مراحل شکل‌ گیری و تکامل یک استارت آپ

• نیازسنجی

اولین مرحله برای شکل گیری و تکامل یک استارت آپ نیاز سنجی می باشد که مهم ترین قسمت راه اندازی یک استارتاپ موفق است. چون تا یک فرد به یک کار مانند خرید لباس به صورت اینترنتی نیاز دارد به سراغ استارتاپی در این خصوص می آید.

 

• ساخت نمونه اولیه از ایده

برای راه اندازه یک استارتاپ باید ایده پردازی کنید و اگر در این بین گیر کنید و نتوانید ایده خوبی پیدا کنید به احتمال زیاد در استارتاپ تان موفق نخواهید شد. بهتر است ایده های مختلف خود را پیش یک متخصص این حوزه بیان کنید.

 

• MVP را به افراد ناشناس نشان دهید

ام وی پی راه حلی برای رفع مشکل های ایده و طرح تان می باشد که به وسیله آن ایراد های کارتان در می آید. بنابراین پس از ساخت نسخه کوچکی از محصول تان آن را به دور و بری هایتان نشان دهید تا از یک زاویه دید دیگر استارتاپ تان را بررسی کنند.

 

• جذب سرمایه گذار

پس از این مراحل اگر منابع مالی کافی برای راه اندازی استارتاپ خود ندارید بهتر است به دنبال سرمایه گذار باشید تا بتوانید به خوبی شروع به راه اندازی استارتاپ خود کنید.

مطالعه مطلب شتاب دهنده استارت آپ پیشنهاد میشود.

 

تفاوت استارت آپ و کسب و کار

• سرعت رشد

ابتدایی ترین تفاوت استارت آپ ها با دیگر کسب و کار ها سرعت رشد شان می باشد. سرعت رشد استارتاپ ها به دلیل ایده های نوآورانه شان بسیار بیشتر از کسب و کارها می باشد.

 

• نحوه تامین سرمایه

از دیگر تفاوت های استارتاپ ها و کسب و کارها می توانیم به نحوه تامین سرمایه اشاره کنیم. استارتاپ ها با سرمایه تامین شده و اصولا زیاد به جلو می روند درحالی که کسب و کارها از طریق وام و قرض سرمایه خود را تامین می کنند.

 

• انگیزه و اهداف تجاری

یکی دیگر از تفاوت های یک استارتاپ با یک کسب و کار انگیزه و اهداف های تجاری شان می باشد. کسب و کار های کوچک ابتدا با سرمایه ای کم شروع به کار می کنند و ماهیت این کار لزوما بهتر کردن نحوه زندگی افراد و دریافت خدمات بهتر نیست. درحالی که استارتاپ ها سعی در رفع یک مشکل یا یک نیاز دارند و پول در ابتدا مسعله اصلی نمی باشد.

 

• میزان خطر ‌پذیری

از دیگر تفاوت های یک استارتاپ با کسب و کار می توانیم به میزان خطر پذیری آن ها اشاره کنیم. چون کسب و کار ها همواره در طول کار خود سعی در دوری کردن از ریسک ها و خطرات دارند درحالی که ریسک و خطر ذات یک استارتاپ می باشد و تا ریسک و خطر نباشد یک استارتاپ تبدیل به بهترین نمی شود.

منبع:

https://peidaiesh.com/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D8%A7%D9%BE/

تعریف و درک مفهوم استارت آپ

وب‌سایت‌ها و منابع اینترنتی مختلفی به تعریف مفهوم استارت آپ و اصول و مبانی مربوط به آن پرداخته‌اند، و تنها با یک جستجوی اینترنتی ساده در برخی از این سایت‌ها می‌توان به تعاریف گوناگون از آن دست یافت. البته ناگفته نماند که اشتباهاتی در این تعریف‌ها نیز وجود دارد که مورد بحث ما در این مطلب نیست. به طور کلی، استارت آپ به پروژه‌هایی گفته می‌شود که در جریان آن، یک ایده خام، به کمک تلاش و کوشش یک گروه به تولید یک محصول می‌انجامد و زمینه برای فروش آن محصول فراهم می‌شود.

مطالعه مطلب ایده چیست پیشنهاد می شود.

در واقع، استارت آپ تمامی مسیر از صفر تا صد را طی می‌کند و تمامی مراحل را به صورت آزمون و خطا و یا یادگیری اصول و مبانی پایه آن انجام می‌دهد. حال ممکن است شروع مفهوم استارت آپ به صورت یک کار علمی خیلی پیچیده مانند یک اختراع سخت در حوزه نرم افزاری باشد، یا یک گروه بازاری تصمیم به تغییر در یک محصول خیلی ساده بگیرند و زمینه ورود آن به بازار به عنوان یک محصول جدید را فراهم کنند.

