حل مساله ای است که از طریق کالا یا خدمت جدیدتر انجام می شود و اغلب اوقات به معنای انجام کار بدون داشتن مسیر مشخص و دستورالعمل واضح برای موفقیت نیز هست.

 

 

کسب و کار ثبت شده

در واقع این نوع کسب وکارها یک مرحله بالاتر از داشتن صرفا ایده روی کاغذ هستند.

 

 

فرهنگ تیمی

در حالی که هنوز بحث هایی درباره این که استارت آپ باید چند عضو داشته باشد وجود دارد اما همه موافق این مطلب هستند که صرف نظر از تعداد، همه اعضا در کنار هم تاثیر مستقیمی بر کسب و کار دارند.

 

عدم قطعیت و اطمینان

بیشتر زوایای این نوع کسب و کار ناشناخته است و اغلب امور مربوطه ممکن است به صورت روزانه تغییر کند. ریسک و شکست در ایجاد کسب و کار مهم است و باید توجه داشت بسیاری از ایده ها و مفاهیم به نتیجه می رسند و بسیاری از آنها شکست خواهند خورد.

پس با این حساب باید دیگر متوجه شده باشیم که یک استارت آپ چیست، معنی استارت آپ چیست؟ چه ویژگی هایی دارد؟

 

 

چگونگی راه اندازی استارت آپ

بعد از این که به این مسئله پرداختیم که استارت آپ چیست باید به این نکته اشاره کرد واقعیت این است که هیچ روش بهترینی برای راه اندازی استارتاپ وجود ندارد و بیشتر مانند یک پدیده آزمون و خطا می ماند که از صنعتی به صنعت دیگر متفاوت است و مهمتر این که همه چیز در طی زمان تغییر می کند.
بزرگترین اشتباه بیشتر کارآفرینان این است که فکر می کنند ایده آنها قرار است دنیا را متحول کند و در طول فرایند فکر کردن، فراموش می کنند که یک ایده خلاقانه استارت آپی فقط اولین گام است.
واقعیت دیگر این است که بازار امروزه کاملا اشباع شده است و انتظارات مشتریان تا حدی بالا رفته است که با انجام کارهای ساده نمی توان آنها را راضی کرد. به خصوص اگر ایده بدون هیچ برنامه اجرایی واضح و روشنی باشد محکوم به شکست است.
مراحل زیر کمک می کند دید روشنی از مراحل راه اندازی این نوع کسب وکار داشته باشید:

 

 

با یک ایده روشن شروع کن

برای شروع باید ایده کاملا روشنی از استارت آپ خود داشته باشید. توجه داشته باشید که ایده های بسیاری هستند که منحصر به فرد نیستند و لزوما ایده نباید تک باشد. بلکه باید نسخه بهتری از آنچه که هم اکنون در بازار ارائه می شود را برای مشتری فراهم کند تا بتواند موفق شود.
گوگل، اولین موتور جستجو نبود، فیس بوک هم اولین شبکه اجتماعی نبود بلکه آنها نسخه های بهتری از همتایان خود بودند. رمز موفقیت در این است.

 

 

بازار را تحلیل کن

بعد از آنکه ایده خود را ارائه کردی از خودت بپرس این ایده برای چه کسی است؟
باید خصوصیات مشتریان بالقوه خود اعم از سن، جنیست، وضعیت رابطه، درآمد، سرگرمی و… را مشخص کنی و در نظر بگیری.
بسیاری از اوقات، نیاز است تا شما بر روی مشتریان خود عمیق تر شوید و نیازها، مشکلات و امیدهای مشتری خود را شناسایی کنید تا بتوانید با کالا یا خدمت خود مشکلی از وی را حل کنید. با مشتریان خود پیرامون ایده تان صحبت و بازخوردهای لازم را از وی دریافت کنید.
این تمرین خوبی برای انتخاب بازار هدف و نزدیک شدن به مشتریان آن است.

 

منبع: وبلاگ پیدایش

https://peidaiesh.com/startup/%d8%a7%d8%b3%d8%aa%d8%a7%d8%b1%d8%aa_%d8%a2%d9%be/

  • پیدایش 313
  • ۰
  • ۰

انواع استارت آپ ها

۱- انواع استارتاپ های شیوه زندگی

در ساحل کالیفرنیا که در من در آن جا زندگی می کنم، ما کارآفرینانی را می بینیم که انواع استارتاپ هایی را درباره سبک های زندگی مختلف راه اندازی می کنند. به طور مثال ما خوانندگان و یا غواصان داریم که دارای یک کسب و کار کوچک برای خودشان از انواع استارتاپ ها می باشند. این کسب وکار که به بهبود شیوه زندگی افراد کمک می کند، می تواند از یک فروشگاه کوچک وسایل غواصی و موج سواری تا تدریس غواصی و … متغیر و متنوع باشد. درآمدی که از این گروه از انواع استارتاپ ها بدست می آیند بسیار لذت بخش هستند، زیرا افراد همزمان با اینکه پول دریافت می کنند از تفریح و هنر خودشان هم بهره مند شده و لذت می برند و می توانند تجربیات جدیدی کسب کنند.

 

۲- انواع استارتاپ های کوچک فامیلی

یکی دیگر از انواع استارتاپ ها، کسب و کارهای کوچک خانوادگی می باشد که معمولا توسط خود آن ها نیز اجرا می شود. به این صورت که آن ها کارمندان را از بین افراد خانواده یا آشنایان انتخاب می کنند و در اکثر مواقع این نوع استارتاپ ها به سختی و بعد از یک مدت طولانی به سود دهی می رسند. در واقع در این سبک از انواع استارتاپ ها، صاحبان ایده می خواهند که کسب و کار خودشان را به اشتراک بگذارند و افراد خانواده را تغذیه کنند اما به ندرت دیده می شود که نماینده کارآفرین (که از اعضای خانواده نیز می باشد) همانند نماینده کارآفرین در سایر سبک ها از انواع استارتاپ ها بتواند یک شرکت را حمایت کند. معمولا شرکت های آنها مشاغل محلی را ایجاد می کنند.

 

۳- انواع استارتاپ های مقیاس پذیر

در این سبک، از انواع استارتاپ های مقیاس پذیر مشابه و نزدیک به هم تمایل دارند که با یک دیگر هم گروه بشوند و هماهنگ فعالیت کنند. این سبک از کسب و کارها درصد کمی از انواع استارتاپ ها را تشکیل می دهند، اما به دلیل بازدهی زیادی که دارند، سرمایه گذاران ترجیح می دهند ریسک بالای سرمایه گذاری را بپذیرند و سهمی دریافت کنند، بنابراین دراکثر مواقع سرمایه شروع فعالیت ها خیلی زود فراهم می شود. همچنین این سبک از انواع استارتاپ ها خیلی سریع رشد می کنند و جهانی می شوند.

 

۴- انواع استارتاپ های تلنگری

این گروه شامل انواع استارتاپ هایی می باشد که خیلی سریع وارد فاز طراحی و اجرا شده و به سرعت به فروش می رسند. در واقع می توان گفت که هدف کارآفرینان این سبک از انواع استارتاپ ها، ساخت یک میلیارد دلار جهت کسب و کار نیست، بلکه بعد از مدتی به یک شرکت بزرگ با قیمت ۵ تا ۵۰ میلیون دلار فروخته می شود.

 

۵- انواع استارتاپ های شرکت بزرگ

در این گروه از انواع استارتاپ ها؛ تغییر در سلیقه مشتریان، فناوری های جدید، قوانین، رقبای جدید و غیره می توانند فشار زیادی وارد کنند تا نوآوری های جدیدی که معمولا از ریسک بالایی نیز برخوردارند برای ایجاد محصولات کاملا جدید برای مشتریان جدید در بازار های جدید، در شرکت های بزرگ (به عنوان مثال Google و Android) به فروش برسند. در واقع می توان گفت که در این سبک از انواع استارتاپ ها، کارآفرینان از اعتبار یک شرکت بزرگ مثل پیدایش برای راجت تر کردن مسیرشان استفاده می کنند.