پس لازم است که دوباره تکرار کنیم، ایده‌های موفق استارت آپی یا استارت آپ های موفق جهانی و استارت آپ های موفق ایرانی لزوماً بر روی کارهای علمی پیچیده کار نمی‌کنند؛ بلکه در تولید یک محصول و در فروش آن به مشتری، موفق‌تر از سایرین هستند.

 

منبع:

https://modireweb.com/what-is-the-startup

۱۰ استارتاپ موفق دنیا

تنها ۴ماه، آنها را به کلی از پای درآورده‌است. حدود ۴۶۴ استارتاپ بزرگ و مهم در جهان وجود دارند که این روزها با کرونا دست‌وپنجه نرم می‌کنند، اما ۱۰ استارتاپ ارزشمند در این روزهای کرونایی، کدام هستند؟

اولین استارتاپ برتر دنیا : بایت دانس

۱. بایت دانس (ByteDance)

• ارزش مالی : ۷۵میلیارد دلار

شاید کمی عجیب به نظر بیاید اما ۲استارتاپ با‌ارزش جهان که در رتبه اول و دوم قرار دارند، هر دو چینی هستند. اولین استارتاپ باارزش جهان، بایت دانس است؛ استارتاپی چینی که در حوزه محتوا فعالیت دارد. این شرکت به کمک هوش مصنوعی و الگوریتم‌هایی که در اختیار دارد، کاربران را در فضای مجازی به‌ویژه در فیس‌بوک و اینستاگرام رصد می‌کند و اطلاعاتی را که از آنها به دست می‌آورد، به مشتریان خود می‌فروشد.

دومین استارتاپ برتر دنیا : دی‌دی چاکسینگ

۲. دی‌دی چاکسینگ (Didi Chuxing)

• ارزش مالی : ۵۶میلیارد دلار

دومین شرکت با‌ارزش در دنیا هم یک شرکت چینی است. چینی‌ها با اینکه درگیر کرونا بوده‌اند و ماه‌هاست که فعالیت اقتصادی چندانی نداشته‌اند، اما برخی از استارتاپ‌های آنها هنوز فعال هستند. دی‌دی چاکسینگ در حقیقت استارتاپی برای حمل‌ونقل و تحویل غذا به شمار می‌آید. این شرکت همچنین ترکیبی از شرکت‌های آمریکایی نظیر اوبر، گرب، لیفت و اولا است. سرمایه‌گذاران بسیاری برای سرمایه گذاری در این شرکت فعالیت دارند.

سومین استارتاپ برتر دنیا : استرایپ

۳. استرایپ (Stripe)

• ارزش مالی : ۳۵.۲۵ میلیارد دلار

عمده استارتاپ‌ها در آمریکا فعالیت دارند. استرایپ یکی از همان استارتاپ‌های آمریکایی است که امکاناتی برای پرداخت آنلاین در آمریکا فراهم می‌کند. این روزها بسیاری از مردم تمایلی به حضور در بانک یا مراجعه به دستگاه خودپرداز ندارند و تلاش می‌کنند کارهای بانکی خود را به صورت آنلاین انجام دهند. استرایپ این امکان را برای آنها فراهم می‌کند.

 

منبع:

https://shanbemag.com/10-successful-startups-in-the-world/

تا به حال واژه ی استارتاپ به گوشتان خورده است؟

استارتاپ چیست؟

این فعالیت چه ویژگی هایی دارد و راه شروع یک استارت آپ موفق چیست؟ چیزی راجب استارتاپ ویکند شنیده اید؟ در این مقاله تلاش می کنیم به ساز و کار این حرفه و روش موفقیت در آن بپردازیم.
«startup» که معادل فارسی آن شرکت نوپا است، ابتدا در زمینه ی تکنولوژی و فن آوری شکل گرفت؛ اما امروزه معنی این کلمه را عینا در حوزه ی فن آوری را در نظر نمی گیریم، زیرا به مرور زمان از شاخه های دیگر هم دست به فعالیت هایی زده اند که همین نام را گرفته است.

 

تاریخچه ی استارتاپ

اگر بخواهیم اولین جرقه ی پیدایش این فعالیت در ذهن مردم را بیابیم قطعا به زمان شیوع مبادله و داد و ستد می رسیم که مردم برای پرزنت یا معرفی محصولات و دست آورد های خود شروع به تبلیغ و معرفی آن می زدند. اما اگر منظور از اولین، آغاز رسمی آن باشد به سال ۱۹۱۱ می رسیم که شرکت silicon vallery اولین شرکت استفاده کننده از این ترفند بود.