 

۶- انواع استارتاپ های اجتماعی

این نوع از انواع استارتاپ های اجتماعی معمولا بر پایه نوعی خیریه بنا می شوند و بر خلاف انواع استارتاپ های مقیاس پذیر، هدف این نوع استارتاپ ها این است که جهان را به جای بهتری تبدیل کنند. در واقع کارآفرینان در این سبک از انواع استارتاپ ها به دنبال این که به سهم بیشتری از بازار دست پیدا کنند و یا این که برای بنیان گذاران آن ایجاد ثروت کنند، نیستند.

 

منبع:

 https://peidaiesh.com/startup/%d8%a2%db%8c%d8%a7-%d8%a7%d9%86%d9%88%d8%a7%d8%b9-%d8%a7%d8%b3%d8%aa%d8%a7%d8%b1%d8%aa%d8%a7%d9%be-%d9%87%d8%a7-%d8%b1%d8%a7-%d9%85%db%8c-%d8%b4%d9%86%d8%a7%d8%b3%db%8c%d8%af%d8%9f/

  • پیدایش 313
  • ۰
  • ۰

چرا ثبت برند ضروری است؟

طبق بررسی های انجام شده توسط پیدایش، بسیاری از صاحبان ایده، استارتاپ ها و کارآفرینان در سرتاسر دنیا وجود دارند که می گویند: ” ما تازه شروع کرده ایم، پس نیازی به ثبت برند نداریم.” اما آیا این طرز تفکر درست است؟ آیا فقط استارتاپ های بزرگ به برند نیاز دارند؟ پاسخ مسلما خیر است! در ادامه دلیل آن را خواهید فهمید.
Google، Apple و Flipkart هنگامی که شروع به کار کردند، همه شان شرکت های شناخته نشده ای بودند. تنها چیزی که آن ها را از دیگران متمایز می کرد شور و اشتیاق و افق دید صاحبانشان بود. آن ها باید برای جذب سرمایه گذاران مناسب، کارکنان مستعد و همچنین مشتری های زود هنگام تلاش می کردند. به همین دلیل، برای توصیف محصولاتشات از برند استفاده کردند. برند در واقع روش ساده ای برای شناساندن محصول، سرویس ارئه شده و یا کسب و کار است که کمپانی های بزرگ آن را از همان لحظه اول مورد توجه قرار می دهند.
ایجاد یک برند مناسب یک چالش بزرگ برای بسیاری از صاحبان کسب و کار است. چرا که آن ها فواید استراتژیک این کار را به درستی درک نمی کنند و فکر می کنند که برند در یک لوگو و یا طرح گرافیکی خلاصه می شود. اغلب این افراد نمی توانند درک کنند که که ثبت برند می تواند چه تاثیر شگفت انگیزی بر کسب و کار آن ها داشته باشد. از این رو بسیاری از آن ها از این کار صرف نظر می کنند.

 

 برند یا نام تجاری چیست؟

مغز انسان دارای سیستمی است که مانند کامپیوتر قطعات جدای مربوط به چیز خاصی را درکنار هم و تحت یک tab مخصوص ذخیره می کند. این tab می تواند به شکل یک نام تجاری، لوگو، آهنگ و یا رایحه باشد که برخورد با آن باعث شروع شناسایی تمامی آن قطعات جدا از هم می گردد. به همین دلیل است که یک بوی خاص خاطرات مشخصی را به یادتان می آورد.
یک برند در واقع یک tab بسیار قدرتمند است. برند مانند یک بارکد است که مغز ما با هر بار اسکن کردن آن، تمام تجربیات و شناخت ما از آن برند را به یاد می آورد. یک برند خوب خاص و در عین حال ساده است. یک برند مناسب باید منحصر به فرد بوده و به راحتی قابل شناسایی باشد. نمونه بارزی از این دست لوگوی شرکت Apple است.