 

مهم ترین محصولی که این شرکت عرضه می کرد ibm مخفف کلمه ی international business machines بود. همچنین این شرکت در سال های بعدی فعالیتش به یکی از بزرگ ترین شرکت های حوزه ی نرم افزار تبدیل شد. همین به جهان ثابت کرد بکار گیری این روش موجب بالا رفتن بازدید و کیفیت کار می شود و یکی از اولین استارتاپ های موفق شد.
اما اگر به دنبال اصلی ترین استارتاپ های موفق آن دوره باشیم به ابر شرکت هایی نظیر اپل و گوگل می رسیم. شرکت اپل تأسیس شده توسط استیو جابز می باشد که به طور قطع تا به امروز از مراحل شکل گیری این شرکت و سختی هایی که در آغاز کار کشیده و در ادامه زمان و بال و پر گیری این شرکت رخ داده شنیده اید. همین طور شرکت گوگل که در سال ۱۹۹۷ معرفی شد و در سال ۱۹۹۸ اولین محصولات خود را به دنیا عرضه کرد از مهم ترین کمپانی های بکار گیرنده از این سیستم است. امروزه سیستم جستجوی گوگل به طور حتم کار آمد ترین و بهترین موتور جستجوی دنیاست. و اما بپردازیم به اینکه استارتاپ چیست.

 

منبع:

https://peidaiesh.com/startup/%d8%a7%d8%b3%d8%aa%d8%a7%d8%b1%d8%aa-%d8%a2%d9%be-%da%86%db%8c%d8%b3%d8%aa/

با ویژگی استارتاپ های موفق چقدر آشنا هستید ؟

هیچ روش خاصی برای موفقیت همه استارتاپ ها وجود ندارد. اگر فکر می کنید که یک راه سنگ فرش شده و روشن برای همه کارآفرینان وجود دارد که با ورود به آن جا به راحتی می توانند به موفقیت برسند، سخت در اشتباه هستید!

مطالعه مطلب ایده چیست پیشنهاد می شود.
در واقع رشد کردن و رسیدن به موفقیت در این بازار رقابتی پیچیده، به اندازه پریدن با یک جفت دمپایی ابری سخت و دشوار است. با توجه به بازار رقابتی امروزه و شرایط موجود، بهترین کاری که کارآفرینان برای راه اندازی یک استارتاپ موفق می توانند انجام بدهند، بهره گیری از تجربیات و شناخت ویژگی استارتاپ های موفق است.
نتایج حاصل از تحقیقات متوالی نشان می دهد که اگرچه کارآفرینان می توانند به طور گسترده ای در مجموعه مهارت های خود و صنایع مختلف متفاوت باشند، اما اغلب ویژگی استارتاپ های موفق در سطح جهان بسیار مشابه به یکدیگر هستند.
اگر صاحب ایده هستید و می خواهید یک استارتاپ موفق را راه اندازی کنید، در ادامه ۱۱ ویژگی استارتاپ های موفق که در کتاب توسعه شرکت دره سانتاکلاریتا به چاپ رسیده است را آورده ایم:

۱۱ ویژگی استارتاپ های موفق

 

یک: یافتن خرابکاری و بی دقتی رقبا

آیا می توانید اشتباهات دیگران و فرصت های از دست رفته آن ها را ببینید و از این موقعیت پیش آمده به عنوان یک بازار بالقوه قدرتمند استفاده کنید؟ یکی از مهم ترین ویژگی های استارتاپ های موفق این است که نسبت نقاط ضعف رقبا و فرصت های به وجود آمده در بازار هدفشان بسیار هوشمند هستند.

 

دو: تمرکز عمیق بر هدف

صاحبان کسب و کار های موفق برای رسیدن به تمرکز عمیق تمرین می کنند. به طور مثال هرفردی یک مدت زمانی را با توجه به شناختی که از خودش دارد تعیین می کند و اگر موفق شد به صورت متوالی بروی هدفش تمرکز کند و حواسش پرت نشود برای خودش جایزه می خرد و برای دفعه بعدی این زمان را افزایش می دهد تا جایی که کامل بتواند به توجه و تمرکز عمیق به عنوان یک ویژگی فردی برسد.

 

منبع:

https://peidaiesh.com/startup/%d9%88%db%8c%da%98%da%af%db%8c-%d9%87%d8%a7%db%8c-%db%8c%da%a9-%d8%a7%d8%b3%d8%aa%d8%a7%d8%b1%d8%aa%d8%a7%d9%be-%d9%85%d9%88%d9%81%d9%82/

استارتاپ های موفق چه ویژگی دارند

یک: یافتن خرابکاری و بی دقتی رقبا

آیا می توانید اشتباهات دیگران و فرصت های از دست رفته آن ها را ببینید و از این موقعیت پیش آمده به عنوان یک بازار بالقوه قدرتمند استفاده کنید؟ یکی از مهم ترین ویژگی های استارت آپ موفق این است که نسبت نقاط ضعف رقبا و فرصت های به وجود آمده در بازار هدفشان بسیار هوشمند هستند.

 

دو: تمرکز عمیق بر هدف

صاحبان کسب و کار های موفق برای رسیدن به تمرکز عمیق تمرین می کنند. به طور مثال هرفردی یک مدت زمانی را با توجه به شناختی که از خودش دارد تعیین می کند و اگر موفق شد به صورت متوالی بروی هدفش تمرکز کند و حواسش پرت نشود برای خودش جایزه می خرد و برای دفعه بعدی این زمان را افزایش می دهد تا جایی که کامل بتواند به توجه و تمرکز عمیق به عنوان یک ویژگی فردی برسد.

 

سه: بهره گیری از تجربیات مشتریان

ضرب المثل قدیمی می گوید که “صداها ماندگار ترین هستند”
از آن جایی که اساس کار ما باید برای این باشد که همیشه حق با مشتری است، بنابراین باید به نظرات مشتری هایمان اهمیت ویژه ای قائل شویم و فرصتی را در اختیار آن ها قرار بدهیم تا نظرات خود را با ما در میان بگذارند. شنیدن صدای مشتری از مهترین ویژگی استارتاپ های موفق است.

 

چهار: پایدار و متعهد به رشد

از دیگر ویژگی های استارتاپ های موفق که ممکن است از راه اندازی یک کارخانه بزرگ تا هر کار دیگری متفاوت باشد، این است که دائما باید حرکت رو به جلو و قدرت انطباق پذیری بسیار بالا داشته باشند.

 

پنج: اعتماد و انعطاف پذیری به روش فعلی

بعضی مواقع بهترین راه حل این است که فقط رفتارهای غلط را از خودمان دور کنیم. صاحبان کسب و کار های موفق، خیلی خوب می دانند که چه زمانی باید حرکت رو به جلو را متوقف و از کارهای بازخورد بگیرند.

 

شش: پیگیری مشتری، هدایت بازار

موفق ترین کارآفرینان جلوتر از برنامه ریزی که پیش تر تعیین کرده بودند حرکت می کنند اما همه ما می دانیم که نیازهای مشتری بازار را هدایت می کنند، بنابراین باید با نوآوری و خلاقیت این نیازها را در درون مردم ایجاد کنیم.

منبع:

https://peidaiesh.com/startup/%d9%88%db%8c%da%98%da%af%db%8c-%d9%87%d8%a7%db%8c-%db%8c%da%a9-%d8%a7%d8%b3%d8%aa%d8%a7%d8%b1%d8%aa%d8%a7%d9%be-%d9%85%d9%88%d9%81%d9%82/

چه عواملی باعث انحلال شرکت یا شکست استارتاپ ها می شود؟

مسلما افراد برای راه اندازی یک استارت آپ یا شرکت لحظات مختلفی را تجربه می کنند. از پیدا کردن سرمایه گذار مناسب، استقرار شرکت ، پیدا کردن مشتریان، مدیریت فرهنگ شرکت، انتخاب و تشکیل هیئت مدیره از افراد شایسته و توانمند و … از جمله مهم ترین ویژگی های استارت آپ ها می باشد و نبود هر کدام از آن ها می تواند عاملی برای انحلال شرکت یا شکست استارتاپ باشد.
تمام کسب وکار ها در مسیر رشدشان با این لحظات بسیار سخت و بی ثبات رو به رو می شوند، به گونه ای که انگار بر روی یک ترن هوایی دائما در فراز و نشیب هستند.
جیمز نقره در کتاب “مقیاس فناوری استارت آپ”ویژگی های استارت آپ های موفق را تعریف می کند که ما در اینجا به توضیح چند مورد از آن ها می پردازیم، بدیهی است عدم رعایت هر کدام از آنها می تواند عامل شکست استارتاپ یا انحلال شرکت شما باشد:

 

۱- سعی کنید از محدودیت های خود آگاهی داشته باشید.