 

حال می خواهیم بدانیم چرا داشتن یک برند اینقدر برای یک استارتاپ مهم است:

یکی از مهمترین مزایای ثبت برند برای استارتاپ ها، کمک به هویت بخشیدن آن هاست. یک برند فقط لوگوی یک شرکت نیست بلکه چیزی فراتر از یک اسم یا طرح است. در واقع برند معرفی کننده شخصیت کسب و کار شماست. به همین دلیل است که استارتاپ ها نیاز دارند که یک برند مناسب را برای معرفی کسب و کار خود انتخاب کنند. ایجاد یک دید مناسب موفقیت استارتاپ در آینده را تضمین می کند و انجام این کار از ابتدا، بسیار ساده تر است.

 

برند چگونه می تواند متقاضیان را جذب کند؟

بازاریابی به معنی تاثیرگذاری بر رفتار مشتریان است. مشتری ها به وسیله یک برند که سرویس مربوطه را با تعهدی محکم به آن ها پیشنهاد می دهد و دارای شخصیتی جذاب و موثر در بازاریابی و فروش می باشد، به وجد خواهند آمد. به منظور جلب توجه مصرف کنندگان، یک استارتاپ باید خود را با ابداع یک کمپین بازاریابی منحصر به فرد به چالش بکشد. بدون متقاضی، هیچ کسب و کار موفق نخواهد شد و این بدان معناست که شما نیاز به برندی دارید که موجب افزایش میزان وفاداری مشتری ها نسبت به کسب و کار شما شود.
بازاریابی و داشتن یک برند مناسب به یک استارتاپ کمک می کند که بتواند وارد عرصه رقابت شود. یک نام تجاری مناسب می تواند یک امتیاز بزرگ در این رقابت به حساب آید به ویژه هنگامی که برندهای رقیبتان خصوصیات مشابهی با شما دارند.
ایجاد یک برند مناسب مستلزم آن است که به بررسی بازار پیرامون خود و مشتری هایتان بپردازید. ثبت برند به مشتری های شما این اطمینان را می دهد که شما آمده اید که بمانید! چه حسی دارید وقتی که وارد حساب کاربری خود در فیس بوک یا گوگل می شوید؟ آیا حس می کنید که فردا صبح که از خواب بیدار می شوید آن ها نیز کسب و کار خود را تعطیل کرده اند؟! البته که نه، و دلیل این اطمینان هم این است که این شرکت ها اقدام به ثبت برند نموده اند و هویتی را در بازار ارائه داده اند که به معنای حضور و ارائه سرویس به متقاضیان برای مدت طولانی است.
با توسعه یک برند برای استارتاپتان، در واقع اعلام می کنید که شما برای ارائه سرویس هایتان به طور طولانی مدت فعالیت خواهید داشت. این کار این حس را به مشتری انتقال می دهد که شما در کسب و کاری قابل اعتماد و معتبر هستید.
اینکه از القای چه حسی در برند خود استفاده کنید بستگی زیادی به نیاز مشتری ها و محصولات و سرویس های که ارائه می دهید دارد. اما به طور کلی اعتماد، اعتبار و اصالت یه حسی هستند که اگر بتوانید آن ها را به مشتریان خود انتقال دهید، آن گاه برند موفقی ساخته اید.

 

منبع مطلب:

https://peidaiesh.com/startup/%d8%ab%d8%a8%d8%aa-%d8%a8%d8%b1%d9%86%d8%af/

  • پیدایش 313
  • ۰
  • ۰

با استارتاپ های موفق ایرانی چقدر آشنا هستید ؟

طبق بررسی های پیدایش ، استارتاپ، یک همایش، رویداد و یا حتی یک سازمان کوچک در حال رشد و توسعه، نیست. بلکه استارتاپ یک شرکت نو پا و تازه تاسیسی است که با هدف ایجاد مدل کسب و کار تکرار پذیر و مقیاس پذیر بوجود آمده است.