بنیان گذاران و سایر افراد کلیدی، گاهی می توانند عامل مهمی در رشد و گسترش استارت آپ باشند، اما گاهی افرادی که برای مرحله خاصی مناسب هستند و ممکن است برای آینده آن موقعیت شغلی مناسب نباشند
در موارد زیادی می بینیم که استارت آپ ها، افراد با تجربه و با رزومه های پر زرق و برق به ارمغان می آورند، اما در نهایت می بینیم آن افراد با توجه به ویژگی های شرکت یا استارت آپ مورد نظر ما خیلی اثربخش نبوده اند! بلکه استارتاپ ما زمینه آموزش و رشد آنان را فراهم آورده است و متاسفانه همین افراد موجب انحلال شرکت می شوند.
همه افراد تمایل دارند کسانی را استخدام کنند که از همان ابتدا رهبران با تجربه و خبره ای هستند اما بهتر است واقع بین باشیم! استخدام افراد خبره با حقوق های دریافتی بسیار پایین برای یک استارت آپ نو پا امکان پذیر نیست. بنابراین بهتر است افرادی را انتخاب کنیم که علارغم تجربه کاری کم، پتانسیل بسیار بالایی برای رشد و پیشرفت خود و سازمان شان دارند.

۲- در جستجوی افراد بی تجربه و با استعداد باشید.

اشتباه بزرگی که اکثر کسب و کارهای نوپا دچار آن می شوند این است که در ابتدای راه با هیجان بسیار زیادی به دنبال افراد با تجربه و خبره می گردند تا نقش های جدید را به آن ها بسپارند.
اما بهتر است شما از ویژگی های استارت آپ های شکست خورده یا انحلال شرکت های دیگر پند بگیرید و پیش از این که تصمیم بگیرید فردی با تجربه پنج ساله از یک سازمان بزرگ یا شرکتی خیلی معروف را استخدام کنید، به دنبال استعداد و هوش افراد باشید.
تجربه نشان می دهد که در واقع بهترین کارمندان، کارآموزان ما بوده اند. کارآموزان با استعدادی و با اعتماد بنفسی که توسط خود سازمان ها آموزش داده بشوند، با مرور زمان بر مبنای شایستگی هایشان می توانند مدیران لایق، ارزشمند و دلسوزی برای سازمان ما بشوند.

 

منبع:

https://peidaiesh.com/startup/%d9%85%d9%87%d9%85%d8%aa%d8%b1%db%8c%d9%86-%d8%af%d9%84%d8%a7%db%8c%d9%84-%d8%b4%da%a9%d8%b3%d8%aa-%d8%a7%d8%b3%d8%aa%d8%a7%d8%b1%d8%aa%d8%a7%d9%be-%d9%87%d8%a7/

آموزش کسب درآمد از اینترنت

اما نکته مهمی که باید به آن توجه کرد آموزش کسب درآمد از اینترنت است که باعث صرفه جویی در زمان و انرژی افراد علاقه مند می شود و آنها را از رفتن راه های بی نتیجه باز می دارد. برای این مهم، صرف زمان کافی برای آموزش کسب درآمد از اینترنت بسیار مهم است و باید از متخصصان این حوزه و کسانی که تجربه این نوع از کسب درآمد از اینترنت را دارند استفاده کرد تا ضمن آشنایی با انواع راه های کسب درآمد از اینترنت، بهترین مسیری که می تواند به شما در کسب درآمد از اینترنت کمک کند را نشان دهد. پس آموزش کسب درآمد از اینترنت را دست کم نگیرید و سعی کنید از این امکان استفاده کنید تا در وقت و انرژی خود صرفه جویی کنید.
باید توجه داشت گرچه کسب درآمد از اینترنت دارای مزایای کار از منزل، آزادی، عدم وابستگی به مکان یا زمان خاص، و حتی سن خاصی است؛ در کنار آن سختی ها و مشکلاتی نیز دارد. جلب اعتماد مشتریان به یک کسب و کار آنلاین به خصوص در ابتدای کار استارت آپ ها سخت است و تا وقتی که مشتری شما اعتماد لازم را به دست نیاورده باشد کسب درآمد نیز مشکل و سخت می شود. همچنین اعتماد دوطرفه بین شما و مشتری نیز بسیار مهم و ایجاد آن کمی زمانبر است و شاید لازم باشد در ابتدا با آزمون وخطا در مورد اعتماد به سفارش دهنده شروع کنید.
برای این منظور باید توجه داشته باشید که در آموزش کسب درآمد از اینترنت، در این موضوع تمرکز بیشتری داشته باشید تا با روش های جلب اعتماد مشتری بیشتر آشنا شده و از تجارب استارت آپ های دیگر در این رابطه استفاده کنید و همواره روحیه آموزش پذیری داشته باشید تا از پس چالش های این نوع کسب و کار برآیید.
همچنین به این مطلب توجه داشته باشید که باید روحیه صبر و بردباری، جستجو برای موقعیت های جدید کسب درآمد و همکاری و تعهد را در خود پرورش دهید تا بتوانید در همکاری با مشتریان و سازمان هایی که با آنها مرتبط هستید رضایت خاطر آنها را جلب کرده و بتوانید همکاری ها را مستمر و مداوم سازید. چه بسا همین همکاری های کوچک بعدها در صورت رضایت مشتری منجر به همکاری در سطوح بالاتر شود و بتواند کسب درآمد شما از اینترنت را به صورت دائمی تضمین کند.
پس با توجه به این که راه های کسب درآمد از اینترنت بسته به ایده استارت آپ شما می تواند متفاوت باشد باید وقت خوبی را صرف جستجو و تحقیق پیرامون امکان اجرایی شدن ایده خود و چگونگی آن کنید و با مشاهده کارهای انجام شده و روش هایی که دیگران هم اکنون از آنها کسب درآمد می کنند، به نتیجه نهایی که مناسب استارتاپ شماست برسید و شروع به کسب درآمد کنید و در این مسیر ثبات قدم داشته باشید و ضمن آموزش پذیری، و بهره مندی از آموزش کسب درآمد از اینترنت، از تجارب دیگران در این رابطه استفاده کنید تا نتایج بهتری از این فعالیت داشته باشید.
پس جستجو، صبر، روحیه همکاری و استمرار در فعالیت را فراموش نکنید تا بتوانید از درآمد مانند بسیاری دیگر از افراد کسب درآمد کنید.

 

منبع:

 

هزینه راه اندازی استارت اپ در ایران چقدر است؟

کسی که چنین سوالی برایش مطرح شده احتمالا کسی است که در گام اول شروع یک استارتاپ است. یعنی زمانی که صرفا یک ایده استارتاپی دارد ولی درباره راه اندازی استارت اپ چیز زیادی نمی‌داند. در این مطلب می‌خواهیم بگوییم چرا این سوال اشتباه است و پرسش و پاسخ درست چیست؟

 استارتاپ و راه اندازی آن به طور کلی متفاوت از کسب‌وکارهای کوچک و متوسط معمول است. برای استارتاپ ها هزینه راه اندازی و سرمایه اولیه اصلا مطرح نیست. برای یک کسب‌وکار کوچک مثلا راه‌اندازی یک کافی‌شاپ می‌توان چنین دو دو تا کرد:

 

هزینه اولیه راه‌اندازی کافی‌شاپ = هزینه دکور + هزینه وسایل + هزینه موارد اولیه + اجاره + نیروی انسانی + مجوز و...
 این محاسبات تقریبا برای محسابه هزینه لازم برای راه اندازی کفایت می‌کند و یک حسابداری ساده در طول سال می تواند هزینه و درآمد را برای شما مشخص کند. اما درباره استارتاپ‌ها این طور نیست. شما برای جذب سرمایه برای استارتاپ‌تان نیاز دارید تا چندین مرحله جذب سرمایه داشته باشید که عبارتند از:

مرحله پیش‌بذری: مرحله‌ای که در آن سرمایه مورد نیاز برای اعتبارسنجی ایده استارتاپ و ساخت تصویر یا ماکتی از آن جذب می‌شود.

مرحله بذری: مرحله‌ای که در آن سرمایه مورد نیاز برای ساخت محصول اولیه و MVP اصطلاحا و تست بازار مورد استفاده قرار می‌گیرد.

سری A: مرحله‌ای که در آن محصول و راهکار شرکت تقریبا شکل گرفته است و سرمایه برای توتسعه اولیه شرکت و نفوذ جدی تر در بازار مصرف می‌شود.

سری B: مرحله‌ای که در آن سرمایه موردنیاز است تا شرکت به خوبی اسکیل‌آپ کرده و به مرحله بلوغ از چرخه عمر خود برسد.
سری CوDو... : مراحل بعدی که گاها در دنیا تا مرحله H نیز پیش رفته است سرمایه موردنیاز برای توسعه جغرافیایی به کشورهای دیگر و رشد در مقیاس جهانی مصرف می‌شود و نیز ایجاد کارآفرینی‌های سازمانی و شرکت‌های زایشی.