امروزه در همه جای دنیا شاهد رشد و تکامل استارتاپ ها هستیم، ایران هم از این قاعده مستثنا نبوده و در سالهای اخیر استارتاپ های بسیاری در ایران شکل گرفته و با سرعت بالایی و با استفاده از شتاب دهنده های مناسب پیش رفته و تبدیل به برند شده اند، به طوریکه اکنون از ارزش بسیار بالایی برخوردار می باشند.

بسیاری از استارتاپ های موفق ایرانی که در حال حاضر فعال هستند و برای خود اسم و رسمی دارند، از ایده های ساده شروع کرده اند، و پس از مدتها و با خلاقیت و تلاش و پشتکاری خستگی ناپذیر، توانستند سرنوشت دیگری را برای خود رقم بزنند.از جمله استارتاپ های موفق ایرانی می توان موارد زیر را نام برد:

- دیجی کالا
- دیوار
- شیپور
- مامان پز
- کافه بازار
- اسنپ
- آپارات
- تپسی
- اسنپ فود
- علی بابا
- بامیلو

استارتاپ های موفق ایرانی چگونه شکل گرفته اند؟

۱- دیجی کالا

دیجی کالا که اکنون به عنوان بزرگترین شرکت خرده فروشی، در ایران فعالیت می کند، در سال ۲۰۰۶ راه اندازی گردید. امروزه دیجی کالا تبدیل به بزرگترین و پر بازدید ترین سایت فروش محصولات الکترونیکی و دیجیتالی در ایران و همچنین خاورمیانه گردیده است.

این وب سایت در ابتدای کار تنها به نقد و بررسی محصولات و کالاهای دیجیتالی مانند دوربین عکاسی و موبایل و لپ تاپ و غیره می پرداخت. اما کم کم و به مرور زمان به فکر فروش همین محصولات در وبسایت خود افتاد، به طوریکه در حال حاضر شاهد هستیم که تقریباً کالایی نیست که در دیجی کالا موجود نباشد!

دیجی کالا همچنین با ایجاد تسهیلاتی مانند ضمانت تعویض و پس گرفتن تا یک هفته، این اطمینان و آرامش خاطر را به مشتری میدهد که اولا جنسی که می خرد اصل است و ثانیادر صورتیکه از کیفیت کالا راضی نباشد می تواند آنرا به شرکت پس دهد و به جای آن کالای دیگری تحویل و یا مبلغ پرداختی را بازپس بگیرد. در حال حاضر این استارت آپ با ارزشی بالغ بر ۱۵۰ میلیون دلار، بزرگترین استارتاپ موفق ایرانی می باشد.

 

۲- کافه بازار

این استارتاپ بزرگترین بازار ارائه انواع اپلیکیشن، برای گوشی های هوشمند در ایران می باشد. این استارتاپ توانسته است میلیون ها نفر از برنامه نویسان، کاربران و تبلیغ کنندگان اینترنتی را از طریق آپ استور بازار به هم متصل نماید. مخصوصا پس ازایجاد محدودیت دسترسی برای کاربران ایرانی در گوگل پلی، شرکتهایی از جمله آوای همراه هوشمند، توانستند تا حدی خلا بازار را پر کنند.

 

۳- اسنپ

اسنپ نیز به عنوان یکی از استارتاپ های موفق ایرانی، فعالیت خود را از سال ۱۳۹۳ توسط یکی از دانشجویان مهندسی برق دانشگاه فردوسی مشهد، به نام شهرام شاهکار، آغاز نمود. این اپلیکیشن موبایل توانست با ارائه خدمات با کیفیت خوب و پشتیبانی مناسب، بهمراه هزینه پایین، کاربران و مشتریان و همچنین رانندگان زیادی که تمایل دارند با تاکسی کار کنند، برای خود جذب نماید.

این اپلیکشن پس از ۳ سال توانست سرمایه چندین میلیون یورویی برای خود جذب کند. اسنپ به عنوان اولین و بزرگترین شرکت اینترنتی درخواست تاکسی، توانست در سال ۱۳۹۵ معادل ۲۰ میلیون یورو از شرکت MTN دریافت کند.در حال حاضر این اپلیکشن صدها هزار کاربر به عنوان راننده و مسافر دارد.