بنابراین اصلا یک مرحله جذب سرمایه معنی ندارد که بخواهید هزینه راه اندازی استارت اپ و سرمایه اولیه آن را بدست آورید. ممکن است شما در هر کدام از این مراحل جذب سرمایه بسته به خیلی عوامل عددهای مختلفی جذب سرمایه داشته باشید و خب همه این‌ها روی محاسبه هزینه راه اندازی استارتاپ شما موثر باشد. البته این گزاره مثال نقض نیز دارد و آن استارتاپ‌هایی هستند که اصطلاحا بوت استرپ کرده‌اند و خودشان توانسته‌اند بعد از صفر یا یک یا چند راند جذب سرمایه روی پای خودشان بایستند و هزینه و درآمد را مدیریت کنند و رشد خود را از طریق سود خود ادامه دهند.

حال که دانستید این سوال هزینه راه اندازی استارتاپ در ایران چقدر است سوال آن چنان درستی نیست باید نکاتی را هم بگوییم تا دید بهتری به شما بدهد.

عمده هزینه راه اندازی استارتاپ و حدود آن‌

هزینه‌های اصلی راه اندازی استارت آپ در ایران و البته در کل جهان عمدتا این موارد است که معمولا بیش از ۷۵ درصد هزینه‌های هر استارتاپی را شکل می دهند:

منابع انسانی

بازاریابی

زیرساخت فنی یا فرآیندی

در اکثر دنیا هزینه اول هزینه نیروی انسانی است. از آن جا که استارتاپ اغلب کسب‌وکاری فناورانه است افرادی را جذب می‌کند که افراد متخصص و بادانشی در حوزه کاری خود هستند. مثلا یک برنامه‌نویس نسبتا حرفه‌ای که حداقل ماهانه ۵ میلیون تومان از شما حقوق دریافت می‌کند تا برنامه‌نویسان ۱۵ میلیون تومانی حرفه‌ای‌تر که در اختیار کمپانی‌های بزرگتر هستند. همچنین مدیران حرفه‌ای دیجیتال مارکتینگی که زیر ۴ میلیون در ماه حقوق‌شان نیست. البته از سویی دیگر استارتاپ‌‌ها تلاش می‌کنند تا با اتوماسیون فرایندهای داخلی شرکت‌شان هم به مقیاس‌پذیری خود بیشتر کمک کنند و هم نیاز به نیروی انسانی را در خود کاهش دهند.

هزینه‌ عمده بعدی هزینه بازاریابی است. هزینه بازاریابی در راه اندازی استارتاپ بیشتر به ابزارهای جذب و تبلیغات وابستگی دارد. مثلا اگر شما بخواهید از گوگل ادز استفاده کنید باید مثلا به ازای هر کلیکی که برای سایت خود می‌آورید از چند سنت تا چند دلار بپردازید و خب از این بین احتمالا فقط یک کلیک منجر به خرید می‌شود و مابقی سایت را ترک می‌کنند. یا با استفاده از سرویس‌های داخلی مثل یکتانت می توانید هر کلیکی حدود ۱۰۰ تومان ورودی داشته باشید.

این اعداد حدودی را برای نزدیک شدن ذهن شما به هزینه ها بیان کردیم ولی بسته به صنعت و استراتژی‌ها و رقابت ممکن است واقعا از چند صد برابر تا یک سوم این‌ اعداد هزینه کرد.

 

منبع:

https://fararu.com/fa/news/436784/%D9%87%D8%B2%DB%8C%D9%86%D9%87-%D8%B1%D8%A7%D9%87-%D8%A7%D9%86%D8%AF%D8%A7%D8%B2%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%B1%D8%AA-%D8%A7%D9%BE-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%DA%86%D9%82%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D8%B3%D8%AA

کار کردن در استارتاپ ها ارزشمندتر از حقوق و مزایا است

استارتاپ ها در واقع نوعی از کسب و کار بر اساس خلاقیت و ایده های نوین هستند که برای رسیدن به اهدافشان به کار گروهی و تفکر جمعی تکیه می کنند. کار کردن در استارتاپ ها جذابیت های خاص خود را دارد و فضای حاکم بر آن ها متفاوت از سایر مشاغل می باشد. تجربه کار در فضایی دوستانه، در کنار افرادی مثل خودتان می تواند بسیار هیجان انگیز باشد.
استارتاپ ها شکل تازه ای از نحوه اداره کارها، رابطه بین اعضا و سلسله مراتب ارائه کرده اند که این امر یکی از مهمترین دلایل افزایش میزان علاقه مندی به ایجاد این نوع مشاغل می باشد. اما به راستی چه چیزی است که کار کردن در استارتاپ ها را تا این حد متمایز و هیجان انگیز می کند؟ په چیزی سبب رونق بازار کار این دست از مشاغل شده است؟در این مقاله سعی بر این است که پاسخ این پرسش ها برای شما آشکار شود:

۱- در استارتاپ، شما از انعطاف پذیری کارتان لذت می برید

از آنجا که استارتاپ ها غالبا توانایی پرداخت حقوق ها و تسهیلات بالایی در مقایسه با آنچه که در شرکت های بزرگ اتفاق می افتد را ندارند، تلاش می کنند که محیط منعطف تری را برای کارکنان خود فراهم کنند.
این امر می تواند با ایجاد فضایی مناسب برای کار گروهی یا استفاده از قابلیت های کارکنان به منظور اداره کارها از جایی به غیر از محل شرکت (دورکاری) تحقق یابد.
استارتاپ ها به کارکنان خود آزادی بیشتری می دهند، به این معنی که موقعیت گروه کارکنان از لحاظ مکانی می تواند فارغ از هرگونه قید و شرطی باشد و همکاری ها و هماهنگی های لازم به کمک دستگاه های ارتباطی و ابزاری نظیر تماس تصویری و یا به اشتراک گذاری صفحه نمایش صورت پذرید.

۲- کارکردن در استارتاپ، رزومه شما را قوی تر می کند

برخلاف سایر کسب و کارها، تاثیری که شما بر روند پیشبرد اهداف استارتاپ دارید کاملا محسوس است. کارفرمایان به خوبی می دانند که کار در استارتاپ نیاز به هوش و ذکاوت خاصی دارد. این امر سبب می شود که شما همیشه یک قدم از افرادی که توانایی های مشابه با شما را دارند جلوتر باشید. به یاد داشته باشید که این ذهنیت درباره استارتاپی ها وجود دارد که آن ها افرای خلاق، باهوش و صاحب ایده هستند. این امر سبب می شود که اگر زمانی تصمیم به تغییر شغل گرفتید، نکته بسیار روشن و اغواکننده ای در رزومه کاری شما وجود داشته باشد.

۳- استارتاپ، درهای جدیدی را به روی شما می گشاید

کسب اطلاعات ارزشمند در قالب راه اندازی کسب و کاری جدید، شامل تقسیم سرمایه، بزرگ یا کوچک شدن گروه، اداره کار با توجه به اولویت ها و منابع، افق های جدیدی را برای شما آشکار می کند. کار در استارتاپ، مهارت های مدیریتی شما رو پرورش می دهد و شمار را بیش از هر کار دیگری در روند کسب و کار درگیر می کند.
علاوه بر این، کار کردن در استارتاپ سبب بزرگتر شدن شبکه ارتباطی شما شده و موجب می شود که با افرد بیشتری در ارتباط باشید که می توانند در هنگام نیاز شما را راهنمایی و یا حتی در سرمایه گذاری استارتاپ به شما کمک کنند. این ارتباطات می توانند موجب شکل گیری هسته های اساسی برای آغاز کاری بزرگتر گردند.

۴- استارتاپ، چگونگی کار کردن در گروهی منسجم را به شما می آموزد

هنگام حضور در محیط یک استارتاپ، شما یک ساختار بازتر در مقایسه با آنچه که در کسب و کار های بزرگتر اتفاق می افتد را تجربه می کنید. استارتاپ به شما فرصت کار در محیطی صمیمی تر و منسجم تر را می دهد. این صمصیت سبب شده که در دنیای تجارت، غالبا گروهی که در استارتاپ با یکدیگر کار می کنند را به عنوان یک خانواده در نظر بگیرند. غالبا در فضای استارتاپ ها، رئیس و مرئوس معنایی ندارند و افراد از بالاترین تا پایین ترین درجه دوشادوش یکدیگر برای پیشبرد اهداف گروه تلاش می کنند. این امر موجب نزدیکتر شدن شما به دیگر همکارانتان می شود. به طوری که گاهی به طور نا خودآگاه وقت بیشتری را به بهانه در کنار هم بودن برای کارتا اختصاص می دهد و این امر سبب افزایش چشمگبر راندمان کاریتان می شود!

 

منبع:

https://peidaiesh.com/startup/%da%a9%d8%a7%d8%b1-%d8%af%d8%b1-%d8%a7%d8%b3%d8%aa%d8%a7%d8%b1%d8%aa%d8%a7%d9%be/