 

۴- آپارات

از زمان آغاز به کار این وبسایت، بیش از ۵ سال میگذرد. آپارات بومی سازی شده سایت یوتیوب، با توجه به فیلتر شدن این سایت در ایران می¬ باشد که توانست جایگزین خوبی برای آن باشد. این سایت پس از تاسیس در سال ۸۰، در سال ۹۳ توانست پس از ایجاد حساب کاربری ریس جمهور در این سایت، رسما به دنیای پخش آنلاین ویدئو، وارد شد. این سایت همچنین از زیر مجموعه های شرکت صبا ایده و مالک سایتهایی از جمله میهن بلاگ و صباویژه، که یک سایت تبلیغات کلیکی است، می باشد.

 

۵- تپسی

تپسی TAP30 ، به عنوان قدرترین رقیب استارتاپ اسنپ، یک اپلیکیشن موبایل هوشمند درخواست تاکسی است، که در حال حاضر در شهرهای تهران، کرج، شیراز، اصفهان، تبریز و مشهد فعال است. تپسی از طریق پنل کاربری و اپلیکشن موبایل، رانندگان و مسافران را به یکدیگر مرتبط می سازد.

 

۶- اسنپ فود

اسنپ فود، نمونه ای از جذابترین استارتاپ های موفق ایرانی می باشد. ایده این اپلیکیشن، سفارش غذا به صورت آنلاین و تحویل غذا در کمترین زمان ممکن به همه نقاط تهران می باشد.

این اپلیکیشن بر اساس موقعیت جغرافیایی، تمامی رستوران های اطراف شما که با آن طرف قرارداد هستند، به شما نشان می دهد و شما میتوانید غذای دلخواه خود را از رستوران مورد نظر خود سفارش داده و به صورت آنلاین پرداخت انجام دهید.

 

۷- علی بابا

علی بابا یکی از معتبرترین و بزرگترین سامانه خرید اینترنتی بلیط قطار و هواپیماست. این سامانه علاوه بر قابلیت جستجوی تمامی پروازهای بین المللی ثبت شده از مبدا یا مقصد تهران، این جستجو را برای سایر پروازهاو ایرلاین های خارجی، که امکان خرید بلیط آنلاین دارند نیز، انجام میدهد.

علی بابا همچنین گزینه ای مطمئن برای خرید چارتری بلیط پرواز می باشد، زیرا استرداد آنلاین پروازهای کنسلی را تضمین می کند.

 

۸- دیوار

دیوار یکی از محبوب ترین و معروف ترین استارتاپ های موفق ایرانی می باشد.این سایت جهت خرید و فروش وسایل دست دوم ایجاد شده است. در ابتدا درج آگهی در این سایت رایگان بوده ولی با گذشت زمان و جذب کاربران بالا، اکنون با پرداخت هزینه میتوانید آگهی خود را به بالای لیست فروش منتقل و یا جهت جلب توجه بیشتر با درج ستاره در کنار آگهی خود، آن را به نوع ویژه تبدیل کنید. این سایت در حال حاضر دو اپلیکیشن موبایل با پلتفرم اندروید و آی او اس، برای استفاده کاربران موبایل طراحی و منتشر کرده است.

شیپور نیز، نام سایت دیگری است که خدماتی مشابه استارتاپ دیوار، به کاربران ارائه می دهد.

 

 

منبع مطلب:

https://peidaiesh.com/startup/%d8%a7%d8%b3%d8%aa%d8%a7%d8%b1%d8%aa%d8%a7%d9%be-%d9%87%d8%a7%db%8c-%d9%85%d9%88%d9%81%d9%82-%d8%a7%db%8c%d8%b1%d8%a7%d9%86%db%8c-%d8%b1%d8%a7-%d9%85%db%8c-%d8%b4%d9%86%d8%a7%d8%b3%db%8c%d8%af%d8%9f/

  • پیدایش 313